شاید یکی از دلایلی که نگرش بسیاری از ما نسبت به افراد همجنسگرا و به طور کلی دگرباشان جنسی با نوعی احساس غریبگی همراه است، برخاسته از ناآشنایی با واژه هایی باشد که این افراد خود را با کمک آن معرفی می کنند.
بسیار پیش آمده است که افراد معانی کلمات مورد استفاده حوزه گرایشات جنسی و یا هویت جنسی را به درستی نمیدانند.
دلایل بسیاری در این امر نقش دارند که یکی از مهمترین آنها بسته بودن جوامعی سنتی، چون ایران و به طور کل عدم مواجهه علمی با این موضوعات است.
البته باید به این نکته توجه داشت که حتی در کشورهای توسعه یافته نیز درک تازه از این مفاهیم و همچنین رویکردی روادارانه نسبت به این موضوع مسالهای تازه به شمار میرود برای مثال در بسیاری از این کشورها، تا سال 1980 همجنسگرایی به عنوان اختلال شناخته میشده است.
در این متن سعی شده است تا بدون جهتگیری به توضیح و معرفی اصطلاحات مربوط به این حوزه پرداخته شود که در چند سال اخیر رواج زیادی یافته است.
هویت جنسیتی و گرایش جنسی
برای فهم بهتر نوع تفاوتها، بهتر است در ابتدا با دو واژه هویت جنسیتی (Gender Identity) و گرایش جنسی (Sexual Orientation) آشنا شد.
هویت جنسیتی: به احساس درونی فرد از مرد بودن، زن بودن و یا خارج از این دو اشاره دارد. منظور احساسی است که فرد فارغ از نوع جنسیتی که در هنگام تولد برایش ثبت شده است، نسبت به خودش دارد. مثلا فرد میتواند به عنوان دختر ثبت شده باشد و دستگاه تناسلی زنانه داشته باشد اما احساس درونیاش نسبت به خودش مردانه است.
گرایش جنسی: واژهای است که به جاذبه رمانتیک، هیجانی و جنسی فرد به افراد از جنسیت خاص اشاره دارد و به این گروهها تقسیمبندی میشود:
دگرجنسگرایی Heterosexual (تمایل به جنس مخالف)؛
همجنسگرایی Homosexual (تمایل به جنس موافق)؛
دوجنسگرایی Bisexual (تمایل به هر دو جنس)؛
بیجنسگرایی Asexual (عدم وجود تمایل جنسی).
زمانی که همجنسگرایی بین دو زن باشد به آنها «لزبین» و اگر بین دو مرد باشد به آنها «گِی» میگویند.
در حال حاضر محققان علت تفاوت در گرایش جنسی در افراد مختلف را به عوامل متعددی از جمله عوامل ژنتیکی، محیطی (بیشتر محیط داخل رحمی)، هیجانی، هورمونی و فاکتورهای بیولوژیکی دیگر نسبت میدهند و معتقد هستند که هر کدام از این عوامل به نوعی در تعیین گرایش جنسی فرد نقش ایفا میکند. در بعضی مواقع فرد به دو جنس تمایل دارد ولی خودش انتخاب میکند که تنها با یک فرد رابطه داشته باشد.

چتری برای همه رنگها
واژه LGBT یا دگرباش که از سال 1996 به صورت LGBTQ به کار برده میشود یک اصطلاح کلی است که از سرواژههای Lesbian, Gay, Bisexual, Transgender, Queer تشکیل شده است. علت به وجود آمدن این واژه به این دلیل بوده است که استفاده از واژه «گی» به تنهایی نمیتوانست تمامی افراد با گرایشها و هویتهای جنسی متفاوت را شامل شود و افراد تراجنسیتی یا کوئیر در این گروه قرار نمیگرفتند.
تراجنسیتی یک واژه کلی است که برای توصیف افرادی به کار میرود که رفتار آنها یا هویت و بیان جنسیتیشان با چیزی که به طور معمول برای آن جنس انتظار میرود مطابق نیست. انواع بیشتر شناخته شده تراجنسیتی شامل تراجنسی (Transsexual)، مبدلپوشی (Cross-dress) و خارج از جنسیت (Genderqueer) هستند.
افراد تراجنس کهGender Dysphoria هم نامیده میشوند افرادی هستند که به شدت احساس میکنند که هویت جنسی آنها با جنسیت بیولوژیکیشان سازگار نیست. مانند افرادی که از نظر ظاهر مرد هستند ولی خود را زن احساس میکنند و به دنبال روشهای درمانی برای تغییر جنسیت هستند. این افراد به دلیل عدم پذیرش جامعه یا خانواده معمولا افرادی مضطرب و افسرده هستند.
در مبدلپوشی، فرد پوشش و لباسی را استفاده میکند که به طور معمول و کلیشهای در فرهنگ آن جامعه، توسط جنس مخالف آن پوشیده میشود. این رفتار را نباید با تراجنسی اشتباه گرفت زیرا این افراد اصلا به دنبال تغییر جنسیت نیستند و از جنسیت خود راضی هستند.
خارج از جنسیت یا کوئیر افرادی هستند که هویت جنسی خود را نه زن، نه مرد و چیزی بین این دو یا خارج از این دو نوع جنسیت میدانند. این افراد میتوانند در پوشش خود از پوشش هر دو جنس استفاده کنند.
باید توجه داشت که مواردی از تراجنسیتی که توضیح داده شد در مورد هویت جنسیتی افراد است و هر کدام از این افراد میتوانند به جنس مخالف یا همجنس و یا هر دو جنس تمایل جنسی داشته باشد که در مبحث گرایش جنسی قرار میگیرد.
متخصصان باور دارند که عوامل مختلفی مانند: عوامل بیولوژیکی، سطوح هورمونی، تجربیات زمان کودکی و دوره بلوغ همگی میتوانند در شکلگیری هویتهای تراجنسیتی نقش داشته باشند.
در حال حاضر هیچ کدام از مواردی که نام برده شد تا زمانی که برای فرد تشویش و اضطراب به حدی که منجر به ایجاد بیماری روحی روانی شود، اختلال محسوب نمیشوند.
افراد تراجنسیتی با مشکلات بسیاری از قبیل عدم پذیرش توسط جامعه، تبعیض مستقیم یا غیر مستقیم و حتی تجاوز دست به گریبان هستند که همین امر باعث شده است که میزان افسردگی و اضطراب در این گروه بالاتر از جمعیت عمومی باشد.
گاهی با آگاهی بیشتر و نگاهی به دور از تعصبات میتوان دیدگاه و حتی قضاوت را نسبت به محیط اطراف خود بهبود بخشید و جهان زیباتر و متنوعتری را نظارهگر بود.