مداد، رسانه آنلاین مونترال

تبلیغات
 

اثر تحریم‌‌های بین‌المللی بر فعالیت «کووکس» و واردات واکسن به ایران

از چند روز پیش و با شدت گرفتن همه‌گیری کووید۱۹ در ایران، بسیاری از کانادایی-ایرانی‌هایی که نگران موج لجام‌گسیخته‌ی این بیماری در ایران بودند، فعالیت‌های متعددی در فضای مجازی آغاز نمودند تا بلکه با فشار به دولت لیبرال و استفاده از شرایط انتخاباتی حاکم بر جامعه، کانادا را قانع کنند تا مازاد واکسن‌های خود را به ایران بفرستد.

حرکتی در خور توجه و زیبا که حمایت و پشتیبانی گسترده‌ی کانادایی‌های ایرانی‌تبار را به همراه داشت.

اما این حرکت از دیگر سو پرسش‌هایی را مطرح ساخت که چرا ایران علی‌رغم دارا بودن منابع مالی لازم برای خرید واکسن، با چنین کمبودی روبرو شده که امروز باید شاهد سونامی کرونا در آن کشور و نزد عزیزان‌مان باشیم.

همین پرسش ساده، پای تحریم‌های بین‌المللی را به بحث باز کرد و باعث شد تا موافقان و مخالفان تحریم با جبهه‌بندی در طرفین این بحث، موضوع نیاز مردم به واکسن را به بحثی سیاسی تبدیل نمود.

متعاقب آن بحث‌ها، مهدی صارمی‌فر، روزنامه‌نگار ساکن استان ساسکاچوآن مطلبی درباره تاریخچه واکسن کرونا در ایران و کارکرد «کووکس» و اثرات احتمالی تحریم بر این سازوکار را برای «مداد» ارسال کرده که در ادامه تقدیم‌تان می‌شود.

تبلیغات: برای کسب اطلاعات بیشتر روی هر پوستر کلیک کنید

گروه املاک OneClickHome مهدی یزدی و حمید سام  

شدت‌گرفتن موج پنجم همه‌گیری کرونا در ایران و افزایش تصاعدی تعداد مرگ‌ومیر به شرایط وخیمی رسیده‌است. بسیاری از ایرانیان در همه‌جای دنیا در درجه اول نگران وضعیت عزیزان‌شان در داخل کشور و در درجه بعد همه مردم ایران هستند و تلاش می‌کنند به هر وسیله ممکن کمکی کنند تا کمی از این شرایط دشوار و ناراحت‌کننده بکاهند.

این البته تنها دغدغه ایرانیان نیست و در همه دنیا متخصصان همه‌گیرشناسی اذعان دارند که با رواج گسترده بیماری ویروسی در یک جمعیت محدود، امکان جهش ژنتیکی و ایجاد سویه جدیدی از ویروس که رفتار خطرناک‌تری از خود نشان بدهد نیز کم نیست. بنابراین یک تهدید جهانی ناشی از رواج بیماری در ایران نیز وجود دارد.

در چنین شرایطی تلاش برای سرعت‌گرفتن واکسیناسیون همگانی در ایران، یکی از راه‌های اصلی برای کاهش وخامت اوضاع است. این تقریبا ثابت شده که واکسیناسیون (حتی برای سویه دلتا و لاندا) هم از ابتلای بیماری می‌کاهد و هم اثرات آن را به‌شدت کاهش می‌دهد. در مناطقی که واکسیناسیون گسترده رخ داده، بیشتر آمار ابتلا و مرگ‌ومیر در جمعیت‌هایی رخ می‌دهد که به‌طور خودخواسته، از واکسیناسیون اجتناب کرده‌اند. برای همین بعضی دولت‌ها مشوق‌هایی برای واکسیناسیون درنظر گرفته‌اند.

اما باید این نکته را هم در نظر گرفت که به‌دلیل فاصله زمانی بین تزریق واکسن و ایمن‌شدن بدن انسان، واکسیناسیون به‌تنهایی نمی‌تواند از شدت این موج فعلی در ایران بکاهد. در کاهش موج فعلی، نقش سیاست‌گذاران محلی برای اعمال روش‌هایی مانند قرنطینه و… موثرتر خواهد بود. اما قطعا واکسیناسیون می‌تواند تاثیر به‌سزایی در کاهش وخامت موج‌های بعدی کرونا داشته‌باشد.

سازوکار همکاری جهانی کووکس

مهم‌ترین همکاری جهانی که می‌تواند در مساله واکسیناسیون به کمک مردم ایران بیاید، سازوکار کووکس است. این سازوکار به‌وسیله فرانسه در آوریل ۲۰۲۰ در کمیسیون اروپا پیشنهاد شد. ائتلاف برای نوآوری در حوزه آمادگی برای اپیدمی (CEPI) اتحاد جهانی برای واکسن و ایمن‌سازی (GAVI) و سازمان جهانی بهداشت (WHO) کووکس را اداره می‌کنند که در آن صندوق کودکان سازمان ملل (یونیسف) نقش کلیدی در توزیع جهانی واکسن برعهده دارد. هدف کووکس این است که با هماهنگی منابع بین‌المللی، کشورهای کم‌درآمد یا با درآمد متوسط امکان دسترسی عادلانه به دارو و درمان‌های کووید ۱۹ داشته‌باشند. بنابراین برنامه کووکس کووکس ایجاد بازار هماهنگ جهانی برای کنترل قیمت و توزیع متناسب آن در سطح جهان است.

در این همکاری بین‌المللی چند دسته کشور، نهاد، شرکت، یا بنیاد خیریه (مانند بنیاد بیل و ملیندا گیتس یا شرکت کوکاکولا) وجود دارند. کشورها یا نهادهایی که واکسن اهدا می‌کنند یا پول خرید واکسن دیگران را اهدا می‌کنند، کشورهایی که با هزینه خود واکسن را تهیه می‌کنند و کشورهایی که توان پرداخت هزینه را ندارند و از کمک‌های مالی دیگیران استفاده می‌کنند. )این دسته بندی درحقیقت ۷تایی است و جزییات بیشتر آن را می‌توانید در صفحه ویکی‌پدیای آن ببینید.)

ایران (و همچنین کانادا) خود را در دسته دوم تعریف کرده‌است (SFP)، یعنی کشوری که نیاز دارد از کووکس واکسن تهیه کند و پول آن را هم خودش می‌پردازد.

اما تعداد واکسن‌ها فعلا به‌اندازه نیاز جهانی نیست و کووکس انتظار دارد تا پایان ۲۰۲۱، حدود ۲میلیارد دز واکسن به دست مردم دنیا برساند. بنابراین اولویت‌ها را دولت‌های محلی براساس اضطرار داخلی کشورها به سازمان جهانی بهداشت اعلام می‌کنند و سپس توزیع جهانی را یونیسف براساس سنجش اولویت جهانی، انجام می‌دهد. یعنی نهاد کووکس هم وابسته به تقاضایی است که دولت‌های محلی اعلام می‌کنند. مثلا هند با وجود اینکه یک کشور تامین کننده واکسن در سازوکار کووکس است، اما نمی‌تواند با سرعت مناسب نیاز داخلیش واکسن تولید کند. بنابراین از طریق کووکس واکسن هم وارد می‌کند. این همان امری است که چندماه در ایران، به دلایلی که بعدا به آن می پردازیم، به درستی اجرا نمی‌شد و تقاضای ایران برای دریافت واکسن در شرایطی که نزدیک به تحقق بوده، توسط خود ایران پس گرفته شد.

سازوکار تحریم و اثرش بر دارو

سازوکار تحریم‌های ثانویه ایالات متحده که از زمان ترامپ اجرا شد در حقیقت توقف اجرای موقف قطعنامه ۲۲۳۱ سازمان ملل به‌صورت یک‌جانبه توسط ایالات متحده است. این موضوع شامل تحریم‌هایی می‌شود که از زمان جرج بوش و سپس اوباما علیه فعالیت‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی اعمال شد و سپس با فرمان اجرایی اوباما متوقف شد. پس از آن ترامپ وضعیت را به دلایلی که در اینجا به آن نمی‌پردازیم، به‌حالت قبل از اجرای قطع‌نامه بازگرداند. همچنین تحریم‌های دیگری در زمینه پتروشیمی، فلزات و … را هم به آن افزود.

یعنی افراد و شرکت‌هایی که به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم با افراد یا شرکت‌هایی که در لیست تحریم‌های فدرال رزرو قید شده‌اند، معامله کنند، شامل تحریم‌ها و جریمه‌های ایالات متحده می‌شوند. اما سازوکار کووکس اصلا چنین شرایطی ندارد. یعنی محصولی که در آن به طرف ایرانی عرضه می‌شود، اولا شامل هیچ‌کدام از موارد قیدشده در لیست فدرال رزرو نیست و ثانیا اصلا توسط شرکتی خاص ارايه نمی‌شود. بلکه شرکت‌های سازنده واکسن و کشورهایی که واکسن را تهیه کرده‌اند، محموله‌های خود را برای توزیع طبق اولویت‌های کووکس، در اختیار این نهاد جهانی قرار می‌دهند.

طبعا تحریم کمیسیون اروپا و سازمان‌هایی مانند CEPI، GAVI، WHO و یونیسف، نه توسط فدرال رزرو عقلانی است و نه با اصول و جهان‌بینی دولت و مجلسین لیبرال‌مسلک ایالات متحده سازگار است. بنابراین اولا مساله تحریم در اینجا وارد نیست و ثانیا اساسا ما با یک بیماری مواجه هستیم که حد و مرز سیاسی نمی‌شناسد و عدم واکسیناسیون گسترده مردم ایران (به دلایل جهش ژنتیکی و مسایل بیولوژیکی که در ابتدای بحث اشاره‌شد) مستقیما همه مردم جهان و البته منافع ملی ایالات متحده را تحت تاثیر قرار می‌دهد. همان‌طور که یونیسف در بیانه‌اش متذکر شده «هیچ کشوری از بیماری کووید ۱۹ در امان نخواهد بود مگر اینکه همه کشورها محافظت شوند.»

در مورد ادعای تحریم دارو، کافیست به این افشاگری اخیر رییس ستاد مقابله با کرونا در تهران (علیرضا زالی) مراجعه کنیم: «ما ۷۲۰ میلیون یورو خرج رمدسیویر کردیم و این پول را باید خرج واکسن می‌کردیم». این فقط هزینه فقط یک قلم دارو است. یعنی می‌توان به‌راحتی گفت که در چند ماه گذشته، حدود یک میلیارد دلار دارو و تجهیزات درمانی فقط برای وضعیت کووید ۱۹ وارد کشور شده که طبعا در شرایط تحریمی چنین چیزی در چنین ابعادی امکان‌پذیر نبود. کافیست نگاه کنیم که چندین سال است که پول ملت ایران که بابت فروش نفت، سایر اقلام پتروشیمی یا صادرات برق دست چین و هند و عراق و… مانده در همین مقباس است و امکان بازگشت آن  وجود ندارد. پس درنتیجه دارو، بدون کمترین مشکل وارد کشور می‌شود. اما نه هر دارویی!

 

وضعیت ایران و فساد سیستماتیک

آنچه که امروز ایرانیان را دچار چنین وضعیت دردناکی کرده‌است، ناکارآمدی حاکمیت ایران است. فتوای رهبر ایران که در این مورد اظهر من الشمس است. شواهد بسیاری است که با جستجوی اینترنتی ساده به آن می رسیم؛ از همان روزها که این فتوا صادر شد، و رییس هلال احمر سفارش واکسن آمریکایی و انگلیسی را لغو کرد بگیرید تا افشاگری اخیر زالی، نشان می‌دهد که این تصمیم که مبنای شبه‌علمی و نظریه توطئه پشت آن است (رهبر جمهوری اسلامی: اینها می‌خواهند روی ملت‌های دیگر آزمایش کنند!) عامل وخامت موج جدید کرونا است.

البته به‌نظر می‌رسد که این تنها ناآگاهی و عدم تخصص در مسایل ژنتیکی و پزشکی نبوده که عامل چنین فتوایی بوده‌است. گروه دارویی برکت که در حقیقت تشکیل شده از بسیاری از داروسازی‌های مهم کشور که بعد از انقلاب مصادره شده‌اند (تولید دارو، سبحان و …) بخش مهمی از ستاد اجرایی فرمان امام است که مستقیما توسط رهبر جمهوری اسلامی کنترل می‌شود.

ستاد اجرایی فرمان امام، مهم‌ترین ابزار اقتصادی رهبر جمهوری اسلامی است و طبق گزارش رویترز در سال ۲۰۱۳ بیش از ۹۵ میلیارد دلار ارزش دارد. تخمین‌های اخیر نشان می‌دهد که این مجموعه در سال ۲۰۲۰ حدود ۲۰۰میلیارد دلار ارزش دارد و بعد از سعودی آرامکو، بزرگ‌ترین نهاد اقتصادی خاورمیانه است و حجم آن از کل منابع مالی در دست دولت ایران هم بیشتر است (بهزاد نبوی: ۴ نهاد [تحت کنترل رهبر جمهوری اسلامی]، ۶۰ درصد اقتصاد ایران را در دست دارند). این بنگاه اقتصادی در کنترل رهبر جمهوری اسلامی است و هفته گذشته مدیریت آن (محمد مخبر دزفولی) به سمت معاون رییس دولت فعلی برگزیده شد.

نگاه به روند پروپاگاندای حکومتی برای واکسن این مجموعه (مشهور به واکسن برکت) برگ دیگری از رفتارهای جمهوری اسلامی است که چیزی بیشتر از ناآگاهی را نشان می‌دهد. انگار این مجموعه اقتصادی وابسته به رهبر جمهوری اسلامی به‌دنبال این بوده که از فروش واکسن به دولت ایران، بیشترین سود مالی را کسب کند. زیرا از یک طرف مالک این شرکت، فتوای عدم وارد واکسن‌های موثر را می‌دهد و از طرف دیگر عواملی در داخل و بیرون دولت، در سر راه واردات سایر واکسن‌ها اخلال ایجاد کرده‌اند.

دراین‌باره، مسعود خوانساری، رییس اتاق تهران، هفته گذشته در توییتی سربسته اعلام کرد که بخش خصوصی تلاش کرده‌بود که واکسن را وارد کند ولی موانع حکومتی اجازه آن را نداده‌اند. جواد ظریف هم در پاسح به زالی سوالاتی را مطرح کرد که یکی از آنها اشاره به مخالفت حکومت با صدور پروفورمای ۲۰ میلیون دوز واکسن داشت. البته متاسفانه جواد ظریف مثل همیشه دنبال علاج مساله بوده و توضیح بیشتری نداد که چه کسی قدرتمندتر از دولت بوده که اجازه ورود واکسن را نداده‌ است!

چه باید کرد؟

به‌هرحال آنچه در این وسط ناگوار است، جان ایرانیان است و ما باید همه تلاش‌مان را بکنیم که به هر نحو ممکن امکان دسترسی همه مردم ایران عزیزانمان، به شرایط متضمن اساسی‌ترین حق هر انسان، یعنی حق حیات، که توسط جمهوری اسلامی زیر پا گذاشته می‌شود را تامین کنیم.

تلاش برای فشار به دولت کانادا برای کمک به مردم ایران، دو وجه دارد: یک وجه انسانی آن است و دیگری درهم‌تنیدگی بین جامعه کانادا و ایرانیان مهاجر که اجتماع مهم و تاثیرگذاری را در کانادا تشکیل می‌دهند که زندگی خود و عزیزان‌شان به چنین فعالیت‌های انسان‌دوستانه‌ای وابسته است.

اما نباید فراموش کنیم و نباید اجازه دهیم که گروهی با استفاده از این وضعیت وخیم انسانی باعث فراموشی این شوند که عامل چنین وضعیت ناگواری، تصمیم‌گیری‌های فردی خاص در راس حاکمیت جمهوری اسلامی است که در خوش بینانه‌ترین حالت ناشی از عدم دانش، ناآگاهی و توسل به شبه‌علم و در بدبینانه‌ترین حالت، تلاش برای کسب منافع مالی و اقتصادی با بازی با جان مردم ایران بوده‌است.

مهدی صارمی‌فر
روزنامه‌نگار علمی از رجاینا، کانادا

نیازمندیهای مداد
کسب‌وکارهای مونترالی

محمد تائبی، مشاور و بروکر بیمه
محمد تائبی، مشاور و بروکر بیمه
کلینیک دندانپزشکی ویلری، دکتر عندلیبی
دارالترجمه رسمی فرهنگ
مریم رمضانلو، کارشناس وام مسکن
 
رضا نوربخش، نماینده فروش نیسان

«مداد» در چند خط

«مداد»، مجله آنلاین مونترال
مداد یعنی کودکی، صداقت، تلاش تا آخرین لحظه، یعنی هر قدر کوچک‌تر، همان‌قدر باتجربه‌تر

ارتباط با «مداد»:
تلفن: 4387388068
آدرس:
No. 3285 Cavendish Blvd, Apt 355
Montréal, QC
Canada

مداد مسئولیتی درباره صحت آگهی‌ها ندارد

بازنشر فقط به شرط لینک به مطلب اصلی در وب‌سایت مداد

نیازمندی‌های «مداد»، کسب‌وکارهای مونترال

«مداد» در شبکه های اجتماعی

مداد، مجله آنلاین مونترال

آمار بازدید از «مداد»

  • 3,688
  • 3,108
  • 22,106
  • 91,566
  • 487,338

MÉDAD
Persian E-magazine of Montr
éal

MÉDAD is an Independent, Montreal based, Persian Language E-Magazine.
Using the digital platform, Medad is trying to be the voice of Afghan / Iranian-Montrealers.
Medad Editorial is formed by a group of experienced and independent journalists.

Tel: 4387388068

Address:3285 Cavendish Blvd, #355
Montréal

امیر سام، مشاور املاک