قصهای از تاریخ و وحشت در قلب پایتخت کبک
در دل شبهای سرد کبک، جایی که بادهای یخزده از رود سن لورنس میوزند و دیوارهای سنگی شهر قدیمی را نوازش میکنند، قلعه فرانتناک (Château Frontenac) چونان غولی خفته بر فراز تپه کاپ دایموند ایستاده است.
این بنای باشکوه، با برجهای نوکتیز و سقفهای شیبدارش که به سبک شاتوئسک بنا شده، نه تنها نماد کبک سیتی است، بلکه یکی از پرآوازهترین مکانهای تسخیرشده در کانادا و جهان به شمار میرود.
تصور کنید: مه غلیظی بر شهر فرود آمده، و شما، مسافری کنجکاو، از کوچههای سنگفرششده عبور میکنید تا به دروازههای این هتل افسانهای برسید. اما پشت آن درهای طلاکاریشده، نه فقط تجمل و تاریخ، بلکه سایههایی از گذشته پنهان است – ارواح سرگردان، نجواهای ناتمام، و داستانی که از قرن هفدهم تا امروز، با خون و اشک و رازهای ناگفته آمیخته شده است. قلعه فرانتناک، بیش از آنکه یک هتل لوکس باشد، زندانی برای مردگان است؛ جایی که تاریخ و وحشت در هم تنیدهاند، و هر اتاقی ممکن است آخرین نفسهای یک روح گمشده را زمزمه کند.
ریشههای تاریخی: از نوفرانس تا راهآهن
نام این هتل باشکوه به یاد لوئی دو بواد دو فرانتناک، فرماندار کل نوفرانس (۱۶۷۲–۱۶۹۸)، انتخاب شد. فرانتناک شخصیتی پرشور و جنجالی بود؛ جنگجویی که با قبایل بومی متحد شد تا در برابر انگلیسیها بجنگد و دیوارهای شهر کبک را استحکام بخشد. او در کبک درگذشت و در کلیسای نوتردام دفن شد. برخلاف برخی روایتهای محلی، او هرگز در ساختمانی که امروز هتل فرانتناک بر آن بنا شده زندگی نکرد. محل اقامت فرمانداران در آن دوران قلعه سنتلویی (Château Saint-Louis) بود که بر بخش دیگری از تپه قرار داشت.
با این حال، افسانههای محلی بعدها چنین روایت کردند که روح فرانتناک هنوز برفراز شهر پرسه میزند، در انتظار معشوقهای اروپایی که هرگز بازنگشت. این داستان عاشقانه – هرچند سند تاریخی ندارد – به بخشی از فولکلور کبک بدل شده و تورهای ارواح آن را پررنگ بازگو میکنند.
سدهها بعد، در اواخر قرن نوزدهم، زمانی که راهآهن کانادین پاسیفیک به دنبال جذب ثروتمندان آمریکایی و اروپایی بود، زمین اقامتگاه فرمانداران بریتانیایی، معروف به قلعه هالدیماند (تخریبشده در ۱۸۹۲)، برای ساخت هتلی مجلل انتخاب شد. در ۱۸۹۳، معمار آمریکایی بروس پرایس بنایی عظیم با الهام از قلعههای لوآر فرانسه طراحی کرد و آن را به یاد فرانتناک نامگذاری کردند. شاید از سر احترام، یا شاید بهطور ناخواسته درِ این هتل به روی ارواح گذشته نیز گشوده شد.
فرانتناک از همان ابتدا نمادی از تجمل بود: اتاقهایی با سقفهای بلند، لوسترهای کریستالی، و منظرهای خیرهکننده بر رود سن لورنس. این هتل بخشی از زنجیرهی «هتلهای بزرگ راهآهن» کانادا شد؛ بناهایی باشکوه که قرار بود نماد قدرت امپراتوری بریتانیا و پیوند شرق و غرب کشور باشند. گسترشهای بعدی – برج مرکزی در ۱۹۲۴ به دست ویلیام ساترلند ماکسول و بال جدید در ۱۹۹۳ با استخر و تراس – آن را به غولی ۶۱۸ اتاقه تبدیل کرد که تا دههی ۱۹۳۰ بلندترین ساختمان کبک بود.
اهمیت تاریخی و جهانی
فرانتناک نهتنها یک هتل لوکس، بلکه صحنهی رویدادهای سرنوشتساز بود. در اوت ۱۹۴۳ و سپتامبر ۱۹۴۴، کنفرانسهای کبک در تالارهای باشکوه آن برگزار شد. چرچیل، روزولت و مککنزی کینگ در همین جا استراتژی حمله به نرماندی را طراحی کردند. در همین سالنها بود که سرنوشت جنگ دوم جهانی رقم خورد.

این هتل همچنین میزبان پادشاه جورج ششم و ملکه الیزابت در ۱۹۳۹ بود و بعدها شخصیتهایی چون دوایت آیزنهاور و حتی آلفرد هیچکاک که در ۱۹۵۲ فیلم I Confess را در کبک فیلمبرداری کرد در آن اقامت کردتد. از چارلی چاپلین تا لئوناردو دیکاپریو، بسیاری از ستارهها در سوئیتهایی که به افتخارشان نامیده شده است، اقامت کردند.
در ۱۹۸۱، فرانتناک بهعنوان سایت تاریخی ملی کانادا ثبت شد و پس از بازسازی بزرگ در ۲۰۱۱–۲۰۱۴ با هزینهای حدود ۷۵ میلیون دلار، ترکیبی از میراث و مدرنیته شد. امروزه اتاقهای آن میزبان آثار تاریخی ۴۰۰ سالهاند، و بر بام هتل کندوهای عسل نماد پایداری جای گرفته است.
افسانههای ارواح: روایتهای محلی و تجربههای مهمانان

آنچه فرانتناک را از یک هتل تاریخی به مکانی افسانهای بدل میکند، روایتهای پارانرمالی است که از سده بیستم تاکنون تکرار میشوند.
روح فرانتناک
بسیاری از مهمانان و کارکنان گزارش دادهاند که مردی با لباس قرن هفدهمی و کلاه پردار در راهروها پرسه میزند. گفته میشود او بر پنجرهها مینشیند و به رود سن لورنس خیره میشود، گویی هنوز در انتظار معشوقهی خود است. یک مهمان در سوئیت روزولت حتی ادعا کرد شبحی دست بر شانهاش گذاشت و پرسید: «او کجاست؟»
زن سفیدپوش
یکی از مشهورترین افسانهها مربوط به «عروس نفرینشده» است. تورهای ارواح روایت میکنند که در اوایل قرن بیستم، زنی در شب عروسیاش در این هتل جان باخت. روایتها متناقض است: برخی میگویند سقوطی مرگبار از پنجره، دیگران از ماجرای خشونت خانگی یا نفرینی قدیمی. هرچند هیچ سند تاریخی آن را تأیید نمیکند، اما بسیاری از مهمانان ادعا کردهاند که روح او را دیدهاند: زنی با لباس سفید که کنار تختها ظاهر میشود یا صدای گریهاش در راهروها طنین میاندازد.
دیگر ارواح
برخی گزارشها از حضور کودکی گریان در زیرزمین، مردی با کلاه سیلندر در لابی، و صداهای ناشناخته از تالارهای خالی حکایت دارند. در ۲۰۲۳، مستندسازی صدایی زنانه با لهجهی فرانسوی قدیمی در یکی از اتاقها ضبط کرد که میگفت: «من منتظرم…»
این روایتها بخشی از جاذبهی گردشگری هتل شدهاند. تورهای شبانه بازدیدکنندگان را از میان راهروهای نیمهتاریک میبرند، در حالی که راهنماها داستانهایی از عشقهای ناتمام، مرگهای مرموز و زمزمههای ارواح بازگو میکنند.
جایگاه در فرهنگ وحشت کانادا
قلعه فرانتناک امروز نه تنها نماد کبک سیتی، بلکه یکی از شناختهشدهترین مکانهای تسخیرشده در کانادا است. این هتل پیوندی میان تاریخ و فولکلور ایجاد کرده است: از یک سو محل تصمیمگیریهای بزرگ جهانی و از سوی دیگر صحنهی روایتهای عاشقانه و تراژیک که در فرهنگ محلی جان گرفتهاند.
همانگونه که فورت هانری با ارواح جنگیاش و بنف اسپرینگز با عروس سفیدپوشش شناخته میشوند، فرانتناک نیز با روح فرماندار و زن سفید غمگینش در ذهنها حک شده است. اگر شبی به کبک سفر کردید و در این هتل اقامت داشتید، گوش بسپارید: شاید صدایی در تاریکی نجوا کند «او کجاست؟» یا شبحی غمگین در لباس سفید از مقابل شما بگذرد.
اگر قصد اقامت در این هتل تاریخی و تسخیر شده را دارید، میتوانید از طریق وبسایت این هتل اتاقی را در آن رزرو کنید، اما اگر نیمه شب یکی از این ارواح را دیدید، خیلی هراسان نشوید، آنها سالها است که در آنجا خانه گزیدهاند و غیر از اینکه هر ازچندگاهی سوالهایی از شما میپرسند یا سر و صدایی به راه میاندازند آزاری برای شما ندارند.













