از مترو سنتلوران که بیرون بیایید و وارد خیابان سنتلوران، حد فاصل خیابانهای مزونوف و سنتکترین بشوید، در نگاه اول با هیچ جاذبهای مواجه نخواهید شد به جز اینکه ممکن است حال و هوای آنجا آدم را یاد یکی از خیابانهای مرکزی یا پایین شهر تهران بیندازاد. بدون هیچ رنگ هیجانانگیزی، همراه با بویی که تنها باید از مغازههای دست دوم فروشی انتظار داشت. از همان رایحههایی که پرتتان میکند به دورانی که در صندوقخانه یا زیرزمین خانهی قدیمی مادربزرگ با بچههای فامیل بازی میکردید.
از خیابان مزونوف به اندازه ۱۵۰ تا ۲۰۰ قدم که به سمت سنتکترین حرکت کنید، سمت چپتان فروشگاهی را خواهید دید که روی تابلوی بزرگ و سبز رنگش با حروفی که رنگ زرد آن جلوهای خاص به تابلو داده، نوشته شده است:
«SURPLUS INTERNATIONAL»
تابلو را پرچم کشورهایی همچون کانادا، لبنان، آمریکا، مکزیک، ایتالیا، اتحاد جماهیر شوروی سابق، آلمان و فرانسه آن را زینت دادهاند.
آنچه پشت ویترین میبینید قطعا غافلگیرتان خواهد کرد. این و پا و آن پا نکنید. وارد فروشگاه که شدید برای چند ثانیه چشمانتان را ببندید و با خودتان فکر کنید که زمان متوقف شده است.
کسی ورد خوانده و شما به جایی منتقل شدهاید که میراثبر جنگهایی از گوشه گوشهی جهان است. حالا چشمانتان را باز کنید و ریههایتان را از بوی عجیبی که همه آن فضای بزرگ را در تسخیر خود درآورده است، پر کنید. استشمام این رایحه عجیب به طور حتم بیشتر به سلولهای خاکستری مغزتان کمک خواهد کرد تا متوجه ارزش جایی که در آن قدم گذاشتهاید بشوید.
فروشگاه یا موزه جنگ
در این فروشگاه که بیشباهت به موزه خزنل پزنلهای جنگ نیست، میتوانید یک سری اشیای هیجانانگیز و گاه عتیقهای که از جنگ جهانی اول و دوم، جنگ ویتنام، جنگ خلیج فارس، جنگ مکزیک و حتی جدال با بومیان آمریکایی و کانادایی به جامانده است را پیدا کنید.
از کلاه و پوتین و اورکت جنگی گرفته تا یقلوی، قمقمه، چاقو، کیف، چادر، کوله پشتی، ماسک ضدگاز و چتر نجات. در کمال تعجب چندین ماکت غول آسای بیونیکل (Bionicle) هم در این مغازه وجود دارد که میتواند سوژه خوبی برای عکس گرفتن باشد.
فروشگاه گاهی به قدری مملو از مشتری میشود که باور کردنش تقریبا غیرممکن است! آدم میماند این مشتریها واقعا از جان این اجناس دست دوم چه میخواهند که اینطور با هیجان به سراغشان میروند. برخی نیز لباسهای نظامی را پرو میکنند و آنها را میخرند.
یکی از چهار کارمند فروشگاه که فلیپ نام دارد میگوید: «تا چند سال پیش نصف این فضا به فروشگاه تعلق داشت، اما استقبال مشتریها به قدری خوب بود که صاحب اینجا تصمیم گرفت آن را توسعه دهد و بلوک کناری را به آن اضافه کردیم. حالا چیزی در حدود ۲۰ هزار قطعه در فروشگاه و انبار وجود دارد که همه آنها جزو اشیای جنگی هستند.»
کار کردن در میان ارواح شهدای جنگ
فیلیپ میگوید چندماه اولی که در این فروشگاه مشغول به کار بود، مدام احساس میکرد روح صاحبان این اشیا در مغازه در حال رفت و آمد است. هر روز قدم زدن بین لباسها و اجناس برایش هیجانآور بود و با خود فکر میکرد چقدر عجیب است که اشیا نمیمیرند، در حالی که صاحبانشان سالیان سال است که از یاد رفتهاند. او به مرور متوجه شد که مردم برای اینکه این لباسها و اشیا زمانی تن سربازان جنگ بوده است و ارزش و اعتبار معنوی دارند به سراغشان میآیند و آنها را میخرند.
انبار اصلی این فروشگاه در کبک سیتی است و مالک آن ماهی دست کم دو تا سه بار برای خرید و جمعآوری اشیاء بازمانده از جنگهایی که به نوعی در آنها رد پای آمریکا نیز دیده میشود به اقصی نقاط دنیا سفر میکند. گاه پیش میآید که مشتری به دنبال شی خاصی باشد و آنها آن را نداشته باشند و مالک تنها برای یافتن آن شی کیلومترها سفر را به جان میخرد تا سفارش مشتری را تهیه کند.
برای او تهیه اقلام بازمانده از جنگها در اسراییل و فرانسه، یکی از بزرگترین چالشها به شمار میآید. به نظر میرسد فرانسویها به سادگی حاضر به فروش عتیقهها و خنزل پنزلهای به جا مانده از جنگهایی که در سرزمینشان رخ داده است، نیستند. و البته اسراییلیها هم تمایل چندانی برای معامله بر سر ادوات جنگیشان نشان نمیدهند.
یکی دیگر از همکاران فیلیپ که بیشتر در زیر زمین فروشگاه- جایی که شبیه اتاق فرمان کشتی است- کار میکند، به گوشه در انتهای سمت چپ فروشگاه اشاره میکند و میگوید: «آنجا را میبینید؛ همانجایی که تعدادی کلاه را در ویترینهای شیشهای قرار دادهایم. آنجا تعدادی اشیا هست که متعلق به جنگ جهانی اول است. آن قسمت یکی از بخشهای مورد علاقه من به شمار میرود. شاید بشود گفت آن قسمت تاریخیترین بخش فروشگاه است که اینجا را شبیه موزهای خیابانی کرده است.»
کمی در فروشگاه قدم بزنید و سعی کنید با دقت لابه لای اشیا را بررسی کنید. تعداد قطعاتی که در این مغازه هستند به قدری زیاد است که میشود لااقل برای یک ساعت در آنجا وقت گذراند. البته به شرط اینکه از ادوات جنگی خوشتان بیاید یا بخواهید کمی از تاریخ را فارغ از استانداردهای متداول موزهداری، در این مکان جستوجو کنید. از فروشندهها بخواهید شما را راهنمایی کنند و اطلاعات تخصصی درباره اشیا دراختیارتان قرار دهند. آنها با کمال میل این کار را برای شما انجام میدهند و اصراری هم ندارند که حتما دست پر شما را راهی خانه کنند.
اگر شانس با شما یار باشد و مشتری هوس خرید به سرش نزده باشد، حتی میتوانید یک ماشین جنگی، بخشی از یک زیر دریایی نیمقرنی و تعدادی لاشه سالم بمبهای به جا مانده از جنگ جهانی دوم را هم از نزدیک ببینید.