چین تا همین سال گذشته وارد کننده دوسوم زبالههای بازیافتی آمریکای شمالی بود. اما سال ۲۰۱۸ این کشور تصمیم گرفت قوانین جدیدی را با عنوان «شمشیر ملی» (National Sword) به اجرا گذارد که ورود مواد پلاستیکی و کاغذهای دستهبندی نشده را ممنوع میکرد. هدف چین از اعمال محدودیتها، حمایت از سلامت و محیط زیست، ارتقا صنعت بازیافت بومی و جلوگیری از ورود غیرقانونی زباله به خاک کشورش بود.
قوانین جدید، شهرداریهای کانادا و بسیاری از کشورهای ثروتمند جهان را با هزینه بالایی برای جدا کردن زباله مواجه کرد. برای مثال برآورد شد که در یکی از شهرداریهای کانادا در انتاریو باید ۲۵۰ هزار دلار و یک دوره ۷ ماهه صرف شود تا فرایندها با قوانین جدید هماهنگ گردند.
بنابراین کشورهای جدیدی در شرق آسیا، به ویژه مالزی و تایلند تبدیل به مقصد ارسال پسماند شدند. اما بعد از مدتی این کشورها نیز مجبور به اعمال محدودیتهایی در این زمینه شدند. اعمال قوانین سختگیرانه مشکل را حل نکرد و براساس تحقیقات سازمان صلح سبز در کانادا و مالزی، زبالههای شرکتهای کانادایی در محلهای غیرقانونی بازیافت، جمعآوری و دفن زباله در مالزی و تایلند، همچنان مشاهده میشوند. مقادیر بالایی از زباله نیز در کشورهای شرق آسیا در فضاهای باز سوزانده میشوند و دود سمی ناشی از سوزاندن آنها مردم محلی را با بیماریهای تنفسی مواجه میکند.
کشورهای توسعه یافته به صورت سرانه سه و نیم برابر کشورهای در حال توسعه، زباله تولید میکنند. حالا چین با بستن درهایش به روی زبالههای کشورهای پیشرفته، آنها را با یک سوال اساسی روبرو کرده است که روشهای تولید و بستهبندی، سبک زندگی مصرفی و زیرساختهای بازیافت در این کشورها را به چالش میکشد.
در همین رابطه سارا کینگ رئیس کمپین صلح سبز میگوید: «شکست دولت کانادا در اخذ اقدامات درست برای کاهش ردپای پلاستیک در این کشور به این معنی است که ما پسماند پلاستیکی خود را راهی کشورهایی میکنیم که خودشان در تعارضات مربوط به آلودگیهای پلاستیکی غرق هستند» او ادامه میدهد: «این در حالی است که بسیاری از ما کاناداییها، پسماندهای قابل بازیافت و غیرقابل بازیافتمان را هر روز جدا میکنیم، به این امید که با روشهای پایدار بازیافت شوند. در حالیکه، متاسفانه اغلب آنها در کشورهای دیگر سوزانده، دفن و یا رها میشوند.»
انباشت پسماندهای غیرقابل بازیافت در جهان مشکل بزرگی است که بارها در خصوص آن سخن به میان آمده ولی حالا با پدیده جدیدی مواجه هستیم: حجم بالای زبالههایی که برای بازیافت در مبدا جدا میشوند، ولی نه تنها هرگز بازیافت نمیشوند بلکه با ایجاد آلودگی حاصل از سوزاندن و دفنشان، بار جدیدی بر مشکلات محیطزیستی جهان میافزایند.
اغلب کمپینهای محیطزیستی، آموزشهای خود را بر مصرفکنندگان نهایی کالاها متمرکز میکنند. این کمپینها، مصرفکنندگان را ترغیب میکنند که از خرید مواد با بستهبندیهای آلودهکننده محیطزیست، خودداری کنند. درحالیکه در سوپرمارکتها به سختی میتوان کالایی یافت که در پلاستیک پیچیده نشده باشد.
به طور قطع افزایش حس مسئولیت اجتماعی مردم و آموزش همگانی، صدای دوستداران محیط زیست را بلندتر خواهد کرد. اما به نظر میرسد در زمانی که وزن پلاستیکهای موجود در اقیانوسها از وزن ماهیها بیشتر شده است، گروههای فعال این حوزه باید تیر انتقاداتشان را به سمت توقف سودمحوری تولیدکنندگان و دولتها و افزایش مسئولیت اجتماعی آنها نشانه روند. بلکه امید تغییرات واقعی در آینده وجود داشته باشد.