این متن یادداشت «لیز راوری»، روزنامهنگار کبکی است که توسط «مداد» ترجمه آزاد شده است.
یک تفاهم جمعی بین فرانسوی زبانهای کبک در حال شکلگیری است که صد روز اول دولت فرانسوا لوگو آرامش سیاسی را بعد از دوره چهار ساله لیبرالها، به رهبری فیلپ کوییارد، برای کبک به ارمغان آورده است. حتی بزرگترین اتحادیه کارگران کبک، فدراسیون کارگران کبک، معتقد است که روابطش با حزب ائتلاف آینده کبک بهتر است تا با لیبرالها.
برای اولین بار از زمان انقلاب آرام یک حزب لیبرال استانی علاقه کمی به مسایل کلاسیک ملیگرایی کبک نشان داد. ژان لیزج یک ملیگرای دو آتشه بود ( کانادا کشور من و کبک خانه من است). رابرت بروسا بعد از افتضاح میچ لیک تقریبا کبک را از کنفدراسیون بیرون کشید و ژان شاره هرگز به خاص بودن کبک پشت نکرد. برعکس فیلیپ کوییارد به نظر میآمد به این موضوع چندان اهمیتی نمی دهد.
حتی در زمان آمادهسازی برای انتخابات سال ۲۰۱۱ ، حزب لیبرال از طرفدارانش خواست که به این پرسش پاسخ بدهند که چه مسائلی در رابطه کبک با کانادا باید تغییر کنند تا موفقیت و انسجام استراتژیهای کبک را تضمین کند. در همان حال اعلام کرد که کبک آزاد است تا سرنوشت خود را دنبال کند.
هیچکس نمیتواند عدم محبوبیت کوییارد در بین فرانسهزبانها را نادیده بگیرد، امری که شانس انتخاب دوباره او را از بین برد، اگرچه ریشههای کبکی او به اولین روزهای تاسیس مستعمره برمیگردد. نیای بزرگ فیلیپ کوییار، گییوم کوییار در سال ۱۶۱۳ به کانادا آمد و اولین مستعمرهنشینی بود که از طرف لویی پانزدهم به مقام نجیبزادگی رسید. کبکیها او را درک نمی کنند. شاید او برای کبکِ برابریطلب، زیادی اشرافی بود. شاید بخاطر این که در عربستان سعودی در دهه نود به عنوان جراح کار کرد. شاید به خاطر آرتور پورتر که به همراه او یک شرکت مشاوره پزشکی بینالمللی را راهاندازی کرد. شاید او زیادی باهوش بود: در ۱۶ سالگی به دانشکده پزشکی رفت و در ۲۲ سالگی دکتر بیرون آمد. خیلی از کبکیها خوششان نمیآید که ببینند کسی سرش به تنش میارزد. در حدی که پشت میکنند به روح بدبختی که خوشبخت است!
کوییارد بخاطر آن که از شرکت در بازی ملیگرایی خودداری کرد، هدف حملات زیادی قرار گرفت. نخست وزیر قبلی کانادا، استفان هارپر، همیشه در همه جای دنیا، سخنرانیاش را ابتدا به فرانسه ایراد میکرد و بعد به انگلیسی ادامه میداد. او در پاسخ روزنامه لپرس که دلیل این کار را پرسیده بود گفت: «برای این که فرانسه، زبانی است که کانادا را کشف کرد».
در سال ۲۰۱۴ کوییارد مورد انتقاد شدید روزنامههای فرانسهزبان قرار گرفت چرا که در کنفرانس دایره قطبی در ایسلند به انگلیسی سخنرانی کرده بود.
فرانسهزبانها خیلی از دست فیلیپ کوییارد عصبانی بودند. به خاطر این که او علنا تمایل داشت با ادعاهای وجود نژادپرستی سیستمی در کبک همراهی کند. همینطور بخاطر حمایتش از ماده ۵۹ که قرار بود یک پلیس ضد نفرت (برای کنترل سخنرانیها) ایجاد کند.
لیبرالها به موفقیتهای زیادی به ویژه در زمینه امور مالی عمومی (دولتی) دست پیدا کردند. ولی آنها برای مدت زیادی در قدرت ماندند. درخواست دیدن چهرههای جدید در قدرت، آن قدر قوی بود که قابل مقاومت نبود. به ویژه از زمانی که فرانسوآ لوگو اعلام کرد که مصمم است که پوشیدن نمادهای مذهبی را برای کارمندان دولتی ممنوع کند، حرکتی که بر اساس یک نظرسنجی مورد حمایت ۶۰ در صد کبکیها بود.
کارمندان خوب اداره زبان فرانسه در زمان کوییارد خیلی فعال نبودند، در حالیکه تعدد زیادی از فرانسهزبانها و فرانسهدوستان معتقد بودند تابلوهای غیر قانونی (غیر فرانسهزبان) در مونترال رشد زیادی داشته است. در مقابل لوگو اعلام کرد نه تنها ماده ۱۰۱ را تغییر نمیدهد بلکه آن را کاملا اجرا خواهد کرد.
قوانین زیادی وجود دارد که من دوست ندارم، اما به عنوان یک فرد قانونمند میدانم که قانون باید اجرا شود و اگر قانونی مشکل دارد باید تغییر کند نه این که نادیده گرفته شود. تعجب میکنم که چرا نباید فهم این موضوع برای همه آسان باشد؟
همچنین بخوانید:
سلام.
آیا این متن ترجمه از منبعی خاص بود؟ یا صرفا نوشته های شخصی آقای صالحی است؟
در اصل، میخواهم بدانم “خیلی از کبکیها خوششان نمیآید که ببینند کسی سرش به تنش میارزد.!!!” واقعا خود کبکی ها هم اینو میدانند و اینقدر صریح اذعان میکنند یا برداشت یک نویسنده مهاجر (صالحی) است؟
ضمنا ممنونم از مطالب مفید مجله وزین شما.
جناب آقای یامی عزیز
ممنون از توجهی که به «مداد» دارید و بسیار سپاسگزاریم که خواننده ما هستید.
همانطور که در ابتدای متن ذکر شده این متن یادداشت «لیز راوری»، روزنامهنگار کبکی است که توسط آقای حجت صالحی ترجمه آزاد شده است. لینک مطلب اصلی هم روی اسم خانم راوری گذاشته شده است.