سفر به دنیای سنجابها
تصور کنید در روزی پاییزی، در دل یکی از جنگلهای کانادایی قدم میزنید. برگهای افرا با رنگهای کهربایی، زرد و سرخ بر زمین ریختهاند و صدای خشخش آنها با هر گامتان موسیقی طبیعت را مینوازد. ناگهان، از گوشهی چشم، حرکتی سریع جلب توجهتان میکند—یک سنجاب با چابکی خیرهکننده از شاخهای به شاخهی دیگر میپرد. این موجود کوچک، اما پرانرژی، یکی از بازیگران همیشگی این صحنهی زنده است؛ موجودی که نهتنها بخشی جداییناپذیر از طبیعت کانادا، بلکه یکی از مهرههای کلیدی در اکوسیستمهای جنگلی و شهری این سرزمین به شمار میرود.
سنجاب چیست و چه میکند؟
سنجابها جوندگانی از خانوادهی Sciuridae هستند، با بیش از ۲۵۰ گونه در سراسر جهان. در کانادا، از جنگلهای انبوه تا حاشیهی پارکهای شهری، دستکم ۲۲ گونهی مختلف از این جانوران دیده میشوند. سنجابها بهواسطهی دم پشمالو، رفتارهای اجتماعی، حرکات تند و گاه بازیگوشانهشان شناخته میشوند. آنها اغلب روزکارند، یعنی در روشنایی روز فعالاند، و معمولاً درختنشین یا نیمهزمینی هستند.
سنجابهای نامدار کانادا
در میان گونههای متنوع سنجاب در کانادا، چهار گونه بیش از دیگران در شهرها و جنگلها جلب توجه میکنند:
سنجاب خاکستری شرقی (Eastern Gray Squirrel): از پرجمعیتترین و شناختهشدهترین گونهها، با خز خاکستری یا گاهی سیاه و شکمی سفید. این سنجابها درختنوردهای حرفهایاند و به ذخیرهسازی غذا مشهورند.
سنجاب قرمز آمریکایی (American Red Squirrel): کوچکتر، جنگلیتر و قلدرتر. به قلمرو خود بهشدت وفادار است و صدای جیرجیرش در دل جنگلهای سوزنیبرگ شمال طنین میافکند.
سنجاب سیاه: در واقع نوعی جهش رنگی از سنجاب خاکستری شرقی است. رنگ خز مشکی براقش، نوعی امتیاز در آبوهوای سرد و پوشش جنگلی است.
سنجاب پرنده شمالی (Northern Flying Squirrel): شبزی و نیمهمرموز، با پردهای نازک بین پاها که هنگام پرش از درختی به درخت دیگر همچون چتربازی کوچک در آسمان جنگل شناور میشود.
از تفاوتهای ظاهری تا چرخهی زندگی
سنجابها بسته به گونه، قدی بین ۱۸ تا ۳۰ سانتیمتر دارند و دمشان تقریباً هماندازه بدنشان است. تمایز نر و ماده در ظاهر چندان آشکار نیست، مگر در فصل جفتگیری. مادهها معمولاً سالی دو بار زایمان میکنند و در هر نوبت بین ۲ تا ۸ بچه به دنیا میآورند. بچهها کور و بیمو به دنیا میآیند و تا چند هفته نیاز به مراقبت کامل دارند.

در طبیعت، عمر سنجابها اغلب بین ۳ تا ۶ سال است، هرچند در اسارت، با تغذیه و مراقبت مناسب، میتوانند بیش از ۱۰ سال زندگی کنند. دشمنان طبیعی آنها شامل پرندگان شکاری، روباهها، راکونها و حتی گربههای خانگی است.
عادات و خوراک
سنجابها همهچیزخوارند. آنها بلوط، فندق، دانهها، قارچ، جوانهها و گاه حشرات یا تخم پرندگان را مصرف میکنند. اما آنچه آنها را بهویژه معروف کرده، مهارتشان در انبار کردن غذاست. آنها با دقت دانهها را در پاییز در صدها مکان پنهان میکنند—و جالب آنکه حافظهای بینظیر برای بازیافت همین انبارها دارند. فراموششدن بخشی از این ذخایر نیز به باززایی جنگلها کمک میکند.
تعامل با انسان و وضعیت بومشناختی
در پارکها، سنجابها از انسان نمیهراسند و گاه تا چند سانتیمتریشان نزدیک میشوند. با اینکه شیرین و بامزهاند، گاهی با جویدن سیمها یا خرابکاری در باغچهها دردسرساز میشوند. با این حال، بیشتر مردم آنها را بخشی از فضای زندهی محلهها میدانند. خوشبختانه، هیچکدام از گونههای اصلی سنجابهای کانادا در فهرست گونههای در معرض انقراض نیستند، اما تخریب زیستگاه، گسترش شهرها و کاهش پوشش جنگلی میتواند تهدیدی بالقوه باشد.

در نگاه اول، سنجابها موجوداتی دوستداشتنی، کنجکاو و بیآزار بهنظر میرسند—و همین باعث میشود برخی افراد وسوسه شوند به آنها غذا بدهند. اما باید بدانیم که غذا دادن به سنجابها، بهویژه در پارکهای شهری، میتواند برای آنها و انسانها مشکلساز شود. تغذیهی دستی سنجابها باعث وابستگی آنها به انسان، کاهش تواناییشان در یافتن غذای طبیعی، و در برخی موارد، تهاجمی شدن رفتارشان میشود. همچنین خوراکیهایی مثل نان، چیپس یا شیرینی که برای انسانها تهیه شدهاند، برای سیستم گوارش سنجابها مناسب نیستند و میتوانند آسیبزا باشند. بهترین شیوه برای کمک به آنها، حفظ و نگهداری از زیستگاههای طبیعیشان و کاشت درختان بومی است، نه غذا دادن مستقیم.
در موارد نادری که سنجاب احساس خطر کند—مثلاً وقتی در تله افتاده یا کسی بیش از حد به او نزدیک شود—ممکن است گاز بگیرد. اگر چنین اتفاقی افتاد، نخست باید محل گازگرفتگی را با آب گرم و صابون بشویید، سپس آن را ضدعفونی و بانداژ کنید. اگر زخم عمیق یا نشانههای عفونت (مثل تورم یا چرک) ظاهر شد، حتماً به پزشک مراجعه کنید. اگرچه احتمال انتقال بیماریهایی مانند هاری از سنجابها بسیار کم است، اما احتیاط در چنین مواردی همیشه توصیه میشود. تعامل با سنجابها باید با احترام، فاصلهگذاری مناسب و آگاهی از نیازهای آنها صورت گیرد—چرا که آنها نیز بخشی از زیستبوم زنده و پیچیدهی ما هستند.
سنجابها در افسانههای بومیان کانادا
در داستانهای بومی، سنجابها جایگاهی فراتر از حیوانی کوچک دارند. آنها نمادهایی از زیرکی، آیندهنگری و حتی فداکاریاند.
در یک افسانهی لنپه (Lenape)، سخن از سنجابی عظیمالجثه است که برای انسانها تهدیدی جدی شده بود. آفرینندهی بزرگ برای بازگرداندن تعادل، سنجاب را کوچک کرد و مقرر کرد که انسان بتواند آن را شکار کند. گفته میشود جای اثر انگشت انسان هنوز بر دندهی سنجاب باقی مانده، بهعنوان یادآور آن عهد.
قوم لنپه در شرق آمریکای شمالی، بهویژه در نیوجرسی و پنسیلوانیا زندگی میکردند و به زبانی از خانوادهی آلگانکی سخن میگفتند. آنها طبیعت را زنده و هوشمند میدانستند و رابطهای معنوی با جانوران برقرار میکردند. بسیاری از داستانهایشان، همانند افسانهی سنجاب، آموزشهایی اخلاقی درباره تعادل، فروتنی و همزیستی با جهان طبیعی دارد.

در داستانی از قوم اوجیبوه (Ojibwe)، جهان در تاریکی فرو رفته چون خورشید در شاخههای درخت کاج گیر کرده بود. سنجابی کوچک با شجاعت به بالای درخت رفت، خورشید را آزاد کرد و در اثر گرمای آن سوخت و سیاه شد. اما به پاداش، توانایی پرواز به او داده شد و به این ترتیب، خفاش به وجود آمد.
قوم اوجیبوه، یکی از بزرگترین اقوام بومی کانادا، به زبان آلگانکی سخن میگویند و در منطقهی دریاچههای بزرگ مستقرند. فرهنگ آنها سرشار از افسانههای مربوط به جانوران و عناصر طبیعت است، جایی که هر موجودی نقش و پیام ویژهای دارد.
در پایان سفر
چه در جنگلهای شمالی باشید، چه در پارکهای شهری، سنجابها همسفران کوچک اما مهمی هستند. آنها نهفقط برای بقای خود، بلکه برای باززایی جنگلها، تغذیه شکارچیان و آموزش کودکان درباره چرخهی طبیعت، حیاتیاند. اگر روزی سنجابی دیدید که از شاخهای بالا میرود یا فندقش را پنهان میکند، لحظهای توقف کنید—شاید او چیزی بیش از یک موجود کوچک باشد؛ شاید فرستادهای از افسانههاست.
با اختلاف با نمکترینن 😍
ولی کاش چشمم به خطی که طول عمرشون رو نوشتین نمیخورد 🙂