«متل بیتس» (Bates Motel) یک مجموعه تلویزیونی در سبک ترسناک، مهیج و درام است که فصل نخست آن سال ۲۰۱۳ پخش شد. تاکنون ۵ فصل و۵۰ قسمت از این مجموعه تلویزیونی ساخته شده که داستانش مشابهت هایی با فیلم روانی آلفرد هیچکاک دارد.
«متل بیتس» بهترین مجموعه تلویزیونی ترسناکی نیست که بتوان در شبکه نتفلیکس پیدا کرد، اما قطعا یکی از هیجانانگیزترین و در عینحال آموزندهترینهاست. قبل از هر گونه سوتفاهمی بگویم که منظورم از به کارگیری کلمه آموزنده، تعریفی نیست که در مدراس به ما یاد میدادند. مطابق آن تعریف این مجموعه به شدت مخرب و بد است. حتی من هم عنوان آموزنده را در مورد این سریال برای بزرگترها مناسب میدانم و دیدن «متل بیتس» را به بچهها توصیه نمیکنم.
سریال آموزنده؟
از همین بحث آموزنده بودن شروع میکنم و خواهم گفت که منظورم چه بوده است. داستان سریال در ورمونت در شمال ایالات متحده روی میدهد که به دلیل نزدیکی جغرافیایی به مونترال، چند باری از شهر ما در فیلم نام برده میشود. واقعا هم بسیار به محل داستان نزدیکیم. احتمالاً بارها خودروهایی با پلاک سبز رنگ در خیابانهای مونترال دیدهاید که از ورمونت به اینجا آمدهاند. حالا تاکید بر نزدیکی جغرافیایی به چه دلیل انجام میشود؟
در آمریکا، تنوع فرهنگ و زبانی بسیاری وجود دارد. تاجاییکه شاید تفاوت اصطلاحهای انگلیسی جنوب و شمال آمریکا، به اندازه تفاوت لهجه فرانسوی فرانسه و فرانسوی کبک باشد. آمریکاییها هر چه به شمال میآیند سلیستر صحبت میکنند و از نظر فرهنگی به ما کاناداییها شبیه تر میشوند. دیدن مجموعه تلویزیونی «متل بیتس» تجربه خوبی برای کسانی است که میخواهند انگلیسی کانادایی یاد بگیرند. از نظر اصطلاحات زبانی، لهجه و فرهنگی، نزدیکیهای بسیاری بین زندگی جاری در این مجموعه تلویزیونی و زندگی ما، اینجا در کانادا وجود دارد. برای مثال مردم در این سریال درست مانند کاناداییها به سادگی به هم اعتماد میکنند و مهربان و دوستداشتنیاند.
نکته دیگر آموزنده سریال تربیت فرزند است. داستان فیلم درباره مادر و پسری است که رابطه عاطفی بسیار قوی با هم دارند. این رابطه چنان قوی است که شخصیت پسر نوجوان داستان دچار تضاد شخصیتی میشود. او گاهی خودش را در قالب مادرش میبیند و کارهای عجیب میکند.
بهترین سریال؟
اما چرا این مجموعه تلویزیونی با همه جذابیتهایش بهترین نیست؟ داستان سریال دارای ضعفهایی است که البته خیلی توی ذوق نمیزنند. گاهی روابط علت و معلولی در سریال قوی نیست و اتفاقها، با منطقی ضعیف روی میدهند.
اما این سریال دیدنی است و طرفداران فراوانی دارد تا جاییکه سازندگان آن بعد از یک وقفه و حتی بعد از مرگ مادر قصه که اتفاقا نقشی کلیدی در داستان داشت، فصل پنجم آنرا هم ساختند. فصلی که به تازگی روی شبکه نتفلیکس قرار گرفته است.
جذابیت سریال به این است که کمی بعد از آغاز تماشای این سریال، حسی عجیب نسبت به شخصیتهای داستان پیدا میکنید. از طرفی آنها را دوست خواهید داشت و با آنها احساس نزدیکی میکنید و از طرفی در برابرشان بلاتکلیفید. مادری که به پسر نوجوانش اجازه نمیدهد تا رشد شخصیتی پیدا کند، ما را کلافه میکند. دختر نوجوانی که به دلیل بیماری تنفسی زندگی عادی ندارد اما آرزوی معمولی زندگی را دارد، ما را به ادامه دیدن ترغیب میکند. پسری که در آستانه بزرگ شدن، میان مادر، معلم و جامعه باید یکی را انتخاب کند، ما را عصبی میکند. او مثل شخصیت فیلم« روانی» آلفرد هیچکاک، یک قاتل زنجیرهای است، اما معصومیتی که در چهره و رفتارش وجود دارد، به ما اجازه نمیدهد این قضیه را باور کنیم. مجموع این اتفاقها از سریال «متل بیتس»، مجموعهای دیدنی به وجود میآورد، سریالی ترسناک که نمیتوان از دیدنش به آسانی صرف نظر کرد.