«خرس برفی» میتوانست مثل خیلی دیگر از تلاشهای نقاشی کردن روی ماسههای ساحل دریا یا برف تازه، موضوعی پیشپا افتاده باشد و هیچ کس حتی یک کلمه هم درباره آن حرف نزند. اما این تصویر غولپیکر ۱۲ متری، یک نکته اسرارآمیز داشت که باعث شد کل روز چهارشنبه نقل مجلس مونترالیها باشد.
شکم خرس حدود ۴ متر قطر داشت اما هنرمند ناشناس مونترالی به طریقی توانسته بود بدون اینکه ردپایی از خود روی برف اطراف ناف باقی بگذارد، درست در مرکز شکم خرس، یک ناف زیبا برای «خرس برفی» طراحی کند. قطعا او نمیتوانسته این فاصله زیاد را پریده باشد و همین موضوع، داستان ناف «خرس برفی» را معروف کرد.
در کمتر از ۲۴ ساعت صدها تئوری مختلف از سرتاسر جهان به اتاق فکری در تلویزیون CBC سرازیر شد و این شبکه خبری همت خود را متمرکز کرد تا بتواند پرده از راز ناف «خرسی برفی» بردارد.
تئوریها واقعا خلاقانه بود. گلوله برفی اولین و بدیهیترین ایده بود. اما ناف آنچنان با دقت طراحی شده بود و چهار سوراخ تشکیل دهنده ناف آنقدر دقیق کنار هم قرار گرفته بودند که خیلیها نتوانستند این ایده را بپذیرند.
تئوری بعدی استفاده از چوب هاکی بود. گفته شد که احتمالا هنرمند ناشناس تا جاییکه توانسته خم شده و بعد با دقت با چوب هاکی خود در مرکز شکم «خرس برفی» آن نقشها را به وجود آورده است. این تئوری با سرنخ جدیدی که روز پنجشنبه به دست آمد، نفی شد.
روز پنجشنبه ناگهان یکی از اهالی محلی با CBC تماس گرفت (اینجا) و گفت که دو شب قبل وقتی دو جوان مشغول طراحی این نقش بودند، او که کار آنها را باحال یافته، از جوانها عکسی گرفته است. این عکس جدید نشان میداد که دو جوان با دست خالی و صرفا با راه رفتن مشغول ایجاد نقش «خرس برفی» روی برف کانال یخزده لاشین هستند.
تئوری بعدی استفاده از پهپاد بود. نظریهپردازان معتقد بودند که هنرمندان با استفاده از پهپادها یا گلوله برفی را به موقعیت ناف رسانده و بعد رهایش کردهاند و یا با این وسایل قابل کنترل اقدام به فرود و برخاست مداوم کردهاند تا طرح چهار سوراخه ناف به وجود آید.
اما خیلی زود یک مهندس ارشد هوافضایی وارد صحنه شد و با محاسبات دقیق نشان داد که باتریهای یک پهپاد تجاری در هوای آن شب که در معرض باد تا منفی ۳۰ درجه سانتیگراد پایین میآمده است، بیش از یکی دو دقیقه نمیتوانستند کار کند.
آخرین و مقبولترین (!!!) تئوری نیز مربوط به بیگانگانی از سایر کرات آسمانی بود. این تئوری منطقی وقتی مطرح شد خیلی از علاقمندان زیارت آدمهای فضایی به محل حادثه شتافتند تا بلکه به مقصود برسند اما در نهایت تعجب دریافتند که طرح «خرس برفی» بر اثر بارش و جابجایی برف به دلیل وزش باد، محو شده و از بین رفته است.
همه مشغول تحقیق و تفحص بودند که دیشب ناگهان خبرنگار شبکه CBC روی صفحه تلویزیون ظاهر شد و با خوشحالی اعلام کرد هنرمند این اثر جنجالی با آنها تماس گرفته و مسئولیت عملیات طراحی «خرس برفی» را بر عهده گرفته است (اینجا). او که یک خانم جوان بوده، نخواسته نامش فاش شود.
دلیل این مخفیکاری شاید برگردد به اینکه یک روز پس از کشف «خرس برفی»، مسئولان کانال لاشین در حساب توئیتری خود نوشتند که راه رفتن روی کانال یخزده لاشین ممنوع است. آنها از همه ماجراجویان دعوت کردند برای راه رفتن روی یخ، به دریاچه پارک ملی لاموریسی در نزدیکی شهر Trois-Rivières بروند.
خانم هنرمند هم خلاصه پرده از این راز چند روزه کنار زد و اعلام کرد او و دوستش، ناف «خرس برفی» را با پنج گلوله برفی که با دقت فراوان پرتاب شده بودند، طراحی کردهاند.
انتشار این خبر در شبکههای اجتماعی «مداد» عکسالعملهای جالبی از طرف خوانندگان به همراه داشت. خانم پدیده در فیسبوک برایمان نوشته «آدم فضایی از همه منطقیتر به نظر میرسد» و بعد هم یک شکلک قهقهه برایمان فرستاده است. خوانندهای با نام کاربری meesaee نوشته: «چطور تئوری آدم فضایی به ذهن من نرسید؟!» او هم یادش نرفته یک شکلک خنده برایمان بفرستد.
نوشین به درستی به تئوری گلوله برفی اشاره کرده و شاکی شده چرا این ملت، موضوع به این سادگی را اینقدر بزرگ میکنند.
خانم ارمغان هم برایمان نوشتهاند: «خبر خرس که توسط هنرمند کشیده را اصلاح کنید. آن تصویر، خرس نیست، گروندهاگ است. در کانادا اعتقاد دارند اگر این حیوان در این تاریخ از خواب زمستانی بلند شود و از لانهاش بیاید بیرون و دوری بزند، یعنی زمستان کوتاه خواهد بود و بهار زودتر از راه میرسد و اگر سریع برود داخل، یعنی زمستان طولانی است. به عنوان یک هنرمند مطمئنم این شخص خلاق میخواسته بیان کند که زمستان زود میگذرد و … البته فراموش نکنید فردا در تقویم روز گروندهاگ است»
راستش را بخواهید ما هم با خانم ارمغان هم عقیدهایم و بیصبرانه منتظریم ببینیم نتیجه پیشبینی امسال گروندهاگ معروف اونتاریو چه میشود.
اطلاعات بیشتر درباره گروندهاگ (موش خرمایی)