مداد، رسانه آنلاین مونترال

تبلیغات
 

کاشفان کوچک قله‌ها؛ روایت پیکای آمریکایی، قلب تپندهٔ کوه‌های راکی کانادا

تبلیغات: برای کسب اطلاعات بیشتر روی هر پوستر کلیک کنید

 

در دل قله‌های سنگی و شیب‌های تند و بادخوردهٔ کوه‌های راکی کانادا، جایی که برف‌های زمستانی تا تابستان در شکاف‌ها دوام می‌آورند و هوا در اوج تیرماه هم خنک است، موجودی زندگی می‌کند که اگر چشم عادت‌کرده‌ات به مناظر بزرگ باشد، به‌آسانی از دیدت پنهان می‌ماند. اما همین موجود کوچک، یکی از صادق‌ترین روایت‌گران تغییر در اقلیمِ کاناداست: پیکای آمریکایی (‌Ochotona princeps).

از فاصلهٔ دور، فقط صدایی کوتاه و تیز می‌شنوی؛ چیزی شبیه «پیک!» یا «اییک!» که بین صخره‌ها می‌پیچد و خاموش می‌شود. اگر صبور باشی و کمی نزدیک‌تر شوی، توپ پشمالوی قهوه‌ای‌ـخاکستری را می‌بینی که روی سنگی می‌ایستد، سرش را بلند می‌کند، گوش‌های گردش را می‌جنباند و به‌سرعت در شکافی میان تالوس ناپدید می‌شود. این کاشف کوچک قله‌ها، شاید اندازه‌اش کمی بزرگ‌تر از یک توپ تنیس باشد، اما نقشی که در زیست‌شناسی، بوم‌شناسی و حتی سیاست اقلیمی ایفا می‌کند، بسیار فراتر از جثه‌اش است.


خویشاوند سرسخت خرگوش‌ها؛ نه موش است، نه خرگوش

پیکا نه موش است و نه خرگوش، اما خویشاوند نزدیک خرگوش‌ها به شمار می‌آید. از نظر رده‌بندی، او در راستهٔ لاگومورفا (خرگوش‌سانان) و خانوادهٔ اوکوتونیده قرار می‌گیرد؛ خانواده‌ای که همهٔ اعضایش همان پیکاها هستند. در جهان حدود سی گونهٔ پیکا شناخته شده و پیکای آمریکایی یکی از دو گونه‌ای است که در آمریکای شمالی زندگی می‌کنند (دیگری پیکای یقه‌دار است که بیشتر در یوکان و شمال بریتیش کلمبیا و آلاسکا دیده می‌شود).

چشم‌گیرترین تفاوت پیکا با خرگوش‌ها این است که دم قابل مشاهده‌ای ندارد. بدنش کوتاه و فشرده است، گوش‌ها گرد و نسبتاً کوچک‌اند، و پوشش مو بسیار انبوه و متراکم است؛ همه چیز برای حفظ گرما در محیطی طراحی شده که بخش بزرگی از سال، سرد یا یخ‌زده است.

طول بدن پیکای آمریکایی معمولاً بین ۱۶ تا ۲۱ سانتی‌متر است و وزنش در بیشتر جمعیت‌ها حدود ۱۲۰ تا ۱۸۰ گرم. گوش‌هایش فقط چند سانتی‌متر طول دارند و به‌دلیل گرد بودن و اندک‌بودن سطح، گرمای بدن را کمتر هدر می‌دهند. پاهایش کوتاه و قدرتمند است و کف آن‌ها با لایهٔ ضخیمی از مو پوشیده شده؛ این موها مثل یک کفی طبیعی عمل می‌کنند و هم عایق حرارتی‌اند، هم اصطکاک لازم را برای دویدن روی سنگ‌های خیس و یخ‌زده فراهم می‌کنند.

سبیل‌های بلند صورتش – که گاهی به چند سانتی‌متر می‌رسد – ابزار حسگری مهمی برای اوست؛ کمکش می‌کند در شبکهٔ درهم‌تنیدهٔ شکاف‌ها و تونل‌های سنگی، بدون برخورد و گیرکردن حرکت کند و محیط را در تاریکی یا زیر برف لمس کند.

رنگ بدن در تابستان بیشتر قهوه‌ای‌ـخاکستری «فلفلی» است و در زمستان کمی خاکستری‌تر می‌شود؛ تغییری ظریف اما مؤثر برای استتار بهتر در میان صخره‌های برف‌گرفته. وقتی روی سنگی می‌نشیند، انگار تکه‌ای از همان سنگ است که جان گرفته.


سرزمین سنگی تالوس؛ خانهٔ پیکا در کانادا

زیستگاه پیکای آمریکایی، یکی از خاص‌ترین زیستگاه‌های کوهستانی است: تالوس. تالوس مجموعه‌ای از سنگ‌ها و قلوه‌سنگ‌های شکسته‌ای است که در پای دیواره‌های بلند یا شیب‌ها جمع شده‌اند؛ جایی که هر سنگ روی سنگ دیگر افتاده و میان آن‌ها هزاران شکاف و فضای خالی ایجاد شده است. همین شبکهٔ شکاف‌ها، شهر زیرزمینی پیکا است.

در کانادا، پیکای آمریکایی عمدتاً در کوه‌های راکی بریتیش کلمبیا و آلبرتا دیده می‌شود؛ از جمله در پارک‌های ملی معروفی مثل بنف، جاسپر، کوه‌های کولومبیا و یوهو. بیشتر جمعیت‌ها نزدیک یا بالاتر از خط درختی زندگی می‌کنند؛ یعنی در ارتفاع‌هایی که دیگر درختان بلند رشد نمی‌کنند و گیاهان کوتاه آلپاین، علف‌ها و گل‌های کوچک جای آن‌ها را گرفته‌اند.

تالوس‌ها برای پیکا چند کارکرد هم‌زمان دارند:

  • در تابستان، هوای خنک در ژرفای شکاف‌ها پنهان می‌شود و وقتی دمای سطح سنگ‌ها بالا می‌رود، پیکا می‌تواند به این «زیرزمین خنک» پناه ببرد.
  • در زمستان، برف روی تالوس می‌نشیند و مانند یک پتو، فضای زیر سنگ‌ها را عایق می‌کند؛ زیر این پتو، دما از بیرون پایدارتر و قابل تحمل‌تر است.
  • سنگ‌ها پناهگاهی فیزیکی در برابر شکارچیان هستند؛ بسیاری از دشمنانش نمی‌توانند مثل او به آسانی در شکاف‌های باریک حرکت کنند.

هر پیکا بخش مشخصی از تالوس را به‌عنوان قلمرو خود دارد. این قلمرو، شامل چند ده متر مربع از سطح و شبکه‌ای زیرزمینی از تونل‌هاست. او از سنگ‌های لبهٔ قلمرو بالا می‌رود، می‌ایستد، سوت می‌کشد و مراقب است که همسایه‌ها بیش از حد نزدیک نشوند.


روزفعال، پر سر و صدا و به‌شدت قلمروطلب

بر خلاف بسیاری از پستانداران کوچک کوهستانی، پیکا روزگرد است. بیشترین فعالیتش در صبح زود و اواخر بعدازظهر است، زمانی که دما خنک‌تر است. در میانهٔ روزهای گرم تابستان، اغلب او را نمی‌بینی؛ چون زیر سنگ‌ها پنهان شده و منتظر فرارسیدن خنکای عصر است.

پیکاها موجودات اجتماعی به معنای کلاسیک نیستند؛ با هم زندگی گروهی ندارند و هر فرد قلمرو خودش را با وسواس دفاع می‌کند. با این حال، بین نر و ماده‌ای که همسایه و جفت‌اند، نوعی مدارای نسبی برقرار است و آن‌ها گاهی در حاشیهٔ قلمرو مشترک دیده می‌شوند.

معروف‌ترین ویژگی رفتاری پیکا، صداهای سوت‌مانند اوست. این صداها چند کارکرد دارند:

  • هشدار به دیگر پیکاها هنگام دیدن عقاب، شاهین، روباه یا گردشگر کنجکاو؛
  • اعلام حضور و تعیین مرزهای قلمرو؛
  • و در فصل جفت‌گیری، نوعی «آواز» برای جذب جفت.

صدای پیکا کوتاه، تیز و نفوذکننده است؛ چیزی شبیه «پیک!» که شاید نام رایجش در انگلیسی (pika) هم بی‌ارتباط با آن نباشد. همین صدا باعث شده در بعضی منابع قدیمی به او «خرگوش سوت‌کش» (whistling hare) یا «رئیس کوچک» (little chief hare) بگویند؛ نام‌هایی که بیشتر ریشه در توصیف شکارچیان و مکتشفان اولیه دارد تا نام‌های سنتی بومی، اما حالا جزئی از فرهنگ توصیف این حیوان شده است.

جالب این‌جاست که پیکا همیشه هم پر سر و صدا نیست. پژوهش‌ها نشان داده‌اند وقتی شکارچیانی مثل راسو – که می‌توانند وارد شکاف‌های سنگی شوند و او را تا داخل لانه تعقیب کنند – نزدیک باشند، پیکاها گاهی کاملاً سکوت می‌کنند تا موقعیتشان لو نرود؛ نوعی هوش رفتاری ظریف برای تشخیص این‌که کِی باید فریاد زد و کِی باید ناپدید شد.


هیزم‌سازِ گیاهی قله‌ها؛ اعجاز انبار علوفه

پیکا یک گیاه‌خوار تمام‌عیار است، اما روش تغذیه‌اش او را به کشاورز کوچک کوهستان شبیه کرده است. او به‌جای خواب زمستانی، روی استراتژی دیگری برای بقا حساب کرده: هیزم‌سازی یا انبار علوفه.

در طول تابستان کوتاه آلپاین، پیکا تقریباً همیشه مشغول کار است. او گیاهان مختلف – از علف‌ها و گل‌ها گرفته تا برگ‌های گیاهان کوتاه کوهستانی و گاهی خزه‌ها – را با دندان‌های پیشین قوی‌اش می‌بُرد، دسته‌دسته در دهان می‌گیرد و تا لانه می‌برد. روی سنگی صاف یا کنار دهانهٔ شکاف، این گیاهان را پهن می‌کند تا در آفتاب و باد خشک شوند؛ درست مثل کشاورزی که کاه و علوفه را برای زمستان خشک می‌کند.

بعد از خشک‌شدن، دسته‌های گیاهی را به درون شکاف‌ها می‌کشد و تبدیل به کپه‌های علوفه می‌کند؛ انبارهایی که گاهی می‌توانند در مجموع، به اندازهٔ یک توپ فوتبال یا حتی بزرگ‌تر باشند. این ذخیره‌ها در زمستان، زمانی که سطح زمین زیر لایه‌های برف مدفون شده و هیچ گیاه تازه‌ای در دسترس نیست، تنها منبع غذای اوست.

پیکا در انتخاب گیاهانی که به انبار می‌برد، سلیقهٔ دقیقی دارد. مطالعات نشان داده‌اند که او برخی گیاهان را به‌دلیل ارزش غذایی بالاتر، و برخی دیگر را به‌خاطر داشتن ترکیبات شیمیایی که از فساد جلوگیری می‌کند، ترجیح می‌دهد؛ نوعی «دانش تجربی» که طی نسل‌ها در رفتار گونه تثبیت شده است.

مثل دیگر خرگوش‌سانان، پیکا نیز برای استفادهٔ حداکثری از مواد مغذی، از سِکوترفى بهره می‌گیرد؛ یعنی بخشی از مدفوع نرم و غنی از مواد مغذی را دوباره می‌خورد تا یک بار دیگر از دستگاه گوارش عبور کند. این فرایند، استخراج بیشترین مقدار پروتئین، ویتامین‌های گروه ب و سایر مواد ضروری را ممکن می‌سازد و در محیط‌های کم‌منبع و سرد، یک مزیت بزرگ است.

این همه رفت‌وآمد و بریدن و انباشتن، فقط به نفع خود پیکا نیست. او ناخواسته با جابه‌جایی گیاهان و دانه‌ها، در پخش دانه‌ها و شکل‌دادن به ترکیب پوشش گیاهی اطراف تالوس نقش دارد؛ به همین دلیل بسیاری از بوم‌شناسان، پیکا را نوعی «مهندس اکوسیستم» می‌دانند.


جعبهٔ گونه

نام فارسی:
پیکای آمریکایی
نام علمی:
Ochotona princeps
رده‌بندی زیستی:
پستانداران، راستهٔ خرگوش‌سانان (Lagomorpha)، خانوادهٔ اوکوتونیده (Ochotonidae)
اندازه:
طول بدن ۱۶ تا ۲۱ سانتی‌متر، وزن حدود ۱۲۰ تا ۱۸۰ گرم
زیستگاه:
تالوس‌های سنگی و دامنه‌های صخره‌ای آلپاین و زیرآلپاین در کوه‌های راکی و رشته‌کوه‌های مجاور در بریتیش کلمبیا و آلبرتا، عمدتاً نزدیک یا بالاتر از خط درختی
رفتار:
روزفعال، بسیار قلمروطلب، استفاده از صداهای سوت‌مانند برای هشدار و تعیین قلمرو، بدون خواب زمستانی و وابسته به انبار علوفه برای گذر از زمستان
تغذیه:
گیاه‌خوار؛ علف‌ها و گیاهان گل‌دار آلپاین، برگ‌ها و گاهی خزه‌ها؛ جمع‌آوری و خشک‌کردن گیاهان در قالب «کپه‌های علوفه» و استفاده از سکوترفى (خوردن مدفوع نرم) برای استخراج کامل مواد مغذی
وضعیت حفاظتی:
در سطح جهانی و در کانادا در ردهٔ «کمترین نگرانی» (Least Concern / G5)، اما به‌عنوان گونهٔ بسیار حساس به گرمایش و شاخص تغییرات اقلیمی در زیستگاه‌های کوهستانی زیر پایش مداوم است
نقش بوم‌شناختی:
«مهندس» کوچک تالوس‌ها؛ با بریدن و انبار کردن گیاهان بر ترکیب پوشش گیاهی و پراکنش دانه‌ها اثر می‌گذارد، طعمهٔ مهم گوشتخواران متوسط و پرندگان شکاری است و به‌عنوان گونهٔ شاخص برای سلامت و دمای اکوسیستم‌های آلپاین به کار می‌رود
شکارچیان اصلی:
راسوها (مانند قاقم و مارتن آمریکایی)، روباه‌ها، کایوت‌ها، بابکت‌ها، عقاب طلایی، شاهین‌ها و برخی جغدهای کوهستانی
ویژگی خاص:
وابستگی شدید به تالوس‌های سنگی و پوشش برفی، حساسیت بسیار بالا به دماهای بالاتر از حدود ۲۵ درجهٔ سانتی‌گراد، رفتار منحصربه‌فرد «هیزم‌سازی» برای زمستان و صدای سوت‌مانندی که به نماد شنیداری کوه‌های راکی تبدیل شده است

زندگی زیر فشار دما؛ چرا پیکا زنگ خطر اقلیمی است؟

بدن پیکا برای سرما ساخته شده است. لایهٔ ضخیم مو، گوش‌های کوچک و رفتار پناه‌گرفتن در دل تالوس باعث می‌شود بتواند زمستان‌های طولانی را تحمل کند. اما همین سازگاری‌ها او را در برابر گرما بسیار آسیب‌پذیر کرده است.

آزمایش‌های فیزیولوژیک نشان داده‌اند که پیکاها در محیط‌های بدون پناه، اگر برای مدت طولانی در معرض دمای بالاتر از حدود بیست‌وپنج درجهٔ سانتی‌گراد قرار بگیرند، دچار استرس گرمایی شدید می‌شوند و ممکن است تلف شوند. آن‌ها غدد عرق مؤثری ندارند و نمی‌توانند مثل سگ‌ها با له‌له زدن گرما را به‌خوبی دفع کنند؛ بنابراین تنها راهشان، فرار به درون شکاف‌های خنک‌تر است.

با گرم‌تر شدن اقلیم کوهستانی، پیکا ناچار است فعالیت روزانهٔ خود را به ساعات بسیار خنک محدود کند؛ یعنی زمان کمتری برای جمع‌آوری علوفهٔ زمستانی خواهد داشت. از سوی دیگر، در بسیاری از رشته‌کوه‌ها مشاهده شده که جمعیت‌های پیکا از دامنه‌های پایین‌تر ناپدید شده و فقط در ارتفاعات بالاتر باقی مانده‌اند؛ نوعی کوچ عمودی اجباری.

مشکل اینجاست که کوه‌ها، برخلاف نقشه‌های روی کاغذ، تا بی‌نهایت بالا نمی‌روند؛ در جایی، ارتفاع به پایان می‌رسد و اگر شرایط آن بالا هم گرم‌تر شود، دیگر جایی برای عقب‌نشینی باقی نمی‌ماند. به همین دلیل، دانشمندان پیکا را یکی از حساس‌ترین پستانداران دنیا به گرمایش جهانی و نوعی «گونهٔ نگهبان» تغییرات اقلیمی می‌دانند؛ اگر سرنوشت او را دنبال کنیم، زودتر از خیلی گونه‌های دیگر می‌فهمیم کوه‌ها چه‌قدر تغییر کرده‌اند.

در کانادا، بسیاری از جمعیت‌های پیکا آمریکایی هنوز نسبتاً پایدار به نظر می‌رسند و در ارزیابی‌های رسمی، در ردهٔ «کمترین نگرانی» قرار دارند. اما هم‌زمان، خویشاوندش پیکای یقه‌دار در یوکان و شمال بریتیش کلمبیا به‌عنوان «گونهٔ مورد توجه ویژه» فهرست شده است؛ یادآوری این واقعیت که خاندان پیکاها در مجموع، در برابر هر نوع تغییر سریع در اقلیم و پوشش برف بسیار حساس‌اند.


چرخهٔ زندگی کوتاه، اما پرکار

طول عمر متوسط پیکای آمریکایی در طبیعت حدود سه تا چهار سال است؛ هرچند در برخی مطالعات، افراد استثنایی تا حدود هفت سال هم ثبت شده‌اند. این عمر کوتاه با نرخ تولیدمثل نسبتاً بالا جبران می‌شود.

فصل جفت‌گیری از اواخر زمستان تا بهار آغاز می‌شود. دورهٔ بارداری حدود سی روز طول می‌کشد و ماده‌ها در هر سال معمولاً یک بستر و در شرایط مناسب دو بستر توله به دنیا می‌آورند. تعداد توله‌ها در هر بستر بین دو تا شش است، با میانگین حدود سه. نوزادان کور و بدون مو زاده می‌شوند و چند هفته کاملاً به مراقبت مادر وابسته‌اند. حدود یک ماه بعد از تولد، شروع به خروج از لانه و تمرین دویدن میان سنگ‌ها و چریدن می‌کنند و در پایان تابستان، بسیاری از آن‌ها اندازه‌ای تقریباً برابر بزرگسالان پیدا می‌کنند.

پیکاها معمولاً تا یک‌سالگی به بلوغ جنسی می‌رسند و می‌توانند در فصل بعدی در چرخهٔ تولیدمثل شرکت کنند؛ چرخه‌ای سریع که برای جبران تلفات ناشی از شکارچیان و سرمای زمستان ضروری است. شکارچیان طبیعی او شامل راسوها، مارتن‌ها، روباه‌ها، کایوت‌ها، بابکت‌ها و پرندگان شکاری بزرگ مانند عقاب طلایی و برخی جغدها هستند.


پیکا در فرهنگ و اقتصاد کوهستان

بر خلاف گونه‌هایی مثل خرس گریزلی یا گوزن شمالی، پیکا حضور برجسته‌ای در نمادهای رسمی و نشان‌های کانادایی ندارد، اما در فرهنگ محلی و علمی جایگاه ویژه‌ای پیدا کرده است.

در روایت‌های بومی و محلی نواحی کوهستانی، چه دربارهٔ پیکای آمریکایی و چه خویشاوند شمالی‌اش، او نمادی از سخت‌کوشی، صرفه‌جویی و آگاهی از فصل‌ها است؛ حیوانی که هیچ روز تابستان را هدر نمی‌دهد، همیشه برای آینده آماده است و به‌محض دیدن سایهٔ عقاب یا روباه، کوه را با صدای سوتش خبر می‌کند.

در چند دههٔ اخیر، پیکا در ادبیات محیط‌زیستی و اکوتوریسم، به نماد زندهٔ تغییرات اقلیمی در کوه‌های غرب آمریکای شمالی تبدیل شده است. در برنامه‌های آموزشی پارک‌های ملی، اغلب از او استفاده می‌شود تا به کودکان و بازدیدکنندگان نشان دهند که چگونه گرم‌شدن چند درجه‌ای هوا می‌تواند زندگی گونه‌ای به این کوچکی را زیر و رو کند.

از نظر اقتصادی، پیکا خود گونه‌ای شکار یا منبع مستقیم درآمد نیست؛ اما نقش او در حفظ اکوسیستم‌های سالم کوهستانی – که پایهٔ گردشگری، منابع آب شیرین و تنوع زیستی منطقه‌اند – غیرمستقیم اما بسیار مهم است. حفاظت از تالوس‌ها و مراتع آلپاین برای بقای پیکا، هم‌زمان به نفع ده‌ها گونهٔ دیگر، از گیاهان نادر تا پرندگان و پستانداران بزرگ است؛ به همین دلیل بوم‌شناسان گاهی از او به‌عنوان «گونهٔ چتری» یاد می‌کنند؛ گونه‌ای که حفاظت از آن، چتر حمایتی بر سر گونه‌های دیگر هم می‌گستراند.


قهرمان کوچکِ کوه‌های بزرگ

پیکای آمریکایی شاید در نگاه اول فقط یک توپ پشمالوی بامزه باشد که روی سنگ‌ها می‌دود و سوت می‌کشد؛ اما اگر کمی مکث کنیم، می‌بینیم که این جانور کوچک، داستانی بزرگ از انطباق، تلاش، آسیب‌پذیری و هشدار را در دل خود دارد.

او با بدن کوچکش میان سنگ‌های سرد می‌دود، علوفهٔ تابستانی را دسته‌دسته به انبارهای زمستانی حمل می‌کند، در برابر سرمای سخت ایستادگی می‌کند، اما در برابر چند درجه گرمای اضافی تاب نمی‌آورد. صدای سوتش، هم زنگ خطر برای همنوعان است، هم شاید پیامی برای ما: این‌که اگر می‌خواهیم کوه‌ها همان‌قدر زنده و پرصدا بمانند، باید پاسخ‌گوی تغییراتی باشیم که در جو و اقلیم ایجاد کرده‌ایم.

حفاظت از پیکا، فقط حفاظت از یک گونهٔ دوست‌داشتنی نیست؛ حفاظت از خود کوه‌ها، از آب برف‌ها، از تعادل گیاهان آلپاین، و از میراث طبیعی کاناداست. شاید روزی که دیگر صدای «پیک!» در میان صخره‌ها شنیده نشود، برای بسیاری از گونه‌ها و برای انسان‌هایی که به این کوه‌ها وابسته‌اند، خیلی دیر شده باشد.

تا آن زمان، هر بار که در مسیرهای سنگی بنف و جاسپر قدم می‌زنی و صدای سوتی تند از میان تالوس می‌شنوی، می‌توانی به یاد بیاوری که در دل هر سنگ و هر شکاف، داستانی از زندگی در جریان است؛ داستانی که قهرمانش پیکایی است کوچک، اما با صدایی که از بلندترین قله‌ها فراتر می‌رود.

مسعود هاشمی، مشاور املاک در مونترال
 

نیازمندیهای مداد
کسب‌وکارهای مونترالی

محمد تائبی، مشاور و بروکر بیمه
محمد تائبی، مشاور و بروکر بیمه
کلینیک دندانپزشکی ویلری، دکتر عندلیبی
دارالترجمه رسمی فرهنگ
مریم رمضانلو، کارشناس وام مسکن
 
رضا نوربخش، نماینده فروش نیسان
آکادمی موسیقی هارمونی
آکادمی موسیقی هارمونی

«مداد» در چند خط

«مداد»، مجله آنلاین مونترال
مداد یعنی کودکی، صداقت، تلاش تا آخرین لحظه، یعنی هر قدر کوچک‌تر، همان‌قدر باتجربه‌تر

ارتباط با «مداد»:
تلفن: 4387388068
آدرس:
No. 3285 Cavendish Blvd, Apt 355
Montréal, QC
Canada

مداد مسئولیتی درباره صحت آگهی‌ها ندارد

بازنشر فقط به شرط لینک به مطلب اصلی در وب‌سایت مداد

«مداد» در شبکه های اجتماعی

مداد، مجله آنلاین مونترال

آمار بازدید از «مداد»

  • 604
  • 7,104
  • 39,949
  • 328,748
  • 1,121,765

MÉDAD
Persian E-magazine of Montr
éal

MÉDAD is an Independent, Montreal based, Persian Language E-Magazine.
Using the digital platform, Medad is trying to be the voice of Afghan / Iranian-Montrealers.
Medad Editorial is formed by a group of experienced and independent journalists.

Tel: 4387388068

Address:3285 Cavendish Blvd, #355
Montréal

امیر سام، مشاور املاک