ابتداییترین خالکوبیهایی که کشفشده است به دوران ماقبل تاریخ بازمیگردد. به نقل از Niko، از هنرمندان و کارشناسان خالکوبی در فرانسه، در سال 1991 در منطقهی آلپ ایتالیا بدن مومیاییشدهی یک شکارچی، مربوط به دوران نوسنگی و حدود 5300 قبل از میلاد مسیح کشف شد که در یخچالهای طبیعی SIMILAUN حبس شده بود. بر روی بدن این مومیایی نشانه و نمودارهایی نمادین طراحیشده بوده و قدیمیترین خالکوبی کشفشده در دنیا محسوب میشود.
با توجه به اینکه این نقوش بر روی مفاصل او قرار دارند به نظر میآید به منظوری پزشکی و درمانی کشیده شدهاند.
پیشازاین، قدیمیترین خالکوبی کشفشده، 2200 قبل از میلاد مسیح، به خالکوبی یک مومیایی، در مصر تعلق داشت. بدن این مومیایی کاملاً با نقوش تزئینی پوشیده شده بود و کارشناسان اظهار داشتهاند که هدفی مقدس و مذهبی در کار بوده است.
اما تاریخ خالکوبی به این دو مورد ختم نمیشود و از قدیمیترین و سنتیترین خالکوبیها میتوان به خالکوبیهای اهالی پولی نزی Polynésie (مجموعهی جزایری در اقیانوس آرام و بخشی از قارهی اقیانوسیه)، خالکوبیهای سنتی در ژاپن، چین، مصر، آفریقای شمالی، آمریکا و اروپا نیز اشاره کرد.
خالکوبی و بادی آرت
پس از گذشت سالها، امروزه خالکوبی از سنت فاصله گرفته و در نظر برخی بهنوعی از بادی آرت یا هنر تنانه تبدیلشده است. داوید لوبرتون در کتاب «پوست و اثر» La peau et la trace، اظهار میکند که توجه هنر به بادی آرت (هنرهای مربوط به بدن انسان) با توجه به فاکتورهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی صورت گرفته، همچون نقدی بر شرایط موجود عمل میکند. بادی آرت دنیای بیرون را، به شکلی نمادین، با تمرکز بر روی بدن انسان به چالش میکشد و توازن و امنیت بیننده را با تأثیر نمادین یا واقعی بر روی بدن بر هم میزند. این هنر جنسیت، محدودیتها و استقامت فیزیکی، هویت جنسی، درد، مرگ، ارتباط با اشیاء، فضا و درخطر قرار گرفتن را به سخره میگیرد.
جهان بیرونی بر روی بدن انسان منعکس میشود. گاه این اتفاق برای تثبیت یک اتفاق زیبا رخ نمیدهد و فقط گوشت بدن را تحریک میکند، بدن را تغییر میدهد، حس تهوع، ترس و سرکوب را نمایان میکند. بدن با تمام عناصر، عوامل و خصوصیات مادی خود ظهور پیدا میکند و گاه پایش را از محدودیتهای خود نیز فراتر میگذارد.
قرار دادن خالکوبی در دستهی بادی آرت میتواند دلیلی مناسب برای این باشد که این هنر هم مانند هنرهای دیگر مسیر و سبکهای خود را یافته است و از هنر خیابانی و حاشیهای تبدیل به هنری جدی شده است.
ولری رول Valérie Roll، جامعهشناس مرکز علوم اجتماعی در لوزان سوئیس و نویسندهی کتاب «هنر خالکوبی»، معتقد است که از سال 2000 تا به امروز هنرمندان تجسمی زیادی که در مدارس عالی هنر تحصیلکردهاند، از سالهای دهه80 به بعد، به هنر خالکوبی روی آوردهاند و دانش هنری خود را ازلحاظ فرهنگی و هنری در این زمینه به کار میگیرند. این هنر گاه بهصورت فضایی برای دوباره یافتن خود یا فُرمی برای اظهار تفاوت هویت عمل میکند.
در میان هنرمندان و کارشناسان هنری این موضوع که آیا خالکوبی را میتوان هنر نامید بحث بسیار است. اگر خالکوبی را با نقاشی مقایسه کنیم، تابلوی نقاشی که از پارچه و چسب درستشده جای خود را باپوست بدن عوض میکند. تغییر فضای محلی که نقش بر روی آن شکل میگیرد مسلماً معنی نقشی که به ظهور مینشیند را نیز تغییر میدهد.

وقتیکه نقش بر روی پوست مینشیند نمیتواند بههیچوجه همان نشانهای را به ذهن متبادر کند که وقتی روی پوست بدن یک انسان ظاهر میشود.
بوم نقاشی در شرایطی مناسب در موزهها و گالریهای هنری سالها و سالها دوام میآورد، اما پوست انسان تغییر میکند، پیر میشود، با چاق شدن و لاغر شدن تغییر شکل مییابد، براثر شرایط تغییر رنگ میدهد و با مرگ او تجزیه میشود. شاید بتوان در این شرایط خالکوبی را اثرِ هنری میرا دانست که بر روی بدن انسان تا لحظهی مرگ او خواهد ماند و با مرگ او در خاک فرو خواهد رفت.
جایگاه پوست
دیدیه آنزیو Didier Anzieu، روانکاو فرانسوی، در کتاب خود با عنوان «منِ پوست» Le moi peau، به اهمیت و جایگاه پوست در بدن انسان اشاره میکند و معتقد است که پوست تقریباً در تمام شرایط آمادگی این را دارد که به نشانهها پاسخ بگوید و نشانهها را با حفظ تفاوت میان آنها درک کند. پوست نمیتواند نشانههای لرزشی یا الکتریکی لمسی را نادیده بگیرد. پوست نمیتواند مانند چشم، گوش یا بینی بسته شود. پوست کمتر از گوش از زمان و کمتر از چشم از فضا لذت میبرد، اما تنها عضو بدن است که هر دو عامل زمان و فضا را در خود ثبت میکند.
او اظهار میکند که پوست فقط عضوی از بدن نیست یا حس لامسه نیست، بلکه کاربردهای بیولوژیکی دیگری نیز همچون پوشاندن، حذف کردن، نگهداری از بدن، تحریک تنفس، چرخش، هضم، دفع و تولید و متابولیسم دارد. پوست از سیستم درک معانی دیگر اعضا نیز همچون لمس، فشار، درد، گرما و غیره برخوردار و با دیگر حواس خارجی چون شنوایی، بینایی، بویایی و چشایی در ارتباط مستقیم است.

آنزیو در ادامه اضافه میکند که انسان میتواند نابینا یا ناشنوا یا بدون حس چشایی یا بویایی به حیات خود ادامه دهد. اما هرگز نمیتواند بدون حداقل برخورداری از پوست به زندگی خود ادامه بدهد. پوست بیشترین میزان وزن بدن (با 20% از وزن در نوزاد و 18% در بزرگسال) و بزرگترین سطح اشغالشده در بدن (2500 سانتیمتر مکعب در نوزاد و 1800 سانتیمتر مکعب در بزرگسال) را در میان اعضای بدن دارد.
برنار نوئل Bernard Noël، نویسنده و منتقد هنری فرانسوی نیز در کتاب خود با عنوان «پوست و کلمات» La peau et les mots میگوید که پوست، همچون قسمتی از بدن و بخشی از هویت شخص است. پوست عوامل طبیعی و شخصی انسان را همراه خود دارد و اولین تصویری است که از شخصی در ذهن ما نقش میبندد. تو چه کسی هستی و من چه کسی هستم و چه چیزی ما را از هم متمایز میکند.
طراحی و حک کردن نقش بر روی پوست بدن که بدون شک تصویری است که از خود به دنیای بیرون ارائه میدهیم، میتواند تأثیری بر هویت ما که به دست خود آن را میسازیم داشته باشد. داوید لوبروتون David Le Breton انسانشناس و جامعهشناس فرانسوی و استاد و محقق دانشگاه علوم اجتماعی استراسبورگ فرانسه، که از متخصصان و تحلیل گران خالکوبی محسوب میشود، معتقد است که نقوشی که بر روی بدن به هر شکل یا دلیلی نقش میبندند، زندگی شخصی انسان را روایت میکنند.

جایگاه نقوش تزئینی
ایجاد نقش و اثر بر روی پوست، بهغیراز اینکه میتواند مفهومی عمیق داشته باشد یا به هویتی پنهان یا آشکار اشاره کند، میتواند تزئینی دائمی برای پوست باشد. سالهاست که زنان برای آرایش صورت خود از خالکوبیهای دائمی یا موقت صورت برای زیباتر شدن استفاده میکنند. این قضیه در شرق از جایگاه ویژهای برخوردار است و رد پای آن را در جنوب ایران در میان زنانی از قبیلههای سنتی یا برای زیباتر شدن، در میان زنان امروزی نیز میبینیم.
پیتر فورینگ، Peter Fuhring تاریخشناس هنری در دانشگاه Leyde در هلند، در مقالهای با عنوان تاریخ هنر و هنرهای زینتی، از شرق تا دنیای مجازی، ابراز میکند که آن چیزی که نقش یا هنر تزئینی مینامیم برای زینت دادن به یک جسم پدید میآید. در هنرهای تزئینی، برخلاف نقاشی و هنرهای مشابه، بهنوعی از روایت (تاریخی یا تمثیل) برمیخوریم که گاه از نقش پراهمیتتر میشود. نقش تزئینی، عموماً برای فضایی خاص و محدود باشخصیتی خاص خود طراحی میشود و گویی به سؤالی پاسخ میدهد. نقوش تزئینی میتوانند مخلوطی از چند نقش، عمودی یا افقی، هندسی، طبیعتگرا، با الهام از بدن انسان یا حیوان و غیره باشند که با توجه به موضوع محوری یا فضای مربوط به وجود میآیند.
ارتباط میان محلی که نقش بر روی آن شکل میبندد بسیار نزدیک است. این موضوع میتواند دلیلی زیبایی شناسانه یا محدود به فضا داشته باشد. در هنرهای اسلامی این رابطه کاملاً ذاتی و جداناشدنی است.

الساندرو مندینی Alessandro Mendini، معمار و طراح ایتالیایی در کتاب «یک مدینهی فاضلهی تجسمی» une utopie visuelle میگوید که نقوش تزئینی همواره موردتوجه هنرهای خالکوبی و در ادبیات نقش تزئینی جزئی لاینفک بوده است. در جوامع فقیر، نقوش تزئینی، نمادها و رنگها تمام تلاش خود را برای انتقال معنی انجام میدهند. در کشورهای توسعهنیافته، در محلههای فقیر، خانههای تزئین شده و رنگی بیشتری وجود دارد و این نقوش را طریقهی لباس پوشیدن افراد نیز مییابیم.
خالکوبی و هویت انسان
داوید لوبروتون در مصاحبه با فرانس کولتور France Culture، اظهار میکند که بهزودی باید افرادی که هیچ نشانی از خالکوبی در بدنشان نیست را در خیابان بشماریم. امروزه بدن از حالت سنتی خود خارجشده و تبدیل به فضایی برای تغییر، شناسایی و ثبت هویت فرد میگردد. بدن دیگر هویتی که قبلاً در سالهای 80 یا 90 میشناختیم ندارد و میتواند محلی برای تغییر باشد. خالکوبی امروز همچون مارکی برای ساخت پرسوناژ بهحساب میآید.
در عصر حاضر هرروز بیشتر از دیروز به فردگرایی روی میآوریم و کمتر از قبل باهم هستیم. درنتیجه هر کس سعی میکند که راه خود را پیش بگیرد و هویت خاص خود را زندگی کند. به همین دلیل است که تمایل به داشتن بدنی برای شخص خود که فقط به خود تعلق دارد نیز پدید میآید. بدنی که نظر دیگری را جلب میکند و باعث میشود که از طریق آن شناخته بشویم و احساس زنده و واقعی بودن را، در برابر دیگری، تجربه کنیم.

داریوش برادری، کارشناس ارشد روانشناسی معتقد است که خالکوبی شکلی از دگردیسی، تمایل به غیر بودن یا لغزیدن در پوست دیگری است. خالکوبی میتواند در ارتباط با شخص و نقش موردنظر تغییر کند، نمادین، فکر شده یا نارسیسی (خودشیفتگی) باشد. خالکوبی را میتوان هنری دانست که میتواند به تمایلات تصویری شخص از بدن خود، به شکلی دائمی، زندگی ببخشد. شخصی که خالکوبی میکند سعی میکند تا جنبهای از خود را به تصویر دربیاورد و اظهار کند که : این من هستم ! یا بگوید که این همان تصویری است که من سعی میکنم از خودم نشان بدهم زیرا که بهراستی چیزی است که هستم. خالکوبی میتواند تغییر خود به شخص دیگری یا حتی شبیه کس دیگری نبودن، جدا شدن از جامعه و متفاوت بودن برای مقابله با سنن جامعه باشد.
این مقاله در نسخه شماره 23 مجله «مداد» منتشر شده است
همچنین بخوانید: