زمان: ۱۷ مارچ ۱۷۶۰
مکان: مونترال، قرارگاه ارتش شاه بریتانیا
سربازان شاه بریتانیا، به افتخار پیروزیهای پیدرپیشان بر فرانسویهای مقیم سرزمینهای قلمرو «فرانسه جدید» سر از پا نمیشناختند. امروز، روزی بود که سربازان ارتش بریتانیایی شهر مونترال، به افتخار این فتح، یک جشن حسابی به راه انداخته بودند. در میان سربازان این ارتش بزرگ، سربازان ایرلندی هم بودند که در آن روز نیمه بهاری هفدهم مارچ، با لباسهای رسمی ارتش در حالی که کلاهی سبز و چند برگ شبدر به لباسش آویخته بود در این جشنها شرکت کردند.
آنها طبق رسم و رسوم ایرلندیشان باید گوشت گوسفند به همراه نوشیدنی مخصوص میخوردند. بعد از آن روز، این سربازان گمنام ایرلندی، آیین آبا و اجدادیشان را برای همیشه برای تمام مونترالیها و مهاجران ایرلندیتبارش به یادگار گذاشتند. اما ریشه این آیین به کجای تاریخ باز میگشت؟
سنپاتریک، بزرگزادهای که چوپان شد
آیین روز سن پاتریک در واقع بزرگداشت سالروز درگذشت سن پاتریک، یک روحانی و عابد ایرلندی با تباری بریتانیایی است. البته این بازی سرنوشت بود که او را به روحانی برجسته و صاحبنام ایرلندی تبدیل کرد. وگرنه او یک تاجر معمولی انگلیسی باقی میماند.
خاندان او از ثروتمندان و ملاکین یکی از مناطق بزرگ بریتانیا بودند. در آن زمان بین بریتانیا و ایرلند جنگهای زیادی صورت میگرفت. در جریان یکی از همین جنگها، سواران ایرلندی به املاک خانواده سنپاتریک ۱۶ ساله حمله کردند و این نوجوان از همهجا بیخبر را به عنوان غنیمت جنگی با خود به ایرلند بردند. سن پاتریک ناگهان از یک نوجوان نازپرورده و ثروتمند تبدیل به چوپانی منزوی و فقیر شد که در بند اسارت ایرلندیها گرفتار بود.
بر اثر همین تحول بزرگ در زندگیاش بود که سنپاتریک کمکم به حالات معنوی و مذهبی خاصی دست پیدا کرد و توانست با پناه بردن به دین مسیح و اعمال مذهبی، دوباره آرامش را تجربه کند. در واقع او که هرگز در خانواده خود مذهبی نبود؛ تبدیل به یک مرد مقدس شد. در نهایت یک روز، سنپاتریک از اسارت گریخت و بعد از ۳۰۰ کیلومتر پیادهروی، خود را به سواحلی در غرب ایرلند رساند. در آنجا به خدمت صومعهای درآمد و برای مدت دوازده سال تحت تعلیمات رسمی کلیسا قرار گرفت.
بعدها او به این باور رسید که وظیفهاش، مسیحی کردن ایرلندیهای بیاعتقاد است. او سالها با حاکمان ایرلندی که هنوز به دین قدیمی و اجدادی خود باقی بودند، مبارزه کرد و مدارس و کلیساهای زیادی را در سراسر ایرلند برای مسیحی کردن مردم بنا نمود. درباره او در ضربالمثلها و افسانههای بومی ایرلندی داستانهای زیادی وجود دارد. مثلا اینکه در زمان او مارها از ایرلند گریختند و بعد از آن دیگر هرگز ماری در ایرلند مشاهده نشد. البته عدهای این مارها را نماد شیطان و بی دینی ایرلندیها میدانند. سرانجام سنپاتریک در روز ۱۷ مارس سال ۴۶۰ پس از میلاد مسیح در منطقهای در شمال ایرلند درگذشت. روز درگذشت او از آن تاریخ به بعد به احترام روح بزرگاش مورد ستایش و گردهمایی دوستدارانش قرار گرفت که تا به امروز ادامه داشتهاست.
سنپاتریک برای تشویق مردم به مسیحیت که نماد آن تثلیث (پدر، پسر و روحالقدس) بود، از برگهای سه شاخه شبدر سبز استفاده میکرد و به همین دلیل پیروانش همواره سبز میپوشیدند و این برگها را بعنوان نماد آیین خود همه جا قرار میدادند.
برگهای شبدر در رسم و رسومات قدیمی ایرلندیها، نشان رسیدن بهار هم بوده است. در زمان تسلط انگلیسیها بر ایرلند، بسیاری از ایرلندیها، با پوشیدن لباس سبز و استفاده از برگهای شبدر، اعتراض خود را به قوانین انگلیسیها نشان میدادند.
آداب و رسوم ایرلندی برای بزرگداشت روز سن پاتریک
یکی از مهمترین رسمهای ایرلندی در این روز، نواختن موسیقی است. موسیقی در فرهنگ ایرلند نقش بسیار مهمی بازی میکند. ایرلندیها از نژاد «سِلت» Celt هستند که موسیقی و زبان خاص خود را داشتند و افسانهها و داستانهای زیادی از آنها باقی ماندهاست.
ابزار خاصی که قوم سلت برای تولید موسیقی به کار میبردند عبارت از یک نوع لوله شیپوری خاص و یک سوت از جنس قلع بود که امروز به شکل مدرنی برای نواختن موسیقی در روز جشن سنپاتریک مورد استفاده قرار میگیرد.
یکی از نمادهای این روز، مارهای سبز رنگی هستند که در افسانههای ایرلندی توسط سن پاتریک از سرزمین آنان رانده شدند. غذای سنتی مردم در روز سن پاتریک، گوشت بیکن ایرلندی مخصوص و کلم بخارپز است که به مرور زمان در فرهنگ مردم آمریکای شمالی جای خود را به گوشت گاو یا گوسفند کبابی داده است. نوشیدن آبجوی مخصوص روز جشن هم یکی از رسوم ایرلندی مهم است که با آداب خاصی در بارها و رستورانها ارائه میشود.
مهاجرین ایرلندی و برپایی رژه روز سن پاتریک در مونترال
اولین بار در سال ۱۸۴۲ مهاجران ایرلندی مقیم مونترال رژه گرامیداشت روز سن پاتریک را برپا کردند. این رژه یکی از مهمترین مراسم رسمی مونترالیها است و مسیر رژه در شهر که امروز در خیابان سن کاترین برگزار میشود، طولانیترین مسیر رژه در آمریکای شمالی است.
مهاجران ایرلندی بخش مهمی از مهاجران کبکی را تشکیل میدهند. پس از مهاجرین فرانسوی که از آغاز سالهای ۱۶۰۰ میلادی به کبک مهاجرت کردند، بالاترین آمار مهاجرت از اروپا به کبک را ایرلندیها انجام دادند.
در حوالی سالهای ۱۸۰۶ تا ۱۸۱۶ در حدود یک میلیون مهاجر ایرلندی به کبک وارد شدند که اکثریت آنان به دلیل فقر بیش از حدی که در ایرلند در آن زمان حاکم بود و برای ساخت یک زندگی بهتر مهاجرت میکردند. بیشتر ایرلندیها در آن زمان جذب ارتش میشدند و یا مشاغل خیلی سختی را میپذیرفتند.
زنان ایرلندی اکثرا خدمتکار و یا رختشور بودند و مردان در معادن ذغالسنگ و یا راهآهن، کارگری میکردند و از وضع مالی خوبی برخوردار نبودند. در سال ۱۸۷۴ یک قحطی بزرگ، سراسر کبک را گرفت و بخش بسیاری از جامعه ایرلندیها که جزو اقشار آسیبپذیر جامعه آن روزگار کبک بودند، بر اثر گرسنگی و بیماری جان باختند.
فرزندان بازماندگان توسط خانوادههای فرانسوی به فرزندی پذیرفته شدند ولی نام خانوادگی ایرلندی خود را حفظ کردند. طبق آمار رسمی سال ۲۰۰۶، حدود پنج درصد جمعیت کبک را ایرلندیها تشکیل میدهند. ایرلندیها تاثیر بسیار زیادی روی فرهنگ موسیقیایی کبکیها داشتهاند و آن را به شدت تحت تاثیر خود قرار دادند. به دلیل فشار فراوان انگلیسیها به ایرلندیها، بسیاری از مهاجران ایرلندی از کبک که تحت تسلط انگلیسها بود به سمت آمریکا مهاجرت کردند و ساکن نیویورک شدند.
تاثیر شبدر سبز بر روی روابط دیپلماتیک کانادا
رگ وریشههای ایرلندی ساکنان کانادا در یک واقعه منحصر به فرد معروف به «توافق شبدر سبز» Shamrock Summit در سال ۱۹۸۵ باعث یک پیشرفت بزرگ در روابط بین کانادا و آمریکا شد. در این سال یک دیدار دیپلماتیک بسیار مهم بین دوکشور ، با حضور رونالد ریگان رییسجمهور وقت آمریکا و برایان مولرونی Brian Mulroney نخستوزیر وقت کانادا در شهر کبک و محل کاخ فرانتنک صورت گرفت.
این دو نفر هردو تباری ایرلندی داشتند و این مساله را در این دیدار به فال نیک گرفتند. این مساله در آن زمان اهمیت زیادی داشت زیرا روابط آمریکا و کانادا کمی پرتنش شده بود و شاید هر دو طرف به دنبال کوچکترین نشانه برای توافق میگشتند. توافق مهمی که پس از این دیدار حاصل شد درباره استفاده از رادارها، تجارت کالا و نیز کنترل بارانهای اسیدی بود.