کار لامبورگینی درست است؟
اگر از زاویه تجارت و پولسازی بخواهیم به قضیه نگاه کنیم، لامبورگینی هیچ راهی نداشت جز اینکه Urus را بسازد. این روزها همه ماشین شاسی بلند (SUV) میخواهند. اصلا خیلیها هستند که دلشان میخواست یک لامبورگینی داشته باشند که بتوانند هر روز سوارش شوند و بتوانند در صندوق عقبش چیزی بگذارند که از تلفن همراه بزرگتر باشد!!
حالا اگر همه چیز خوب پیش رود و لامبورگینی بتواند۳۵۰۰ دستگاه Urus بفروشد، به این مفهوم است که این شرکت فروش یک مدل اتومبیل خود را دو برابر حد نرمال کرده و تعداد زیادی مشتری جدید هم که احتمال داده میشود خیلی از آنها خانم باشند به لیست مشتریان پولدار این شرکت اضافه میشود. اگر از من بپرسید خواهم گفت این موفقیت به چه قیمتی آخر؟ حتی به قیمت مخدوش شدن نام لامبورگینی و افسانه خودروهایی که ساخته؟ من میگویم نه! هرچند نویسندههای مجله Car & Driver (کار اند درایور) برعکس من فکر میکنند!
ببری با غرش گربه
شاسی بلند لامبورگینی یک موتور ۸ سیلندر بینظیر دارد که از سال ۱۹۸۸ طراحی شده و البته تا حالا صد بار به روز شده است. از آئودیهای بالای لیست A8 , S6 , S7 گرفته تا بنتلی و پانمرا از این موتور استفاده کردهاند، ولی لامبورگینی میگوید کلی امکانات جدید به آن وصل کرده است. راستش را بخواهید ۶۴۰ اسب بخار قدرت و ۳.۶ ثانیه شتاب و حداکثر سرعت ۳۰۴ کیلومتر بر ساعت نشان میدهد که بیراه هم نمیگویند. ولی بین خودمان باشد، این موتور در مجارستان ساخته و برای نصب روی خودرو به ایتالیا ارسال میشود!
درست است که این موتور ۸ سیلند غرش آن موتورهای۱۰-۱۲ سیلندر معروف لامبورگینی را ندارد اما چنان سیستم اگزوزی برایش طراحی کردهاند که روی ۷۰۰۰ RPM (دور در دقیقه) صدایش مو به تنت سیخ خواهد کرد. ولی جای گیربکس ۷ دنده دو کلاچه خالیست هرچند که این ۸ دنده ZF هم خوب چیزی است. این موتور یک ببر با صدای گربه است!
کابین هواپیما؟
داخل Urus همه چیز ۸ ضلعی است، این کنترلهای drive mode و دنده را هم که صاف از داخل کابین هواپیمای جنگی برداشتهاند و آوردهاند اینجا نصب کردهاند. صفحات نمایش هم به نظر میرسد از آئودی قرض گرفته شده است. در واقع کلی اجزای مشترک در این لامبورگینی و خانواده خودروهای لوکس فولکسواگن میبینید حتی بوی داخل کابین ماشین هم یکی هست. هرچند اگر این را جلوی فروشنده لامبورگینی بگویید وسط نمایشگاه دارتان خواهد زد.
پدل شیفتهای پشت فرمن کاملا جدیدند و مخصوص خود Urus، راستش را بخواهید هرچند این خودرو برای استفاده روزمره ساخته شده اما با این همه دکمه و دسته و صفحه دیجیتال، هنگام راندن این خودرو ناگهان یادت خواهد رفت که داری بچهات را به مدرسه میرسانی و شروع میکنی دیوار صوتی را شکاندن، بخصوص که تایرهای پیرلی P zero چنان به زمین میچسبند که اصلا نگو و نپرس!
شاسی عاریتی
پلتفرم MLB گروه فولکس واگن که Urus روی آن سوار شده اصلا چیز بدی نیست. خیلی هم خوبه کلی ماشین خوب داده، از آئودی Q۷ بگیرید تا توارگ یا حتا کاین، ولی وقتی موتور رو میگذاری سر جاش، موتور جلو تر از سیستم جلوبندی مینشیند و همینجاست که لامبورگینی بودن ماشینت میرود زیر سوال!
Urus، عروس جادههای کانادا!!!
Urus بدون شک در اتوبان، وقتی باید آرام باشد، خیلی بیصدا و راحت است، در خارج از جاده بد نیست هرچند به خوبی روبیکرن نیست. برای برف و یخ کانادا هم خوب جواب میدهد، خلاصه با ۲۰۰ هزار دلار ناقابل خوب ماشینی برای زمستان خواهید داشت. یادتان نرود اگر رینگ ۲۲ اینچی سفارش دادید، تایر زمستانی هم برایش تولید شده، لازم نیست بروید در کیجیجی دنبالش بگردید!!
من حدس میزنم هیچ نوجوانی این روزها پوستر Urus را به دیوار اتاقش نخواهد زد ولی مطمئن هستن بابا و مامان پولدارش اگر توانایی مالیشان اجازه دهد یکی از این شاسیبلندهای لامبورگینی را درپارکینگ خانهاشان پارک کرده است.