قبل از هر چیز اجازه دهید با هم نگاهی به تاریخچه و چرایی تغییر نام عامدانهی خلیج فارس در چندین مورد پیش آمده بپردازیم و سپس پاسخ وزارت خارجه کانادا به پرسش مداد را بررسی کنیم.
نام خلیج فارس برای ایرانیان یکی از موارد مهم و هویت بخش تاریخی است. موضوع تاکید بر نام خلیج فارس در زمره معدود مواردی است که توانسته است از دل بسیاری از اختلافنظرهای سیاسی بدون آسیب بیرون آمده و به نقطه وحدتی در میان ایرانیان با سلایق سیاسی مختلف بدل شود.
مناقشه اصلی بر سر نام خلیج فارس بر تلاش کشورهای عربی حاشیه جنوبی خلیج فارس و همچنین کشورهای عربزبان باز میگردد که سعی دارند این آب راهه راهبردی را به نام «خلیج عربی» معرفی کنند.
این مساله در سالهای اخیر بارها عامل مناقشههای مختلف شده است. برای مثال در زمان گفتگوهای آتشبس و قطعنامه 598 شورای امنیت که پایان بخش جنگ ایران و عراق بود، مذاکرات دو کشور در سازمان ملل مدتی به دلیل استفاده عراق از واژه «خلیج عربی» متوقف شد. در آن دوره ایران با استناد به منابع کتابخانه سازمان ملل، این سازمان را قانع کرد که در مذاکرات رسمی باید از نام خلیج فارس استفاده شود.
این مناقشه ادامهدار بارها به مرز تنش و انجام اقدامات نمادین رسیده است. استفاده از نقشه ایران که نام خلیج فارس در آن برجسته است در مراسم دیدار مقامهای ایرانی با سران عرب منطقه و همچنین استفاده کشورهای عربی از نام «خلیج عربی» در مورد اتحادیه کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس از جمله این اقدامات است. این حساسیت در دو سوی خلیج فارس به حدی است که موضوع به یکی از اصلیترین موضوعات تیم تشریفات دو سوی خلیج فارس بدل شده بود.
انتقادهای شدید از محمود احمدی.نژاد که در زمان ریاستجمهوری خود در زیر نام خلیج عربی در اجلاس کشورهای عضو همکاری خلیج فارس نشسته بود، یکی از بسیار نمونههای نشاندهنده حساسیت این موضوع است.
موضع سازمان ملل
سازمان ملل متحد بارها در این خصوص مورد پرسش قرار گرفته است. بر اساس متون و اسناد سازمان ملل متحد نام رسمی این آبراه «خلیج فارس» است.
این سازمان از کارگروه تخصصی نام مناطق جغرافیایی خود خواست تا در این باره تحقیقی انجام دهد. در سال ۲۰۰۶ این کارگروه نتیجه تحقیق خود را منتشر کرد و در آن تاکید کرد که نام این آبراهه خلیج فارس است.
در این گزارش که میتوانید آن را در این نشانی مطالعه کنید، این گروه تاکید کرده است:
«محققانی که درباره نام خلیج فارس تحقیق کردهاند متفقالقول و یکصدا بر این نظرند که نام این آبراهه خلیج فارس است. در خلال قرون متمادی و حداقل در ۲۵۰۰ سال گذشته و از زمان حضور امپراتوری قدرتمند پارس تا کنون، هیچ منطقه جغرافیایی در خاورمیانه وجود ندارد که محققان و مورخان درباره نام آن در طول تاریخ چنین اطمینانی داشته باشند و تمام اسناد تاریخی بر این نام اجماع دارند.»
اما این اجماع آکادمیک، حقوقی و تاریخی باعث نشده که کشورهای عربی حاشیه جنوب خلیج فارس از استفاده از این نام و همچنین نفوذ خود برای واداشتن سایر کشورها به استفاده از این نام کوتاه بیایند.
انتخاب غرب: یک بام و دو هوا
این مساله اگرچه مناقشهای میان ایران و کشورهای عربی است اما پای کشورهای غربی و جامعه جهانی را نیز به این موضوع وارد کرده و آنها را در موقعیتی قرار داده که سیاست یک بام و دو هوا در پیش بگیرند.
در حالیکه به طور رسمی این کشورها اشاره دارند که نام رسمی این آبراهه خلیج فارس است اما به خصوص زمانی که مخاطبانشان کشورهای عربی است، از لفظ خلیج عربی برای نامیدن آن استفاده می کنند. این شرایط با وضعیت سیاسی سالهای اخیر پیچیدهتر نیز شده است. در حالیکه دامنه تنشهای ایران و غرب به خصوص بر سر مساله برنامه هستهای، برنامه موشکی و جنگهای نیابتی افزایش یافته، کشورهای عربی روز به روز به غرب نزدیکتر میشوند. سرمایهگذاریهای مشترک، حمایتهای مالی، خرید نظامی و بازار انرژی این کشورها باعث میشود بسیاری از کشورها به خصوص کشورهای غربی در این معادله حاضر باشند از نام رسمی یک آبراهه به نفع آنچه منافع ملی خود میدانند، عبور کنند.
«توییت مورد سوال، به محل حملات نظامی اخیر بر فراز زمینها و سرزمینهای کشورهای عربی که در منطقه خلیج حضور دارند اشاره داشت و به طور مشخص در مورد سرزمینهای عربستان سعودی، امارات عربی متحده و یمن بود.
این توییتها به حوادث و رویدادهایی که درون پهنه آبی موجود در منطقه قرار دارد اشاره نداشته است.»
سخنگوی وزارت امور خارجه کانادا
برخی از ناظران بخشی از افزایش دفعات استفاده از نام خلیج عربی در مراودات نیمه رسمی را ضعف سیاسی ایران در معادلات جهانی میدانند. شرایط ضعیفتر سیاسی و همچنین گاهی استفاده از نیروهای غیر حرفهای در حوزهای مانند نهاد وزارت امور خارجه و تشریفات نهادهای عالی (که نمونه رفتار ضعیف آنها در سفر اخیر ابراهیم رییسی، رییس جمهور ایران به روسیه به وضوح مشخص بود) باعث شده تا فشار کافی از سوی ایران برای صیانت از نام خلیج فارس در عرصه بینالمللی وجود نداشته باشد و عمده اقدامها به رفتارهای نمادین یا اعتراض شهروندان خلاصه شود.
پاسخ وزارت امور خارجه کانادا
پس از انتشار توییت شناسه «سیاست خارجی کانادا» که زیر مجموعه ارتباطات جهانی کانادا و وزارت امور خارجه قرار دارد، «مداد» سعی کرد تا با تماس با مقامهای وزارت خارجه، توضیح آنها برای استفاده از این نام را دریافت کند.
«سابرین برکات» یکی از سخنگویان وزارت امور خارجه کانادا در این باره به «مداد» چنین پاسخ داد:
«توییت مورد سوال، به محل حملات نظامی اخیر بر فراز زمینها و سرزمینهای کشورهای عربی که در منطقه خلیج حضور دارند اشاره داشت و به طور مشخص در مورد سرزمینهای عربستان سعودی، امارات عربی متحده و یمن بود.
این توییتها به حوادث و رویدادهایی که درون پهنه آبی موجود در منطقه قرار دارد اشاره نداشته است.»
وزارت امور خارجه در این پاسخ با تاکید بر اینکه منظورش اشاره به کشورهای عربی بوده اما از نام بردن از آبراهه خلیج فارس به نام اصلی آن طفره رفته و تنها در یک مورد آن را با لفظ «خلیج» مورد اشاره قرار داده است. نکتهای که شاید بار دیگر نشانی از سیاست یک بام و دو هوا در این مورد باشد.
راه پیش روی شهروندان کانادایی ایرانیتبار
با توجه به پاسخ وزارت خارجه کانادا که عملاً دور زدن موضوع و عدم پاسخگویی شفاف را نشان میدهد، بار دیگر این مساله مطرح میشود که در غیاب سیاستی قدرتمند از سوی دولت ایران برای حراست از این نام، چه کاری از عهده شهروندان ایرانیتبار کانادا بر میآید.
در کنار نهادهای سیاسی و غیر انتفاعی در کامیونیتی، اگر شما به طور شخصی نسبت به این سیاست اعتراض دارید، بهترین راه واکنش به آن، تماس با دفاتر نمایندگان منطقه خود در مجلس فدرال است.
شما می توانید از طریق درگاه نمایندگان مجلس در این نشانی نماینده حوزه انتخابی خود را پیدا کرده و از طریق بخش تماس در پروفایل آن نماینده، هم از طریق ایمیل و به خصوص از طریق تلفن به دفتر وی نسبت به این موضوع اعتراض کنید. در صورتی که تعداد این اعتراضها بالا باشد، نمایندگان برای حفظ آرای خود هم که شده این موضوع را بازتاب خواهند داد. تماس مستقیم با وزارت امور خارجه نیز یکی از راههای بیان اعتراض شخصی است.