یکشنبه، ۲۵ نوامبر، سالروز اعلام عمومی بیانیه جهانی رفع خشونت علیه زنان است. حدود بیست سالی میشود که هر پاییز در چنین روزی، چند سخنرانی برگزار، چند نکته یادآوری و بعد همهچیز به فراموشی سپرده میشود تا سال بعد.
در این فاصله یکساله تا چند سخنرانی دیگر، میلیونها میلیون زن مورد انواع و اقسام خشونت قرار میگیرند. خشونتهای سبک و سنگین، فیزیکی و روانی، شخصیتی و حتی خشونت مالی.
بعضیها اصلا نمیدانند که قربانیاند، بعضیها میدانند اما خاموشی برمیگزینند و فقط تعداد اندکی اعتراض را انتخاب میکنند. اعتراضی که از سال گذشته جنبش «من هم همینطور» نام گرفت به این امید که با برملا کردن فرد خشن، خشونت متوقف شود. جنبشی که خیلی زود به سلاح سیاستمداران برای تسویهحسابهای حزبی تبدیل شد و زنان ماندند و خشونتهای ریشهدار.
ریشهدار؟!
بله! خشونت یک فرهنگ ریشهدار است. فرهنگی که از نسلی به نسل بعد منتقل میشود. خشونت در پنهانیترین روابط انسانی آموزش داده میشود. آموزشی ریشهدار در فرهنگ هزاران ساله و سنت و اعتقادات مردم. جاییکه دست هیچ سخنران، هیچ معلم و هیچ رهبر سیاسی به آن نمیرسد.
خشونت را من و شما، خودمان باید از زندگیمان پاک کنیم، باید خود را آموزش دهیم و باید در رفتار خود دقیقتر شویم.
فقط آن زمان است که هر کدام از ما نقطه آغازین حرکت بزرگی میشود که چند نسل بعد، بخش بزرگی از جامعه را دربرگرفته است.
کودکان خشونت را از ما یاد میگیرند. خشونتی که چون از والدین آموختهاند، برایشان به ارزش تبدیل میشود.