امیر تازگیها به مونترال مهاجرت کرده است. وضع مالی خیلی خوبی ندارد. بعد از سالها زندگی در ایران توانسته بود سقفی بالای سر خانوادهاش جور کند و نمیخواست حالا که قرار شده مهاجرت کند این آشیانه امید را بفروشد. با خودش فکر کرده بود آپارتمان را اجاره میدهد و مهاجرت میکند به سرزمین رویاهایش. با خودش نقشه کشیده بود تا مدتی با پول اجاره این آپارتمان زندگی میکند تا اینکه در کانادا کار پیدا کند. اما با افزایش قیمت دلار در بازار ایران زندگی امیر و صدها ایرانی دیگر که برای گذراندن زندگی به آوردن دلار از ایران وابسته بودند دستخوش تغییری عمیق شد.
نوسان جدید در قیمت دلار از زمانی آغاز شد که دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده وعده انتخاباتی خود برای خروج آمریکا از توافق هستهای ایران موسوم به برجام را عملیاتی کرد و قول داد تحریمهای اقتصادی ایران را دوباره اجرایی کند.
از آن زمان طی چند مرحله ارزش پول ملی ایران نزول کرد تا به حدی که این روزها اقتصاد مردم را در مرحله خطرناکی قرار داده است. چند هفته پیش در مداد برایتان از روزهای سخت دانشجویان ایرانی در مونترال نوشتیم و اینکه با چهار برابر شدن قیمت ارز، خانوادهها دیگر قادر به تأمین مالی فرزندان خود در این طرف دنیا نیستند. از آن روز تا امروز ارزش پول ملی ایران دو برابر دیگر نزول کرد و حالا (در زمان نوشتن این متن) هر دلار آمریکا حدود ۱۸ هزار تومان معامله میشود.
تهدیدات جدید
هنوز به وضعیت موجود عادت نکرده بودیم که هفته پیش و در جریان نشست عمومی سازمان ملل دونالد ترامپ و بنیامین نتانیاهو عملاً شمشیرها را از رو بستند و دامنه تهدیدات علیه ایران را به خط قرمز رساندند. ترامپ عملاً ایران را تأمین کننده مالی تروریست نامید و از کشورهای دنیا خواست پشت سر آمریکا جمع شوند و ایران را منزوی کنند.
نتانیاهو، رئیس جمهور اسرائیل هم یک آدرس و یک عکس سردر از انباری در تورقوزآباد را نشان رهبران جهان داد و گفت بروید روی گوگلمپ اینجا را ببینید، این انبار جدید اتمی ایران است.
از اوایل نوامبر تحریمهای جدید ایالات متحده بر علیه ایران عملی میشود و هنوز شروع نشده برخی از شرکتهای بزرگ و چند ملیتی از ایران بیرون آمدهاند.
اظهار تمایل اروپاییها برای باز کردن خط جداگانهای برای معامله با ایران را هم نمیشود چندان جدی گرفت چون وقتی شرکتها از ترس بسته شدن بازار آمریکا، معامله نکنند، خط تجاری مستقل دولتی چه فایدهای خواهد داشت. همه این موضوعات ریز و درشت قطعاً میتواند اوضاع بازار ارز را از آنچه امروز هست متشنجتر کند.
اوضاع در مونترال
علی داوری مدیر رستوران اونیکس در مونترال، در گفتگو با خبرنگار «مداد» عنوان کرد که از آغاز سال تحصیلی جدید که همزمان با افزایش کاهش ناگهانی ارزش ریال است، تعداد دانشجویانی که تقاضای کار پارهوقت در رستوران دارند، به شکلی تصاعدی افزایش پیدا کرده است. این موضوع را میتوان به وضوح از بقیه صاحبان کسبوکارهای بزرگ و کوچک مونترال نیز شنید.
بهبهانی مدیر شرکت تجاری پاسیفیک و یکی از فعالان اقتصادی مونترال که از نزدیک با بازار تبادل ارز این شهر در ارتباط است میگوید مشاهده او از بازار ارز مونترال نشان از آن دارد که مردم عادی و دانشجویان با کوچک کردن سفرههایشان و از سر اجبار خود را با شرایط جدید سازگار میکنند؛ اما تجارت و اقتصاد عملاً خوابیده است و کار جدید صورت نمیگیرد. او اضافه میکند که عملیات تجاری قبلی نیز آرامتر شده و در بعضی مواقع حتی میشود گفت تعطیل شده است.
«مداد» تا امروز با دانشجویان زیادی گفتگو کرده که معتقدند اگر اوضاع همینگونه ادامه پیدا کند مجبور خواهند شد ادامه تحصیل را رها کرده و به ایران بازگردند. خانوادههای مهاجر فراوانی نیز هستند که روی تأمین مالی زندگی مهاجری خود در سالهای نخست از طریق تأمین ارز از درآمد جاری در ایران حساب باز کرده بودند. آنها نیز حالا مجبور شدهاند فوراً در شرایط زندگی شخصی خود تحولی به وجود آورند.
بهبهانی در پاسخ به سؤال خبرنگار «مداد» در خصوص مشاهده او از وضعیت بازار ارز ایران گفت: «اقتصاد ارزی هر کشوری به شدت به سیاست خارجی آن کشور بستگی دارد. ارتباطات، دوستیها و دشمنیها است که دستمایه اعتماد، سرمایهگذاری و تبادل کالا و پول بین کشورها میشود و ارزش پول یک کشور را دستخوش تغییر میکند.»
او در ادامه ضمن اشاره به حباب قیمت و افزایش روانی قیمت ارز در ایران اشاره کرد: «اقتصاد ایران برای دههها توسط نفت، فرش و پسته تعریف شده است. کالاهایی که بعضیهایشان برای دنیا حیاتی است و بعضی دیگر جنبه تفننی دارد. همین چند قلم کالاست که بخش عمده و مؤثر ارز مورد نیاز ایران را وارد آن کشور میکند و وقتی سایه تحریمها روی این کالاها انداخته میشود، حجم سفارشها اندک اندک کاهش مییابد و نقدینگی کشور برای واردات کالاهای ضروری ذخیره می شود. موضوعی که کمبود ارز در سطح بازار به وجود میآورد و خود باعث تهییج روانی بازار می شود. این موضوع گردابی است که خود به خود به کاهش ارزش پول یک کشور منتهی میشود.»
جدای از کاهش روانی ارزش پول، موضوعی دیگری که سایر کارشناسان اقتصادی بر آن تأکید کردهاند بحث تورم و افزایش نقدینگی در داخل ایران است. برای مثال ایسنا به نقل از آلبرت بغزیان، عضو هیات علمی دانشگاه تهران نوشته است که افزایش تورم در داخل ایران باعث کاهش قدرت خرید و ارزش ریال میشود. این موضوع به خودی خود موجب افزایش تقاضا برای خرید دلار به عنوان منبع مطمئنی جهت ثابت نگهداشتن ارزش داراییها میشود. هجوم به بازار به این دلیل خود باعث عدم ثبات بین عرضه و تقاضا میشود و ارزش پول ملی کاهش مییابد. این کاهش خود باعث افزایش تورم میشود و بدین تریت کشور وارد گردابی میشود که برای آرام کردنش هزینه زیادی باید پرداخت شود.
دخل به ریال، خرج به دلار
نوسانات قیمت ارز و مشکلات ناشی از آن توجه بسیاری از ایرانیان مهاجر در خارج از کشور را به خود جلب کرده است. مدتی پیش «مداد» با خبر شد که تیمی از هنرمندان مونترالی دور هم جمع شدهاند تا روی ساخت مستندی که به همین موضوع میپردازد کار کنند.
«دخل به ریال، خرج به دلار» عنوان فیلم مستندی است به تهیهکنندگی و کارگردانی پارسا مریخپور، دانشآموخته سینما از دانشگاه کنکوردیای مونترال که مراحل فيلمبرداری آن در ماه سپتامبر در تورنتو و مونترال شروع شده است. این فیلم مستند به تأثیر کاهش ارزش پول ملی ایران بر زندگی ایرانیان ساکن کانادا نگاه انداخته و پیامدهای نوسان نرخ ارز و برابری دلار کانادا در گفتگو با فعالان اقتصادی در جامعه ایرانی کانادا به تصویر کشیده شده است.
مریخپور که خود به موضوعات اجتماعی علاقمند است، پیش از تولید این مستند با بسیاری از ایرانیان از جمله دانشجویان و تازهمهاجران گفتگو کرده و تأثیر افزایش روزانه نرخ دلار بر زندگی روزمره آنها را از نزدیک دیده است. موضوعی که دستمایه او برای ساخت این فیلم مستند شده است.
برآورد میشود با موج شدید مهاجرت ایرانیان در سالهای اخیر، جمعیت ایرانیان مهاجر در کانادا به زودی به نیم میلیون نفر برسد. بسیاری از این افراد دانشجویان یا فارغالتحصیلان بهترین دانشگاهها و مؤسسات آموزشی ایران یا کانادا هستند که بیشترین آسیب را از بالا رفتن غیر عادی نرخ دلار متحمل میشوند.
پروژه این فیلم مستند با همکاری عوامل حرفهای ایرانی و کانادایی در دست تهیه است و در این میان نام نظامالدین کیایی، صدابردار کهنهکار سینمای ایران و همچنین شهریار اسدی تصویربردار سینما که اکنون مقیم تورنتو است، دیده میشود.
مریخپور در گفتگو با خبرنگار «مداد» درباره مشاهدات خود از تأثیر نوسانات ارز بر زندگی دانشجویان ایرانی در کانادا گفت: «وقتی شنیدم تعدادی از دانشجوهای ایرانی ساکن کانادا به دلیل افزایش نرخ دلار مجبور شدهاند درس خود را نیمهکاره رها کرده و به ایران بازگردند، جرقه تولید این فیلم در ذهنم نقش بست. اما مشکل اینجاست که تقریباً هیچکس حاضر نبود بیاید جلوی دوربین و درباره شرایط اقتصادی خود در شرایط فعلی صحبت کند.» تهیه کننده مستند «دخل به ریال، خرج به دلار» اضافه کرد: برای مثال دانشجویی بود که تا همین چند ماه پیش پدرش ماهانه سه میلیون تومان برایش پول واریز میکرد و او با این پول که میشده حدود هزار دلار و چند ساعتی کار پارهوقت میتوانست زندگی دانشجویی معمولی داشته باشد. اما حالا همان پول پدر میشود ۲۰۰ دلار و اینگونه دیگر ادامه تحصیل برای او مقدور نیست.
مریخپور همچنین گفت: جریان در تورنتو و مونترال کاملاً متفاوت است. در تورنتو مردم معمولاً دچار مشکل جابجایی سرمایه و خرید مسکن شدهاند و اینجا مشکلات بیشتر دانشجویی است.
این مستند که هزینه ساخت آن عمدتا از طریق حامیان مالی و بخشی هم توسط خود مریخپور تأمین شده است اکنون مراحل تولید را پشت سرگذاشته و در مرحله تدوین قرار دارد. مریخپور به همین مناسبت فرصت را غنیمت شمرد و خواست تشکر ویژه خود را تقدیم نظام کیایی، صدابردار کهنهکار سینمای ایران کند که با سخاوت، تجربه و دانش خود را در اختیار تیم سازنده این مستند قرار داده است.
در انتهای گفتگو با مریخپور، این فیلمساز مونترالی اضافه کرد: در این شرایط سخت و غیرمنتظره جامعه ایرانی باید به دانشجویان خود رسیدگی کند. صحبت از کمک مالی نمیکنم بلکه میگویم اگر میتوانید دانشجوی دختر یا پسری را برای مدتی در منزل خود اِسکان دهید تا او مجبور به ترک تحصیل و بازگشت به ایران نشود، لطفاً این کار را بکنید.
«مداد» نیز چند هفته پیش فراخوانی داد و از معتمدان کامیونیتی ایرانی درخواست کرد تا دور هم نشسته و راهکاری برای این مشکل غیرمنتظره بیابند. لطفاً با ما تماس بگیرید: info@medad.ca