آیا میدانید در کانادا چند نفر فارسی زبان بالای ۱۸ سال عضو اینستاگرم هستند؟
این رقم ۵۹۰ هزار نفر است.
افراد بالای ۳۵ سال، ۳۸۰ هزار نفرند.
کافی است سعی در ایجاد یک آگهی در اینستاگرم کنید تا به ارقام بالا برسید.
طبق برآورد بنده که از منبع اینستاگرم جمعآوری شده، فارسی زبانان کانادا:
⁃ ۵۱٪ در انتاریو
⁃ ۲۰٪ در بریتیش کلمبیا
⁃ ۱۹٪ در کبک
⁃ ۶٪ در آلبرتا
⁃ ۲٪ در استانهای آتلانتیک
و مابقی در مناطق دیگر این کشور زندگی میکنند.
حال تصور کنید که یک مجموعهای سعی در ایجاد یک لابی کند که هدف آن ارتباط فعال با تصمیمگیرندگان در دولت کانادا باشد. (یک قدم به جلو)
مجموعهای بوجود آمده که مدعی نمایندگی جامعه ایرانی کانادایی است. البته، تا بحال این مجموعه در خوشبینانهترین شرایط سه هزار نفر را نمایندگی میکند، به معنای دیگر حدود نیم درصد جامعهای که مدعی آن است. ( یک قدم به عقب)
البته این مجموعه سه هزار نفری هم خود دو دستهاند که با استناد به اعلامیهها و تبلیغات هر گروه، سیاستهای کاملا متضاد از هم دارند. ( یک قدم دیگر به عقب)
کاندیداهای این دو مجموعه قولهایی به اعضا خود دادهاند که در بهترین شرایط، میتوان گفت خیالپردازانه و رویایی است. البته این قولها حتی در صورت به واقعیت پیوستن هم، به نظر نگارنده، دغدغههای واقعی مجموعه ۵۹۰ هزار نفری ایرانی – کانادایی نیست.
مسائل مطرح شده عموما دغدغههای دیپلماسی مابین دولتهای ایران و کانادا هستند. فراموش نکنیم که هیچیک از این جامعه ۵۹۰ هزار نفری، نماینده دولت ایران نیست.
قولهایی از قبیل برداشتن تحریمها از طرف دولت امریکا ( ! ) یا پرداخت کمک هزینه بهدانشجویان اینترنشنال ایرانی (!) و یا ارسال واکسن به ایران کاملا خیالی، پوپولیستی و به دور از سیاستهای قابل اجرا توسط یک دولت منتخب (مانند دولت کانادا) است.
اجازه دهید به عنوان یکی از آن ۵۹۰ هزار ایرانی کانادایی مطالب پایین که به نظر من دغدغههای واقعی ایرانیان کانادا هستند را عرض کنم.
⁃ میانگین درآمد ایرانیان کانادایی از دیگر افراد کانادایی که بیش از دو نسل در کانادا بودهاند کمتر است.
⁃ این میانگین در آمد در نسل دوم هم هنوز کمتر از میزان نرمال است.
⁃ انطباق تحصیلات و تخصص کاری ایرانیان تحصیل کرده در ایران معضل بزرگی است.
⁃ یافتن مشاغل تخصصی و رشد شغلی در شرکتها، معضل دیگری است.
⁃ تعداد شرکتهای تخصصی ایجاد شده توسط جامعه ایرانی – کانادایی بسیار اندک است.
⁃ تعداد ایرانیان کانادایی در مشاغل حساس دولت بسیار بسیار اندک است.
⁃ ایرانیان کانادا تحت یک تبعیض نامحسوس اجتماعی هستند.
⁃ ایرانیان کانادا احتیاج به یک چتر حمایتی درون کامیونیتی دارند.
⁃ بیزینسهای کوچک ایرانی کانادایی محتاج حمایت درون کامیونیتی هستند.
⁃ ایرانیان کانادا احتیاج به مجموعه های فعال کننده استارت آپ دارند.
⁃ ایرانیان کانادا احتیاج به یک چتر حمایتی جهت مقابله با تبعیضهای ناشی از تحریمهای بین المللی علیه دولت ایران دارند. فراموش نکنیم که ما نماینده دولت ایران نیستیم، ولی مشمول تبعیضهای ناشی از این تحریمها هستیم.
⁃ و غیره
این فعالیتها میبایست در مجموعههای کوچک محلی شکل گرفته و در نهایت در یک کنگره (!) سالانه سراسری مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
مهمترین نیاز جامعه ما دوری از مسایل تفرقهانگیز است. در این مجموعهها نمیبایست مسایل حساس سیاسی – مذهبی داخل ایران مطرح شود.
این انتقاد به مدیای فارسیزبان کانادا نیز وارد است که به این دور باطل و عقب گرد فرصت عرضه داد و بدون بررسی عمیق مسایل جامعه ایرانی – کانادایی ، این دعوای جناحی را رسانهای کرد.
در پایان، یادآوری میشود که برای نشستن در سر هر میز مذاکرهای، میبایست ابزار مذاکره داشت. بزرگترین ابزار اجتماعی ما رای است.
در زمان مذاکره با دولتهای محلی و فدرال آیا ما میدانیم چه تعداد رای در دست داریم؟
آیا این مجموعه و یا مجموعههای مشابه، داری این وجهه و اعتبار اجتماعی است که به اعضا کامیونیتی، کاندیدای سیاسی در دولتهای محلی و فدرال معرفی کند.
بنده فکر نمیکنم ما مجموعهای با چنین اعتباری در جامعه داشته باشیم، هرچند احتیاج مبرم به داشتن چنین مجموعهای احساس میشود.
متاسفانه ما امروز یک قدم از دیروز عقبتریم. ما اعتماد جامعه را برای تشکیل یک مجموعه کارا از دست دادهایم.
به امید روزها و خبرهای بهتر.
تاریخ نگارش:
۱۴ دسامبر ۲۰۲۰
رضا پارسانژاد
یادداشتهای خوانندگان، نقطه نظرات شخصی یا سازمانی آنها است و «مداد» دخالتی در نگارش آنها ندارد.