مداد، مجله آنلاین مونترال

تبلیغات
 

سلاح ما «حقیقت» است به بهانه راهپیمایی اعتراضی خانواده‌های قربانیان پرواز PS752 در مونترال

هفته‌ی گذشته و در جریان راهپیمایی اعتراضی خانواده‌های قربانیان فاجعه‌ی پرواز PS752، یکی از فعالان اجتماعی کانادایی-ایرانی، نکاتی را مطرح کرد که به نظر ارزش شنیده شدن داشت اما او از طرح نظرش پرهیز می‌کرد چون از مورد آزار قرار گرفتن، واهمه داشت!

می‌گفت قبلا وقتی نظراتش را مطرح کرده، بسته به سمت و سوی نظرش، قلدران اینترنتی در هر دو طیف «طرفداران جمهوری اسلامی» و «مخالفان جمهوری اسلامی» او را آزار و اذیت کرده‌اند و حتی تهدید نموده‌اند. به همین دلیل می‌خواست سکوت کند ولی ما تصمیم گرفتیم برخلاف سیاست‌های تحریریه‌ی «مداد» به این خواننده اجازه دهیم تا یادداشت خود را بی‌نام منتشر کند.

یادداشتی که برخی نیت‌های پشت اعتراضات چهارشنبه‌ی گذشته‌ی خانواده‌ی قربانیان پرواز PS752 را به پرسش کشیده است. این یادداشت را بخوانید و نظرتان را با ما در میان بگذارید.

تبلیغات: برای کسب اطلاعات بیشتر روی هر پوستر کلیک کنید

گروه املاک OneClickHome مهدی یزدی و حمید سام  

هفته‌ی گذشته شهر مونترال میزبان دل‌هایی شکسته، چشمانی اشکبار و روح‌های زخم خورده‌ای بود که هنوز – و تا همیشه – عزادار جان‌های بی‌گناهی هستند که در جنایتی مرگ‌بار برای همیشه از دست رفتند.

چه آرزوهای بلندی که در آن شب نفرین‌شده برای همیشه ناکام ماند و چه امیدواری‌هایی که به ناامیدی گرایید. چه چشمان منتظری که در آرزوی دیدار تا ابد چشم ‌به راه خواهند ماند و چه دل‌هایی که تا زمان باقی است و تپشی در قلب است در غم خواهند سوخت.

هیچ جبرانی و هیچ عذرخواهی و هیچ اقدامی نمی‌تواند آن جان‌های عزیز را به ما برگرداند و از آتش این غم بکاهد. اما این حق بدیهی همه بازماندگان آن فاجعه و حق مردم کشوری است که عزیزانشان را به دست کسانی که قرار بوده مدافع جان آن‌ها باشند، از دست داده‌اند. دانستن آن که چه اتفاقی رخ داد که آن فاجعه رقم خورد و دانستن اینکه چه کسانی به شکل مستقیم یا غیرمستقیم مسئول آن جنایت بودند و خواسته‌ی به حق محاکمه و اجرای عدالت برای بانیان آن مصیبت، نه تنها حق بدیهی بازماندگان داغدار آن فاجعه که حق مردم کشوری است که هر روز باید در زیر سایه چنین اقدامات و تصمیمات نابخردانه‌ای، روز را به شب برسانند.

وظیفه هر کسی در هر جایی است که با هر اعتقاد و اندیشه و مکتبی به این دادخواهی بپیوندد و از هرکسی که کاری از دستش بر می‌آید، بخواهد تا کاری کند که پاسخی برای این پرسش‌ها یافت شود و عدالت به شکل تمام و کمال اجرا شود. زمان قادر نیست روی این غم غبار فراموشی بپاشد و تا جایی که نفس هست، باید بر حق‌خواهی در این راه پایداری کرد.

اما …

اما این دادخواهی و عدالت‌خواهی، فراتر از سیاست است. درست است که نظام سیاسی و سیاستگذاران امروز ایران مسئول این فاجعه هستند اما برخورد با آن اگر به همان ابزاری آلوده شود که نظام ایران از آن برای پنهان‌کاری حقیقت استفاده می‌کند، ممکن است راه را برای احقاق حق و عدالت سخت کند.

واقعیت تلخی وجود دارد که طیف فعالان سیاسی ایران فضایی دوگانه که تقابل خیر مطلق و شر مطلق را بازنمایی کند، نیست. آدم‌های خوب، آدم‌های بد و آدم‌های شرور در هر دو طیف موافقان و مخالفان جمهوری اسلامی وجود دارد. همان طور که درون ایران بسیاری از ایرانیان، داغدار این فاجعه هستند و از دیدن رژیمی که به این فاجعه بی‌توجه است دل‌آشوب می‌گیرند، در بیرون از ایران نیز برخی از گروه‌های سیاسی مایلند از این فاجعه برای خود ابزاری برای پیشبرد مقاصد خود بسازند.

اما جان قربانیان و داغ عزیزان‌شان بالاتر و والاتر از آن است که به این بازی «سخیف» آلوده شود. خانواده‌های داغدار بارها گفته‌اند که خواستار کشف حقیقت هستند و این حقیقت را بالاتر از هر خواسته دیگری دنبال می‌کنند.

متاسفانه گاهی گروه‌های سیاسی سعی می‌کنند با همان ابزاری خود را حامی قربانیان این فاجعه نشان دهند که خانواده‌ها علیه آن فریاد می‌کشند و آن انتخاب گزینشی واقعیت‌ها و تلاش برای پیش بردن اهداف خود – که ممکن است اهدافی عالی یا سخیف باشد – به نام خانواده‌های داغدار است.

همان قدر که سواستفاده از نام قربانیان از سوی نظام برای رفع و رجوع رفتارش محکوم است، استفاده از غم و اندوه بازماندگان برای پیش بردن اهدافی غیر از خواست «آشکار شدن حقیقت» و «اجرای کامل عدالت» نیز باید محکوم باشد.

نمونه‌های زیادی از این چنین سواستفاده‌هایی را می‌توان اشاره کرد. از تلاش برای تعیین نتایج تحقیق کشورهای ذی‌نفع همچون اوکراین و کانادا پیش از تکمیل آن، یا ادعاهایی که گاهی با واقعیت هماهنگ نیست. برای مثال در حاشیه راهپیمایی هفته‌ی گذشته در مونترال گفته شد که ایکائو هیچ واکنشی به این فاجعه نشان نداده است.این در حالی است که نگاهی ساده به آرشیو اخبار این سازمان، این ادعا را نقض می‌کند. اشتباه نکنید! این به آن معنی نیست که اقدام ایکائو رضایت‌بخش یا کافی بوده؛ اما بین رضایت‌بخش نبودن یک اقدام با ادعای عدم هر اقدامی، تفاوت وجود دارد.

آیا واقعاً ایکائو هیچ اقدامی نکرده است؟

فاجعه‌ی هدف قرار گرفتن هواپیمای اوکراینی با دو موشک پدافند هوایی سپاه پاسداران در روز هشتم ژانویه ۲۰۲۰ رخ داد. در همان روز ایکائو با انتشار پیامی ضمن تسلیت درخواست بررسی سریع حادثه را کرد. این زمانی است که هنوز دلیل حادثه معلوم نبود و احتمال حادثه بودن آن به دلیل نقض فنی هواپیما می‌رفت. روز سیزدهم ژانویه ایکائو اعلام کرد نمایندگانش را برای بررسی سانحه به ایران می‌فرستد تا در بررسی سانحه مشارکت داشته باشند. این نهاد همچنین با یادآوری «پیوست ۱۳» از ایران خواست مطابق این تعهد طی مدت دوازده ماه تحقیقات خود را کامل کند. یازدهم مارس شورای حکام ایکائو تشکیل جلسه داد و در آن ضمن استماع و ثبت گزارش مقام‌های کانادایی و اوکراینی، تصمیماتی برای افزایش امنیت پرواز بر فراز مناطق پر خطر اتخاذ کرد. همچنین اعضا این شورا از تصمیم دبیرکل ایکائو برای مأمور کردن هیئت تحقیق و تفحص این سازمان در بررسی سانحه حمایت کردند. در این نشست از ایران خواسته شد تا مطابق «پیوست ۱۳» گزارش خود را هرچه سریعتر منتشر کند. روز ششم نوامبر بار دیگر شورای حکام ایکائو با انتقاد از روند پیگیری حادثه در ایران، از این کشور خواست هر چه سریعتر گزارش خود را منتشر کند. در هشتم ژانویه امسال ایکائو در سالگرد فاجعه‌ی سرنگون شدن هواپیمای اوکراینی توسط دو موسک سپاه، با انتشار بیانیه‌ای ضمن محکوم کردن دوباره فاجعه، بر اصلاح توصیه‌های خود مبنی بر پروازهایی که از مناطق پر خطر (از جمله آسمان ایران) عبور می‌کنند، خبر داد و خواستار پاسخگویی ایران به پرسش‌ها شد. باید در نظر داشت که ایکائو نهادی برای توسعه ارتباطات هوایی و افزایش امنیت پرواز است و قدرت قضایی ندارد.

آیا این اقدام ها کافی است؟ برای بازماندگان قطعا پاسخ منفی است. از نظر حقوقی، طرح این پرسش که آیا این سازمان امکان انجام کار موثرتری داشته یا نه، مساله‌ای است که کارشناسان «حقوق هوایی» باید پاسخ بدهند. اما این اقدام‌ها هرچند کم اما معادل سکوت ایکائو نیست و قطعا نمی‌توان بدون مدرک از این سکوت (که در واقع وجود نداشته) حکم به مشارکت ایکائو در جنایتی داد که دل همه‌ی ما را لرزانده است‌.

شاید روزی مدارکی به دست آوریم که معلوم شود ایکائو حقایقی را پنهان کرده یا واقعا با عامل جنایت، همدستی صورت گرفته است. در آن صورت باید این سازمان را همچون عاملان فاجعه مورد بازخواست قرار داد.
اما ما در این مسیر نباید اصلی‌ترین سلاح‌مان را به هر بهانه‌ای به زمین بگذاریم. وقتی آن‌ها دروغ می‌گویند، ما حقیقت را با «حقیقت» افشا می‌کنیم. وقتی آنها سندسازی می‌کنند، ما مستند به واقعیت‌ها، حرف می‌زنیم و استدلال می‌کنیم. وقتی آنها برای پرده‌پوشی به سیاست‌بازی (کثیف) پناه می‌برند، ما برای پرده برانداختن از فاجعه، تن به سیاست‌بازی این و آن نمی‌دهیم.

اگر عاملان آن فاجعه یا سودجویان آن از هر طیف و هر سویی که باشند، بتوانند ما را به هر وسیله‌ای از جایگاه به حق خود دور کنند و در آن شک ایجاد کنند، باید علیه آنها ایستاد. خانواده‌های داغدار فاجعه و یاد رفتگان، ارزشمندتر از آن است که با هر هدفی – خیر یا شر – احساسات، آرزوهای بر باد رفته‌ و غم آن‌ها به بازی گرفته شود.

فاجعه قتل‌عام مسافران بیگناه پرواز PS752 غم و فاجعه‌ای ملی است.

 

گزارش ویدئویی تظاهرات اعتراضی هفته‌ی گذشته را در ابتدای این یادداشت ببینید.

نیازمندیهای مداد
کسب‌وکارهای مونترالی

فرشاد صدفی وکیل در کانادا استان کبک مونترال
دفتر خدمات حقوقی فرشاد صدفی
کلینیک دندانپزشکی ویلری، دکتر عندلیبی
دارالترجمه رسمی فرهنگ
مریم رمضانلو، کارشناس وام مسکن
رضا نوربخش، نماینده فروش نیسان
مداد، مجله آنلاین مونترال