در سال ۱۹۷۸ میلادی وقتی «کن تیلور» اهل کلگری از استان آلبرتا، به عنوان سفیر کانادا در فرودگاه مهرآباد قدم روی خاک ایران گذاشت، هرگز تصورش را هم نمیکرد یکسال بعد تبدیل به مهمترین دیپلمات کانادایی دهه ۸۰ میلادی شود.
او که سالها در رشته تجارت و مدیریت در دانشگاههای تورنتو و بِرکلی کالیفرنیا تحصیل کرده بود، بیشتر به توسعه روابط تجاری دولت کانادا با دولت شاهنشاهی ایران میاندیشید. با این حال دست سرنوشت، او را به میانه تحولات اجتماعی و سیاسی ایران کشانید.
نخستین جرقههای انقلاب سال ۱۹۷۹ در ایران در حال شکلگیری بود و «کن تیلور» هم مانند سایر سیاستمدارانی که دولتهای متبوعشان به شدت نگران آینده سیاسی ارتباط با دولت ایران بودند، اخبار را پیگیری میکرد. بعد از خروج محمدرضا شاه در ژانویه ۱۹۷۹، اوضاع برای دیپلماتهایی چون تیلور، سختتر شدهبود.
بعد از پاکستان، این دومین تجربه حضور او در یک کشور در آن منطقه بود. هیچکس از آینده خبر نداشت. در نهایت شاه ایران، کشورش را ترک کرد، انقلاب ایران به ایستگاه آخر خود نزدیک شد و در فوریه ۱۹۷۹ کن تیلور از آپارتمان خودش در منطقهای در شمال تهران شاهد حضور مردمی بود که فریادهای آزادی و شعار پیروزی سر دادهبودند. انقلاب، همه برنامههای روزانه کارمندان مستقر در سفارتخانهها را به هم ریختهبود. هیچکس دقیقا نمیدانست باید چهکار کند. از وقتی آیتالله خمینی وارد ایران شدهبود، همه به طور غیررسمی منتظر ارتباط با دولتی بودند که ممکن بود او تشکیل دهد.
تیلور بنا به درخواست کانادا، درهای سفارت را برای امور کنسولی باز گذاشته بود. در نهایت با تشکیل دولت جمهوری اسلامی در ماه مارچ سال ۱۹۷۹، دولت کانادا تصمیم گرفت تا حدود ۸۵۰ کارمند کانادایی را که در ایران مستقر بودند به مرور زمان از ایران خارج کند. در نهایت فقط «کن تیلور» و عده محدود دیگری بودند که در سفارت کانادا باقی مانده بودند و در طی این مدت به درخواست حدود هزار ایرانی که تقاضای ویزا از کانادا کردهبودند، پاسخ مثبت دادند.
تسخیر سفارت آمریکا و بحران بزرگ
روز 5 نوامبر سال ۱۹۷۹( ۱۳ آبان ۱۳۵۸)، روز مهمی در تاریخ سیاسی خاورمیانه و نیز زندگی سیاسی کن تیلور بود. از صبح آن روز اخباری مبنی بر تظاهرات و اجتماع بیسابقه دانشجویان ایرانی که خود را پیرو آیتالله خمینی میدانستند، به تمامی سفارتخانهها رسیدهبود.
طبق گزارشات، مقصد این دانشجویان سفارت آمریکا بود. بعد از چند ساعت کن تیلور هم مانند بقیه مطلع شد که سفارت آمریکا به دست دانشجویان افتاده و تمامی کارمندان آن به گروگان گرفتهشدند. این مساله ولوله عجیبی در بقیه سفارتخانهها به راه انداخت وهمه نگران سرنوشت خود بودند. وضعیت بیسابقهای بود زیرا تا آن زمان همه داخل سفارت را محلی امن تلقی میکردند. حدود بعدازظهر همان روز خبری بسیار محرمانه به دست تیلور رسید. ظاهرا ۶ نفر از کارمندان سفارت آمریکا توانسته بودند به طور مخفیانه از سفارت بگریزند و حالا از دولت کانادا تقاضا داشتند تا به آنها پناه داده شود. تیلور بلافاصله این مساله را به نخستوزیر وقت کانادا، جو کلارک (Joe Clark) و وزیر امور خارجه وقت، فلورا مک دانلد (Flora MacDonald) گزارش کرد. چهار نفر از آمریکاییهای فراری وارد آپارتمان کن و همسرش پَت شدند و۲ نفر دیگر به منزل کارمند کنسولی سفارت جان شییردون (John Sheardown) فرستاده شدند. شییردون نخستین کسی بود که از فرار آمریکاییها مطلع شد و اولین جملهای که به آنها گفت این بود: « اووه چه افتضاحی، معلوم است که شما را پناه میدهیم». این اقدام دولت کانادا و شخص کن تیلور در پذیرفتن مسئولیت این شش نفر، در شرایط بحرانی و انقلابی که احتمال تسخیر هر سفارتی میرفت، اوج لطف و کمک به دولت آمریکا بود.
بخشی از فیلم مستند روز تسخیر سفارت در سیبیسی را اینجا ببینید
عملیات کانادایی برای فراریهای آمریکایی
شرایط بحرانی پس از انقلاب ایران حالا با پناه دادن به شش فراری برای تیلور به عنوان سفیر کانادا در تهران، پیچیدهتر هم شدهبود. باید قبل از اینکه رسانهها و افکار عمومی از این جریان مطلع میشدند، این افراد به آمریکا برگردانده میشدند.
برای این کار یک عملیات پیچیده از سوی سازمان جاسوسی آمریکا CIA طراحی شد و یک افسر ارشد به نام تونی مندز (Tony Mendez) با شییردون تماس گرفت و تحت نظارت تیلور قرار شد در قالب یک گروه فیلمسازی به ایران بیاید. گروهی که طبق نقشه همه اعضایش قرار بود کانادایی باشند و مثلا برای ساخت یک فیلم علمی-تخیلی به نام «آرگو» به ایران بیایند. مندز به ایران آمد و با تیلور دیدار کرد. آنها به سرعت نقشهشان را در طی ۷۲ ساعت عملی کردند و روز ۲۷ ژانویه ۱۹۸۰ از فرودگاه بینالمللی مهرآباد با پاسپورت های جعلی و در میان مراقبت شدید ماموران مرز ایران، تهران را به مقصد زوریخ ترک کردند.
تیلور و شییردون تا آخرین لحظات، پیگیری کار این گروه آمریکایی را انجام دادند و در هیچ لحظهای آنها را تنها نگذاشتند. با اینکه اصل نقشه فراری دادن را سازمان سیا در کاخ سفید طراحی کردهبود ولی اگر کن تیلور حضور نداشت هیچ اتفاقی نمیافتاد. دقیقا در روزی که کارمندان سفارت آمریکا از ایران گریختند، کن و همسرش پت هم همراه با باقیمانده کارمندان سفارت کانادا، این سفارت را تعطیل کرده و از ایران خارج شدند.
به پاس خدمت بزرگی که کن تیلور در حق آمریکا کرده بود، دولت آمریکا رسما از دولت اتاوا تشکر و مدال شجاعت و افتخار را برای تیلور از طرف دونالد ریگان رییس جمهور وقت آمریکا، در نظر گرفت. مردم آمریکا هم در پیامهای تشکرآمیزی از کانادا و سفارتش تقدیر به عمل آوردند.
البته سیا نقش خود در ماجرای فراری دادن آمریکاییها را تا سال ۱۹۹۷ هرگز به طور مستقیم تایید نکرد. کن تیلور، چهارسال بعد از حادثه سفارت آمریکا در سال ۱۹۸۴، خود را بازنشسته و از دنیای سیاست خداحافظی کرد. او در سال ۲۰۱۵ و در سن ۸۱ سالگی در نیویورک به دلیل بیماری سرطان درگذشت.
ماجرای جاسوسی برای سیا و فیلم سینمایی «آرگو»
حدود ۳۰ سال پس از ماجرای فراری دادن آمریکاییها، در سال ۲۰۱۰ کتابی به نام «مامور ما در تهران» Our Man in Tehran به چاپ رسید. در این کتاب ادعا شده کن تیلور در زمان حضورش در تهران به عنوان دیپلمات کانادایی، جاسوس «سیا» هم بود و دقیقا به همین دلیل بود که ۶فراری آمریکایی به او پناه آوردند.
کاناداییها هرگز از شیوه قدردانی آمریکا از دیپلمات خود که به کارمندان سفارت آمریکا یاری رساندهبود راضی نبودند. آنها اعتقاد دارند که نقش کانادا به اندازه لطفی که در حق آمریکا کرد پررنگ نشدهاست و دولت آمریکا همواره با تنشهای زیادی که در ماجرای مسایل انرژی و محیطزیستی با کانادا دارد، این لطف را به دست فراموشی سپرده است. از طرفی در سال ۲۰۱۲ یک فیم سینمایی به نام «آرگو» Argo
توسط هالیوود با بازی بن افلک در نقش تونی مندز ساختهشد که ماجرای این فرار را به تصویر کشیده بود. این فیلم جوایز بسیار مهمی در اسکار و بافتا به دست آورد وجایزه این فیلم را هم کن تیلور شخصا به افلک اهدا کرد. با اینحال، داستان و قضاوت یکطرفه فیلم و اغراق بیش از حد برای پررنگکردن نقش سیا و آمریکا و کمرنگ کردن نقش دو کانادایی اصلی این جریان یعنی تیلور و شریدون صدای اعتراض کاناداییها و حتی خود آمریکاییها را هم درآورد.
پسر جان شییردون با اعتراض به نقش کمرنگ پدرش در ماجرای فرار آمریکاییها از ایران، این فیلم را نادرست خواند. خود تیلور در جریان حضور فیلم آرگو در فستیوال جهانی فیلم تورنتو در سال ۲۰۱۳، در مصاحبهای با سیبیسی گفت که فیلم آرگو از نظر سینمایی اثر درخشانی است اما همه واقعیت نیست. او معتقد است نقش مندز دراین فیلم بیش از حد ممکن پررنگ شده در حالیکه او بیش از یک روز در ایران حضور پیدا نکرده است.
مقامات دولت ایران هم به این فیلم و اصل ماجرای آن واکنشهای منفی داشتهاند وآن را غیرقابل قبول خواندهاند. احمد سلامتیان سرپرست موقت وزارت امورخارجه در سال ۱۹۷۹ در جریان مصاحبهای در سازمان ملل به صراحت اظهار کرد که مقامات دولت ایران از حضور آمریکاییها در سفارت کانادا اطلاع داشتند ولی حرفی نزدهاند. اما کن تیلور در واکنش به این ادعا اعلام کردهاست که ممکن است اخباری در این مورد به مقامات ایرانی رسیده باشد ولی آنقدر نادقیق بود و منبعی برای تاییدش وجود نداشت که آنها از پیگیری موضوع منصرف شدند.
لینک بخشی از فیلم مربوط به ماجرای رد شدن از فرودگاه
عالي بود
ممنون که میخونید…..کامنت های شما باعث دلگرمی من میشود
سلام
من یکی از خوانندههای همیشگی مطالب تاریخی شما هستم. همیشه هم خیلی لذت میبرم و وقتی با همکاران کبکی خودم درباره اونها صحبت می کنم، همشون سورپرایز میشن که من این همه اطلاعات را از کجا دارم.
اما مطلب این دفعه شما خیلی یکسویه بود. می دونید که اون فیلم ارگو خیلی تقلبیه و تاریخ را تحریف کرده. داستان اون فیلم اصلا معلوم نیست واقعی باشه
کاش این مطلب را تصحیح کنید