شامگاه روز ۱۷ ژوئن ۱۹۷۲ ، چند سارق به دفتر ستاد انتخاباتی حزب دموکرات در هتل واترگیت در شهر واشنگتن دستبرد زدند. نیروی حراست هتل آنها را در هنگام دستبرد بازداشت کرد. زمانی که جلسه مقدماتی دادگاه آنها برگزار میشد، خبرنگار جوانی به نام «باب وودوارد» که به تازگی در واشنگتنپست استخدام شده بود، عازم ساختمان دادگاه شد تا گزارش این سرقت به نظر بیاهمیت را تهیه کند.
این گزارش ابتدایی آغاز یکی از مهمترین گزارشهای تاریخ مطبوعات شد. باب وودوارد به همراه کارل برنشتاین تحت سردبیری بن بردلی، سرنخهای این پرونده را تا دفتر ریاستجمهوری وقت آمریکا دنبال کردند. مجموعه گزارشهای آنها در واشنگتنپست و همچنین گزارشهای روزنامه نیویورکتایمز، در نهایت منجر شد تا پرده از توطئه و پردهپوشی عظیمی در واشنگتن فرو افتد.
آنچه بعدها به «رسوایی واترگیت» معروف شد به واسطه گزارشهای تحقیقی و شجاعانه روزنامهنگاران و به خصوص باب وودوارد و کارل برنشتاین بود که منجر به استعفای ریچارد نیکسون از ریاستجمهوری شد.
این اتفاق یکی از نقاط اوج روزنامه نگاری معاصر به شمار میرود. فیلم سینمایی همه مردان رییسجمهور این داستان را به تصویر کشیده است. این دو خبرنگار که موفق به دریافت جایزه پولیتزر و دهها جایزه دیگر شدند، روح تازهای به اعتبار روزنامهنگاری دمیدند.
باب وودوارد و کارل برنشتاین پس از این مجموعه گزارشها و شهرتی که به دست آوردند لحظهای دست از حرفه خود برنداشتند.
باب وودوارد الان ۷۵ سال سن دارد و هنوز یکی از معتبرترین صداهای عرصه گزارشگری به شمار میرود. او که گزارشهای مفصلی درباره همه روسای جمهور آمریکا از زمان نیکسون تا کنون نوشته، حالا کتاب تازه خود را درباره کاخ سفید تحت مدیریت دانلد ترامپ را در دست انتشار دارد. کتابی که از آن به عنوان یکی از شگفتانگیزترین گزارشها از فضای درون کاخ سفید یاد میشود.
کتاب «هراس» یا Fear روز سهشنبه ۱۸ سپتامبر منتشر خواهد شد. اما لازم نبود تا کتاب به انتشار عمومی برسد تا موج حاشیههای آن آغاز شود. انتشار نخستین مرورها و خلاصههای کتاب نه تنها موجی از شگفتی و تعجب در واشنگتن ایجاد کرد که کاخ سفید را به واکنشی تند وا داشت.
در این کتاب وودوارد با بسیاری از مقامهای ارشد کاخ سفید که در گذشته یا الان مشغول کار در این نهاد هستند، گفتگو کرده است. بسیاری از آنها مشاهدات و برداشت خود را از روش حکومتداری ترامپ ارایه دادهاند. گزارشهایی که نشان میدهد درون کاخ سفید بسیاری از مقامهای ارشد، رییسجمهور را فاقد صلاحیت برای این سمت میدانند.
یکی از مقامهای کاخ سفید در این گفتگوها رییسجمهور را دارای سطح اطلاعات و توان فکری کودکی شش یا هفت ساله دانسته و دیگری اشاره کرده که چطور گاهی برگههایی را از میز رییسجمهور برمیدارند و از او پنهان میکنند که او آنها را امضا نکند.
به طور طبیعی گزارشهای اولیه از این کتاب با تکذیبهای مقامهای کاخ سفید مواجه شده است. این اولین باری نیست که چنین کتابهایی درباره ترامپ و دولت او منتشر میشود و اولین باری هم نیست که مقامهای کاخ سفید آنها را افشا میکنند. پیش از این کتابهایی مانند «آتش و خشم» نوشته مایکل وولف و «افسار گسیخته» نوشته اوماروسا، دستیار سابق ترامپ نیز چنین نکاتی را مطرح کرده بودند. اما تفاوت بزرگ کتاب وودوارد و دیگران در اعتباری است که نام وودوارد دارد.
چندین دهه کار حرفهای روزنامهنگاری و گزارشگری دقیق برای ادعاهای او زمینه اعتباری را به وجود آورده است که به راحتی نمیتوان از کنار آنها گذشت. به همین دلیل بسیاری از منتقدان بر این باورند که حتی اگر این کتاب برخی از جزییات فرعی را نتوانسته با دقت بیان کند اما نمیتوان در صحت نقلقولها و روش گزارشگری آن شک کرد.
این روزها که کاخ سفید بحرانی کمسابقه را سپری میکند و دنیای سیاست بینالملل تحتتاثیر آن، یکی از پرآشوبترین روزگاران خود را میگذراند، خواندن این کتاب میتواند فوقالعاده جذاب باشد. از یک سو، نوری که بر تاریکخانه پشت پرده اداره کاخ سفید تابانده شده، آگاهیبخش است و در سطحی دیگر قلم شیوا و گزارشگری حرفهای وودوارد میتواند برای کسانی که به این حرفه علاقهمند هستند، درسآموز باشد.
این کتاب را انتشارات Simon & Schuster منتشر کرده است و از روز ۱۸ سپتامبر در کتابفروشیهای سراسر جهان توزیع میشود.
این مقاله در شماره بیستوپنجم مجله «مداد» منتشر شده است.