بال سیاه معمولی که گاهی از آن به گنجشک سیاه معمولی هم نام برده می شود (اگرچه از خانواده کنجشک ها نیست) ، با نام علمی Quiscalus quiscula، یکی از مرموزترین و در عین حال جذابترین پرندگان کاناداست؛ پرندهای که با پرهای براق و چشمان درخشانش، گویی در آستانهی تبدیلشدن به افسانهای نوین در دل شهرها، روستاها و مردابهای این سرزمین است.
این پرنده از خانوادهی Icteridae، در نگاه نخست ممکن است فقط پرندهای سیاهفام بهنظر برسد، اما نوری که بر بالهایش میتابد، رازهای بنفش، آبی و برنزی را آشکار میکند.
ظاهری باشکوه در کسوت تیره
گنجشک سیاه معمولی، پرندهای متوسط است با طولی حدود ۳۰ تا ۳۵ سانتیمتر و پهنای بالی در حدود ۴۰ تا ۵۰ سانتیمتر. نرها با پرهای درخشان و رنگهای متالیک خیرهکننده، از مادهها متمایزند؛ مادهها قهوهای-سیاه کمرنگاند و درخشش خاص نرها را ندارند. نوک قوی و اندکی خمیدهشان ابزار نیرومندیست برای یافتن غذا، و دم بلندشان، در پرواز، شکل نمادینی از حرف V را به آسمان میکشد.
این پرنده، یکی از سازگارترین ساکنان طبیعت کاناداست. از مزارع و جنگلها گرفته تا پارکهای شهری و حاشیهی دریاچهها، همه جا ردپایش دیده میشود. در بهار و تابستان، بیشتر در نواحی جنوبی کانادا – از آتلانتیک تا بریتیش کلمبیا – حضور دارد، و در پاییز، با هزاران همنوعش راهی جنوب ایالات متحده میشود. گلههای پرشمار این پرنده، که گاه با گونههای دیگر همچون مرغزاغی یا گاوچران سیاه همزیستاند، نمایشگر شور و هیاهوی زندگی در دل طبیعتاند.
گنجشکهای سیاه همهچیزخوارند. از دانه و میوه گرفته تا حشرات و جوندگان کوچک. گاه دیده شدهاند که از تکه نان برای جلب توجه ماهیها استفاده میکنند؛ رفتاری که تنها از پرندهای با هوش بالا برمیآید. علاقهشان به محصولات کشاورزی گاه آنها را به دشمن کشاورزان بدل میکند، اما همین تنوع در رژیم غذاییشان، بقای آنها را در زیستگاههای مختلف تضمین کرده است.
رقصی برای عشق

با فرا رسیدن بهار، نرها با پف دادن پرها، باز کردن دم و اجرای صدایی فلزی و بلند، مادهها را به همنشینی در فصل زادآوری دعوت میکنند. آشیانهها، از شاخه و علف ساخته میشوند و معمولاً در ارتفاع میدرخشند. تخمها – ۴ تا ۷ عدد – طی دو هفته تبدیل به جوجههایی میشوند که با همکاری هر دو والد تغذیه میگردند و پس از حدود ۲۰ روز پرواز را تجربه میکنند.
گنجشکهای سیاه، حتی در دل گلههای هزار نفری، ساختارهای اجتماعی پیچیدهای دارند. صداها، حرکات، و حتی تعقیب و نوکزدن، زبان ارتباطی این جامعه است. پرندگان غالب، با قدرت و شجاعت خود به منابع بهتر دست مییابند، در حالیکه پرندگان کمرتبه، مجبور به کنارهگیریاند.
این پرندگان با خوردن حشرات، پراکندگی دانهها، و ایفای نقش در زنجیرهی غذایی، در تعادل طبیعت مشارکت دارند. اما شکار جوجهپرندگان یا رقابت برای منابع میتواند برای برخی گونهها تهدید محسوب شود. از سوی دیگر، نقش آنها در مبارزه با آفات و بقای گونههای گیاهی، انکارناپذیر است.
از افسانه تا واقعیت
در باور مردمان قوم لاکوتا، گنجشک سیاه با چشمان درخشان و صدایی که میان فلز و باد نوسان میکند، پیامآور تغییرات فصلی و نشانهی بازگشت ارواح نیاکان است. در داستانی که توسط گردآورندگان شفاهیِ Lakota Language Consortium ثبت شده، آمده است که این پرنده، هنگام پرواز گروهی، صدایی تولید میکند که شباهت به زمزمهی گذشتگان دارد؛ و همین صداست که در زمان مهاجرت بهاری، روح زمین را بیدار میکند و گیاهان را از خواب زمستانی بیرون میکشد【Lakota Language Consortium, 2021】.
در نگاه ساکنان شهرها، گنجشک سیاه گاهی صدایی ناخوشایند دارد و با رفتار تهاجمیاش در محل تغذیهی پرندگان خانگی، باعث نارضایتی میشود. اما همین صدا، برای طبیعتدوستان، نشانهای از حیات و مقاومت است؛ مقاومتی که از خیابانهای آسفالتهی تورنتو تا مردابهای مانیتوبا، پژواک دارد.
از توانایی تقلید صداهای انسانی گرفته تا “مورچهمالی” (anting) – که طی آن، مورچهها را روی بدن خود میگذارند تا انگلها را دفع کنند – این پرنده مملو از رفتارهای شگفتانگیز است. در زمستان، شبها را در خوابگاههای دستهجمعی بزرگ، همراه با سایر پرندگان سیاهپَر، میگذراند و منظرهای فراموشنشدنی از زندگی گروهی میآفریند.