این مطلب، که برگرفته از دایرهالمعارف کانادا است، داستان زندگی پییر ترودو، مردی است که جد بزرگش در قرن شانزدهم و به عنوان نجار از شهر مارسی در جنوب فرانسه راهی سرزمین تازه کشفشدهی «فرانسهی نو» یا کانادای امروزی شد، خودش با استقلالطلبان کبکی مبارزه کرد تا کشور را از چند تکه شدن نجات دهد و فرزندش کشور را در میانهی یک همهگیری ویروسی، رهبری نمود.
خانواده و تحصیلات
پییر الیوت ترودو در خانوادهای متمول به دنیا آمد. او فرزند یک تاجر کانادایی فرانسهزبان و مادری با اصالت اسکاتلندی بود. تحصیلاتش را در کالج جزوعیت ژان دو بربوف، دانشگاه مکگیل، دانشگاه هاروارد، و دانشکده اقتصاد دانشگاه لندن به پایان رساند و در دوران جوانی به مکانهای مختلف سفر کرده بود.
پس از چندین سال سفر، در سال ۱۹۴۹ به کبک بازگشت، و از اعتصاب آزبستوس که رویدادی تاریخساز در جامعه کبک بود حمایت کرد. در سال ۱۹۵۶ کتابی با موضوع اعتصاب منتشر کرد، که در آن ارزشهای سیاسی، اقتصادی، و اجتماعی غالب استان کبک را به نقد کشید.
مدتی کوتاه در اوتاوا به عنوان مشاور در دفتر شورای محرمانه سلطنتی مشغول به کار بود، اما در ابتدای دهه ۵۰ میلادی به مونترال بازگشت و تمام توانش صرف مخالفت با دولت اتحاد ملی موریس دوپلسیس و ترغیب به تغییرات سیاسی و اجتماعی کرد. ترودو همراه با دیگر جوانان روشنفکر مجلهای با عنوان «Cite libre» را ایجاد کرد و با استفاده از این فرصت بیان عقیده سعی کرد تا رویکردهای «واکنشی» و «درون-نگر» را نقد کند. به این ترتیب، سابقهای به عنوان سوسیالیست رادیکال برای خود کسب کرد، اما در عین حال ارزشهایی که ترودو بدان باور داشت به ایدههای دموکراسی و لیبرالیسم نزدیکتر بودند.
ترودو و فدرالیسم
پس از موفقیت حزب لیبرال در انتخابات استانی ۱۹۶۰، «انقلاب آرام» به برخی از ایدهآلهای ترودو جامه عمل پوشاند. اما شکاف عمیق میان ترودو و همراهانش را هم به معرض نمایش گذاشت که سعی داشتند به سمت استقلال کبک قدم بردارند. ترودو که در دهه ۶۰ به عنوان استاد حقوق در دانشگاه مونترال تدریس میکرد، به یکی از سرسختترین منتقدان «ملیگرایی کبک» تبدیل شد و از فدرالیسم کانادایی، که در آن کانادای انگلیسی و فرانسوی با هم برابر هستند، حمایت کرد.
ورود به سیاست فدرال
پییر ترودو در سال ۱۹۶۵ به حزب لیبرال فدرال پیوست و راهی پارلمان شد. ترودو بعدتر به عنوان معاون پارلمانی نخستوزیر وقت، لستر پییرسون، انتخاب شد، و در سال ۱۹۶۷ وزارت دادگستری را بر عهده گرفت. در زمانی که وزیر دادگستری بود، با معرفی اصلاح قانون طلاق و متمم قانون جزایی که جرمانگاری سقط جنین، همجنسگرایی، و قرعهکشی بختآزمایی را برطرف میکرد محبوبیتی ملی به دست آورد. ترودو همچنین اعتباری به عنوان مدافع دولت فدرال مقتدر در مقابل خواستههای ملیگرایانه کبک کسب کرد.
ترودو- شیفتگی
ترودو در سال ۱۹۶۸ به شرکت در انتخابات رهبری حزب لیبرال تشویق شد و در چهارمین رایگیری، در۲۰ آوریل ۱۹۶۸، به عنوان پانزدهمین نخستوزیر کانادا سوگند خورد. در انتخابات سراسری همان سال – که در فضای شیفتگی عمومی به ترودو برگزار شد – دولت ترودو اکثریت پارلمان را به دست آورد. این پیروزی سرآغاز طولانیترین دوره نخستوزیری در کانادا، بعد از مکنزی کینگ و سر جان مکدونالد، بود.
بحران اکتبر
سختترین آزمایش دولت اول ترودو «بحران اکتبر»، ۱۹۷۰، بود. در این رویداد، سیاستمدار بریتانیایی، جیمز کراس، و وزیر کابینه دولت استانی کبک، پییر لاپورت، به دست گروه تروریستی جداییطلب کبکی «فرانت دو لیبراسیون دو کبک» (FLQ) به گروگان گرفته شدند. ترودو در پاسخ به این بحران از قانون اقدام جنگی استفاده کرد، زیرا قدرت دستگیر کردن، زندانی کردن، و سانسور شدید در اختیار او میگذاشت. بعد از این تصمیم، لاپورت به دست گروگانگیران به قتل رسید. بحث و اختلاف نظری که پس از این حادثه بر سر تناسب استفاده از اقدامات اضطراری و تاثیراتشان بر دموکراسی لیبرال در کانادا و کبک شکل گرفت تا کنون همچنان ادامه دارد.
سیاستهای کلیدی
تصویب قانون زبانهای رسمی، سال ۱۹۶۹، یکی دیگر از نقاط اوج دولت ترودو بود که در مرکز ایدهآل او برای فدرالیسم جدید قرار میگرفت. همزمان به تقویت فرانسهزبانهای اوتاوا پرداخت. با این حال، یکی از نتایج این سیاست بازخورد منفی ضد-دوزبانگی در کانادای انگلیسیزبان بود. عدم توجه ترودو به مشکلات اقتصادی غرب و دیدگاههای غرب باعث ایجاد شکاف و حس طردشدگی در غرب کانادا شد.
یکی از برنامههای مهمی که به دستور ترودو به اجرا در آمد حرکت به سوی تصمیمگیری مرکزگرا و ملیگرا در دفتر نخستوزیری و نهادهای مرکزی همچون دفتر شورای محرمانه سلطنتی و خزانهداری بود.
این تغییرات، با اینکه همقدم با تغییرات و اصلاحات دولتی در واشنگتن و دیگر پایتختهای غربی بود، در کانادا محل مناقشه قرار گرفت. منتقدان دولت سعی در اثبات بیکفایتی دولت داشتند و دست به تضعیف پارلمان و کابینه زدند. در انتخابات ۱۹۷۲، ترودو تا آستانه شکست پیش رفت و به تشکیل دولت اقلیت با حمایت حزب نئودموکراتیک مجبور شد.
ازدواج با مارگارت سینکلر
پییر ترودو در سال ۱۹۷۱ با مارگاریت سینکلر ازدواج کرد که دختر وزیر سابق کابینه لیبرال بود. ازدواج این مجرد محبوب کانادا با زنی که ۲۸ سال از خودش کوچکتر بود دلهای زیادی را شکست، اما رسانهها تمامی حرکات این زوج مشهور را دنبال میکردند. ازدواج پرتلاطم پییر ترودو با مارگاریت سینکلر نهایتا به جدایی در سال ۱۹۷۷ و طلاق در سال ۱۹۸۴ انجامید و ترودو حضانت سه پسرشان، جاستین، ساشا و مایکل را به دست آورد.
شکست و موفقیت دوباره در انتخابات
پس از به دست آوردن اکثریت لیبرال در سال ۱۹۷۴، ترودو با تاثیرات رکود اقتصادی و تورم شدید روبهرو شد. در فضای بحران اقتصادی، اقدامات گوناگونی آزموده شد، از جمله کنترل الزامی دستمزد و قیمتها در سال ۱۹۷۵. این بحران اقتصادی با چالشهای سیاسی دست به دست هم دادند تا در سال ۱۹۷۶ حزب پارتی کبکوآ به رهبری رنه لهوک به تشکیل دولت برسد. رنه لهوک و پارتی کبکوآ هر دو از طرفداران سرسخت کبک مستقل بودند.
در ماه می ۱۹۷۹، ترودو و لیبرالها در انتخابات فدرال مقابل محافظهکاران پروگرسیو به رهبری جو کلارک شکست خوردند. چند ماه بعدتر، در ۲۱ نوامبر، ترودو استعفای خود را از رهبری حزب لیبرال اعلام کرد. اما سه هفته بعد از آن، دولت محافظهکاران پروگرسیو در مجلس عوام و انتخابات سراسری بعدی شکست خورد. ترودو در نشست حزب لیبرال متقاعد شد که به رهبری حزب بازگردد، و در ۱۸ فوریه ۱۹۸۰ – سه ماه بعد از بازنشستگی – دوباره به عنوان نخستوزیر با اکثریت پارلمان موفق به تشکیل دولت شد.
آخرین دوره نخستوزیری ترودو پرحاشیه بود. نقش او در کمپین رفراندوم کبک در سال ۱۹۸۰ چشمگیر بود. شکست پیشنهاد پارتی کبکوآ نقطه اوج مبارزه ترودو با جداییطلبی کبک بود. در پی پیروزی به دست آمده، ترودو راه را برای طرح موافقتنامه قانون اساسی جدید کانادا باز کرد.
مبارزات قانون اساسی
از آنجایی که ترودو در به دست آوردن موافقت استانی ناموفق بود، لایحهای فدرال به پارلمان ارائه داد مبنی بر «مستقل» کردن کانادا از «قانون آمریکای شمالی بریتانیایی» که شامل منشور متمم حقوق و آزادیها در کانادا بود. معرفی این لایحه سرآغاز یکی از پرشورترین مبارزات استانی و فدرال در تاریخ کانادا بود، و نهایتا با تسامح به صورت دستور قانون اساسی، در ۱۷ آوریل ۱۹۸۲ به تصویب رسید.
ترودو با افزودن حق تحصیل و زبانهای اقلیت، و منشور حقوق فردی، نهایتا به هدف غایی فعالیتهای خودش در زندگی حرفهای دست یافت.
چالشهای اقتصادی
دولت ترودو در سالهای ۱۹۸۰ تا ۸۴ در زمینههای دیگر موفقیت کمتری به دست آورد. تورم متداوم، درصد بالای بیکاری، و کسری بودجه فدرال باعث پایین آمدن حمایت و محبوبیت عمومی ترودو شد. برنامه ملی انرژی دولت ترودو، که یکی از مداخلات گسترده دولت در اقتصاد پس از جنگ جهانی دوم بود، به طرد بیش از پیش منطقه غرب انجامید.
روابط میان آمریکا و کانادا یکی از مشکلاتی بود که پیوسته در تمامی دوره نخستوزیری ترودو خود نشان میداد. ترودو اغلب موضعی مبهم در قبال ایالات متحده آمریکا داشت، اما در آخرین دوره نخستوزیری به سمت موضعی ملیگرا در زمینه اقتصاد گام برداشت، و از سیاستهای خارجی و دفاعی آمریکا انتقاد میکرد. در برابر، دولت رئیس جمهور ریگان نیز موضعی تهاجمیتر نسبت به منافع اقتصادی کانادا داشت.
روابط بینالملل
ترودو در سالهای نخستوزیری نقش برجستهتری در روابط بینالملل به دست آورد. در ابتدا به تشویق گفتمان میان «شمال-جنوب» یعنی فقیر و غنی، کشورهای توسعهیافته و توسعهنیافته، پرداخت و سپس، در سالهای ۱۹۸۳ و ۱۹۸۴، برنامه صلحی شخصی در پی گرفت که در طی آن با رهبران و دولتمردان بلوک شرق و غرب دیدار و آنها را به گفتگو و کاهش تنش اتمی و پایان جنگ سرد ترغیب میکرد. این فعالیتها نهایتا جایزه صلح آلبرت انیشتن را برای پییر ترودو به ارمغان آورد.
در عین حال، دولت ترودو اجازه آزمایش موشک کروز را به ایالات متحده داد، که در جای خود باعث ایجاد نگرانی در میان کاناداییها در زمینه تشدید خطر رقابت سلاحهای اتمی شد.
بازنشستگی
در سالهای بعد از ۱۹۸۱، نظر عمومی نسبت به ترودو با خصومت همراه بود. سبک شخصی او – که گاهی کاریزماتیک بود و گاهی در هالهای از اپوزیسیون فرو میرفت، گاهی حتی غیرقابل پیشبینی بود – در شرایط سخت اقتصادی اواخر دوره حیات سیاسی او کمک چندانی به محبوبیتش نکرد. ترودو در ۲۹ فوریه ۱۹۸۴ اعلام کرد که قصد دارد بازنشسته شود و در ۳۰ ژوئن نخستوزیری را ترک کرد. جان ترنر جانشین او شد، و ترودو در ۱۹۸۵ به مقام نشان افتخار کانادا رسید.
بازنشستگی ترودو دورهای کم و بیش آرام بود، اما در دو مورد نقشی اساسی در تصمیمگیریهای عمومی بازی کرد که نتیجهای دراماتیک در پی داشت. موضع مستحکم او درباره معاهده میچ لیک بسیار تاثیرگذار بود. سخنرانیاش در معاهده شارولتتاون در مزون دو اگ رول در مونترال در اکتبر ۱۹۹۲ یکی از دلایل همراهی کاناداییهای انگلیسیزبان علیه معاهده و رفراندوم ۱۹۹۲ خوانده شده است. با این حال، ترودو نقشی بارز در رفراندوم استقلال کبک در ۱۹۹۵ نداشت. در ۱۹۹۳ خاطرات خود را به انتشار رساند و در ۱۹۹۶ کتاب «خلاف جهت» را منتشر کرد که مجموعهای از نوشتههایش از ۱۹۳۹ تا ۱۹۹۶ بود.
بیماری و مرگ
پییر ترودو در ۲۸ سپتامبر ۲۰۰۰ در اثر سرطان پروستات در خانهاش در مونترال درگذشت. دو پسرش به همراه مارگارت سینکلر در مراسم دفن او حضور داشتند، اما پسر کوچکشان، مایکل، دو سال قبلتر در حادثه بهمن جان خود را از دست داده بود. بسیاری از مقامات کشورها در مراسم دفن او حاضر بودند. جاستین ترودو سخنرانی گیرایی در این مراسم اجرا کرد که در سراسر کانادا پخش شد و نشان داد که ترودوی جوان قصد دارد به زودی در سیاست پا جای پای پدر بگذارد. جاستین ترودو در ۲۰۱۳ به رهبری حزب لیبرال رسید و در ۲۰۱۵ نخستوزیر کانادا شد.
حیات حرفهای و سیاسی پییر ترودو در مقام نخستوزیری از نمونههای موفق سیاست فدرال بود. دوره وزارت او یکی از طولانیترین دورههای رهبران کشورهای غربی بود و ترودو در پایان دوره خود کهنسالترین دولتمرد غرب محسوب میشد. از جمله دستاوردهای او شکست جداییطلبی کبک در ۱۹۸۰، رسمی کردن دوزبانگی، استقلال قانون اساسی، و منشور حقوق را میتوان نام برد.
ترودو در نهایت نتوانست بر شکاف منطقهای و مناقشات میان دولتهای استانی و فدرال غلبه کند. اما صندلی وزارت را در حالی ترک کرد که نتایج مثبت فراوانی برای کانادا به بار آورده بود. بدون شک او یکی از برجستهترین چهرههای قرن بیستم کانادا است.
افتخارات و جوایز
عضو شورای محرمانه سلطنتی (۱۹۶۷)
جایزه صلح آلبرت انیشتن (۱۹۸۴)
نشان افتخار (۱۹۸۴)
نشان افتخار کانادا (۱۹۸۵)
» درباره تاریخ سیاسی کانادا بیشتر بخوانید: سیاست چندفرهنگی