اینجا در کانادا «هاکی» تنها یک ورزش نیست، یک مذهب است، تعصب و غرور است.
در خیلی از کشورها ورزش نقشی فراتر از مسابقه و برد و باخت دارد و با فرهنگ و تاریخ آنها گره خورده است. مثل کریکت که به بهانهای صلح آمیز تبدیل شده تا هند و پاکستان رجزخوانی تاریخی و سیاسیشان را در مسابقاتی هیجان انگیز و نفس گیرخلاصه کنند و سلسله بازی هایی را هر سال بیافرینند که تماشاگران متعصب، خواب و خوراکشان را هم به خاطرش فراموش کنند.
در ایران این کشتی است که ورزش قهرمانی و پهلوانی سرزمینی تاریخی است؛ هر چند که فوتبال هواداران بسیاری دارد.
برای بسیاری از مردم در آمریکای جنوبی و انگلیس فوتبال جزئی از فرهنگ روزمره است و نقش پررنگی در هویت ملی شان دارد.
برای کانادایی ها اما هاکی مثل مذهب است. مذهبی یخی که نور امیدی را چندین و چند دهه قبل به دل اندک ساکنان این سرزمین سرد و با طبیعت خشنش تاباند و به دلخوشی و دلگرمی تبدیل شد که آتش عشق آن سالها بعد همچنان هم در وجودشان زنده مانده است.
از روزگاران مسابقات محلی و پراکنده، تا دوران دنبال کردن مسابقات از طریق رادیو و بعد تلویزیون تا حالا که میشود بازیها و ستارههای هاکی را به مدد تکنولوژی از طریق دستگاههای مختلف پیگیری کرد، خیلی چیزها در مورد این ورزش تغییر کرده است. تولد لیگ ملی هاکی NHL، نحوه اداره باشگاهها، طراحیهای پیشرفتهتر وسایل و لوازم مربوط به این ورزش، احداث ورزشگاههای مجهز و استفاده از جدیدترین تکنیکهای ارتباطات و روزنامهنگاری برای راضی نگه داشتن و جلب نظر هواداران هاکی، بخشی از این تغییرات است.
اما اصل ماجرا همچنان مثل سابق است و بیتغییر باقی مانده. عشقی دیوانهوار و مذهب گونه به ورزشی خشن که ستارههایش چهرههای محبوب مردمان عادی کوچه و بازار هستند و با برد و باختهای تیمشان شادمان و غمگین میشوند.
نگاهی به تاریخ
از محل تولد ورزش هاکی اطلاعات دقیقی در دست نیست. اما طبق منابع موجود در قرن نوزدهم و در کانادا بوده که این ورزش پا به عرصه وجود گذاشته است. گفته میشود مونترال، نووا اسکوشیا و کینگستون در اونتاریو از شهرهایی هستند که هاکی اولین بار در آن بازی شده است. کلمه هاکی هم حدس زده میشود که از کلمه hoquet در زبان فرانسه به معنای «تکه چوب خمیده» گرفته شده باشد. در واقع اشارهای به همان سر خمیده چوب هاکی است که کج ساخته می شود. اولین مسابقه رسمی هاکی با رعایت یک سری قوانین ابتدایی هم در همین شهر خودمان، مونترال و در قرن نوزدهم برگزار شده است.
از محل تولد ورزش هاکی اطلاعات دقیقی در دست نیست. اما طبق منابع موجود در قرن نوزدهم و در کانادا بوده که این ورزش پا به عرصه وجود گذاشته است. گفته میشود مونترال، نووا اسکوشیا و کینگستون در اونتاریو از شهرهایی هستند که هاکی اولین بار در آن بازی شده است.
جیمز کریگتون از دانشجویان دانشگاه مکگیل قوانینی برای برگزاری مسابقات نوشت و تا اواخر این قرن کمکم بیشتر ورزشهای دیگر هم مثل هاکی صاحب قوانین رسمی شدند. سال ۱۸۷۹ اولین باشگاه رسمی هاکی که تیم هاکی دانشگاه مکگیل بود، تشکیل شد و از سال ۱۸۸۳ مسابقات هاکی با حضور تعداد اندکی تیم برگزار شدند.
سه سال بعد اولین اتحادیه بازیکنان آماتور هاکی ایجاد شد و تقریبا یک قرن بعد از انجام اولین مسابقات هاکی در کانادا، لیگ به صورتی حرفهای در آمد و تحت عنوان لیگ ملی هاکی NHL به کار خودش ادامه داد.
ساختار NHL و جام استنلی
بازی های لیگ ملی هاکی به دو قسمت فصل عادی و دیدارهای پلیآف جام استنلی تقسیم میشود. فصل از اوایل اکتبر شروع میشود که اکنون خیلی هم از آن نگذشته و تا اوایل ماه آوریل سال بعد ادامه دارد.
هر تیم هم باید ۸۲ بازی انجام بدهد تا جایگاهش در جدول مشخص شود. سه تیم برتر هر دسته – که اصطلاح به آن division میگویند- به همراه دو تیمی که بالاتر از بقیه هستند از هر کنفرانس وارد تورنمنت حذفی که همان بخش پلیآف است، میشوند و برای بردن جام استنلی با یکدیگر مبارزه میکنند.
به آن دو تیم در اصطلاح wild card میگویند. انتخاب آنها به این صورت است که با صعود سه تیم برتر، از میان همه تیمهای باقیمانده در هر کنفرانس تیمی که ردهبندی بالاتری دارد و نتایج بهتری گرفته و فقط کمی بدشانس بوده که صعود نکرده، یک فرصت دیگر پیدا میکند که به مرحله بالاتر برود.
تیمهای هاکی از شرق تا غرب
در کل ۳۱ تیم در این لیگ حضور دارند که در دو دستهبندی کلی به نام «کنفرانس غرب» و «کنفرانس شرق» قرار میگیرند. کنفرانس غرب شامل دو دسته پاسیفیک و سنترال است و کنفرانس غرب دستههای آتلانتیک و متروپولیتن را در برمیگیرد.
ساختار بازیها شاید پیچیده به نظر برسد اما بیشتر از آن به خاطر تعداد بالای بازیهایی که باید انجام شود، عجیب است. مثلا تیم «مونترال کندین» را در نظر بگیرید. هفت تیم دیگر همراه آنها در دسته آتلانتیک قرار دارند. کندین در دسته خودش با هر کدام از این تیمها باید چهار بازی را به صورت رفت و برگشتی انجام بدهد که در مجموع میشود ۲۸ مسابقه.
در ساختار ورزشی آمریکای شمالی هر تیم ورزشی یک فرانشیز یا امتیاز یا جواز نمایندگی در نظر گرفته میشود. هر باشگاه نماینده یک منطقه است و اجازه نمیدهد تیم محلی دیگری نماینده اصلی آن منطقه بشود یا به زبان دیگر وارد لیگ حرفهای شود مگر آن که در شرایطی خاص همه تیمهای حاضر در لیگ، رای به ورود یک تیم جدید بدهند. برای مثال «مونترال کندین» تنها نماینده منطقه کبک است و در لیگ ملی هاکی، رقیب محلی ندارد.
پس از آن کندین باید سه بازی را برابر هر کدام از هشت تیم حاضر در دسته متروپولیتن، زیر گروه دیگر کنفرانس شرق برگزار کند. تعداد این بازیها ۲۴ مسابقه است. بعد از تمام شدن رویارویی با حریفان در کنفرانس شرق نوبت آن میرسد که کندین با تکتک ۱۵ تیم حاضر در کنفرانس غرب، شامل دستههای پاسیفیک و مرکزی، دو بازی رفت و برگشتی انجام دهد که این جا هم میشود ۳۰ مسابقه.
مسابقه مسابقه و باز هم مسابقه!
تا همین جا هم مسیر طاقت فرسا به نظر میرسد! اما این پایان راه نیست. هنوز تا انتخاب قهرمان کلی راه مانده است. تازه بعد از این که هر تیم ۸۲ بازی انجام داد از کل این ۳۱ تیم شانزده تای آنها به پلیآفهای جام استنلی راه پیدا میکنند. شش تیم از هر کنفرانس. بعد از آن در هر کنفرانس ردهبندی تیمها بررسی میشود و تیمی که بالاترین جایگاه را از لحاظ امتیازی داشته اما یکی از سه تای برتر نبوده به مرحله بعدی میرود. از هر کنفرانس دو تیم با این سهمیه صعود میکنند و این شیوه به اصطلاح Wild card نامیده میشود.
تازه از این جا یک لیگ کوچک دیگر میان تیمهای باقی مانده آغاز میشود. سه دوره مسابقه به این صورت که هر تیم باید هفت دیدار برابر دیگر انجام دهد و در مجموع چهار پیروزی از این هفت مسابقه کسب کند تا صعود کند. در نهایت اگر تیمی این خان را هم پشت سر بگذراند، از هر کنفرانس یک تیم به فینال اصلی و بزرگ راه پیدا میکند.
جام باشکوه استنلی
برنده این پلیآفها یک جام تاریخی را بالای سر خواهد برد. جام استنلی قدیمیترین جام قهرمانی در کل جامهای ورزشی آمریکای شمالی است. فدراسیون بینالمللی هاکی روی یخ (IIHF) هم آن را مهمترین جام قهرمانی این ورزش میداند. لرد استنلی از پرستون فرماندار کل وقت کانادا که حامی این ورزش بود، این جام را در سال ۱۸۹۳ به یک تیم مونترالی آماتور که در مسابقات قهرمان شده بود اهدا کرد و طی دهههای بعدی، هر چه بازیها ساختاری حرفهایتر به خود گرفت این جام به تیمی رسید که بالاترین جایگاه را کسب کرده بود تا حالا که بازیها شکل کنونی را یافته است.
حتما تجربه تماشای فینالهای بزرگ مثلا فوتبال را داشتهاید و بعد از فینال جام جهانی یا مسابقات لیگ قهرمانان شاهد این صحنه بودهاید که مسئولان اهدای جام پس از مشخص شدن برنده، نام قهرمان را روی جامی که از ابتدای روی سن گذاشتهاند، حک میکنند و سپس تیم برنده جامی که به نام خودش حک شده است را بالای سر میبرد.
اما هاکی این جا هم یک فرق بزرگ با سایر ورزشهای لیگی دارد. در لیگ هاکی هر سال یک جام جدید تولید نمیکنند که نام برنده رویش حک شود و به قهرمان اهدا شود. هر تیمی که قهرمان شود تا آخر فصل بعدی که قهرمان جدید مشخص میشود، امانتدار این جام منحصربه فرد خواهد بود و بعد باید آن را به تیم برنده سال بعد واگذار نماید. این است که همه تلاش دارند تا جام استنلی را نزد خود نگه دارند
مونترال کندین
نماینده شهر مونترال در کنفرانس شرق و در دسته آتلانتیک قرار دارد. چه فرانسوی زبانها چه انگلیسی زبانها، لقب Habs را برای این تیم به کار می برند که از کلمه Les Habitants به معنای «ساکنین» گرفته شده است. «ساکنین» عنوانی بوده که در نامهنگاریهای رسمی بین زمامداران فرانسویزبان سرزمین تازه کشف شده نیوفرانس و دربار پادشاه فرانسه برای اشاره به ساکنین مستعمره جدید به کار گرفته می شده است. سرزمینی که بعدا کانادا نام گرفت!
مونترال کندین که سال ۱۹۰۹ تاسیس شده قدیمیترین باشگاه هاکی است و تنها تیمی است که از ابتدا در NHL بوده است. این تیم رکورددار قهرمانی در جام استنلی است و ۲۴ بار قهرمان شده است. از سال ۱۹۹۶ سالن بل سنتر (Bell Center) در بخش قدیمی مونترال خانه این تیم است. در فهرست برترین ستارههای تاریخ این تیم نام موریس ریشار، گی لفلور و پاتریک روی بالاتر از بقیه دیده میشود که به بخشی از هویت این باشگاه و شخصیتهای افسانهای کبکیها تبدیل شدهاند.
تورنتو میپل لیوز سرسختترین رقیب مونترالیها در میان تیمهای کانادایی است که مصافهایشان به لشکرکشی میان دو شهر تبدیل میشود! همان مسابقاتی که اگر هنگام پخش آن از کنار بارها و کافههای ورزشی رد شوید، از فرط هیاهوی طرفداران، کر خواهید شد!
همچنین بخوانید: