خرسی که به نام روح و روان شناخته می شود
در اعماق مهآلود جنگل بارانی بزرگ در بریتیش کلمبیا، سایهای شبحمانند بهآرامی در میان سدرهای کهنسال حرکت میکند. این خرس روح (یا خرس زال) است، زیرگونهای نادر با پوشش سفید از خرس سیاه آمریکایی (Ursus americanus kermodei) که به نام فرانسیس کرمود، مدیر موزه و طبیع دان بریتیش کلمبیایی که در اوایل قرن بیستم به مطالعه آنها کمک کرد، نامگذاری شده است. اگرچه که توصیف های اولیه علمی از این خرس را ویلیام هورنادی در سال 1905 انجام داد.
برخلاف خویشاوندانش—خرس قطبی بلندقامت (Ursus maritimus) قطب شمال یا خرس قهوهای تنومند (Ursus arctos) که در آمریکای شمالی اغلب گریزلی نامیده میشود—خرس روح نه به خاطر اندازه یا وحشیگریاش، بلکه به دلیل زیبایی اثیری و ویژگیهای بومشناختی منحصربهفردش برجسته است. این خرس گونهای جداگانه نیست، بلکه یک شگفتی ژنتیکی است؛ پوشش سفیدش نتیجه ژن مغلوبی است که برخی خرسهای سیاه در این منطقه ساحلی با خود دارند. تنها حدود یک قلاده از هر ده خرس کرمود در مناطق خاصی مانند جزایر گریبل و پرنسس رویال این پوشش سفید چشمگیر را به نمایش میگذارند و حتی در محدوده محدودشان نیز دیداری نادر محسوب میشوند. اگرچه در برخی از مناطق مانند جزایر گریبل و پرنسس رویال ممکن است جمعیت آن ها تا 20 درصد جمعیت خرس ها هم برسد.

پس چه چیزی خرس روح را از دیگر خرسها متمایز میکند؟ خرسهای قطبی، سازگار با قطب شمال یخی، پستانداران دریایی عظیمی هستند که نرهایشان تا ۱۷۰۰ پوند وزن و بیش از ۱۱ فوت قد در حالت ایستاده دارند و پوشش سفیدشان استتار در برابر برف و یخ است. خرسهای قهوهای، که در سراسر آمریکای شمالی پراکندهاند، از اکثر خرسهای سیاه سنگینترند، با نرهایی که بین ۳۰۰ تا ۱۳۰۰ پوند وزن دارند و پوشش قهوهای ضخیمشان برای زیستگاههای متنوع از جنگلها تا کوهستانها مناسب است. در مقابل، خرس روح کوچکتر و ظریفتر است. نرهای بالغ معمولاً ۱۲۵ تا ۳۶۵ پوند وزن دارند و حدود ۳ تا ۶ فوت طول، و مادهها کمی سبکتر با ۱۱۰ تا ۱۸۰ پوند هستند. پوشش سفیدشان فقط تزئینی نیست—به آنها برتری در ماهیگیری برای سالمون در روشنایی روز میدهد، زیرا با آسمان ترکیب میشود و آنها را برای شکارشان کمتر قابلدید میکند، برخلاف خویشاوندان سیاهپوششان.

طول عمر خرس روح مشابه دیگر خرسهای سیاه است و به طور متوسط در طبیعت ۲۰ تا ۲۵ سال است. رژیم غذاییشان همهچیزخوار و فصلی است: در بهار و تابستان از توتها، علفها و حیوانات کوچک مانند قورباغهها یا جوندگان تغذیه میکنند، اما در پاییز، ماهی آزاد غذای اصلیشان میشود. با کشیدن ماهی به جنگل، خاک را با مواد مغذی دریایی غنی میکنند، این کار، چرخهای از انتقال مواد مغذی دریایی به جنگلهای بارانی را شکل میدهد که باعث رشد بهتر درختان و دیگر موجودات اکوسیستم میشود.
تولیدمثل آنها الگوی معمول خرسها را دنبال میکند—مادهها بین ۲ تا ۹ سالگی به بلوغ جنسی میرسند، نرها کمی دیرتر در ۳ تا ۴ سالگی. جفتگیری در تابستان رخ میدهد، اما کاشت جنین تا پاییز به تعویق میافتد و تولهها پس از حدود ۲۲۰ روز حاملگی در لانههای زمستانی به دنیا میآیند. بسترها معمولاً از یک تا سه توله تشکیل شده که تا ۱۷ ماه با مادرشان میمانند و مهارتهای بقا را میآموزند تا خودشان مستقل شوند.

عادات خرس روح انفرادی و وابسته به ریتمهای جنگل است. آنها از نوامبر تا مارس در لانههایی که در درختان باستانی کنده شدهاند، به خواب زمستانی میروند و در بهار برای جستجوی غذا بیرون میآیند. برخلاف خرسهای قطبی که در گسترههای یخی وسیع پرسه میزنند یا خرسهای قهوهای که ممکن است قلمرو را دفاع کنند، خرسهای روح کمتر قلمروطلباند و در جنگل بارانی متراکم به دنبال غذا میگردند. آنها شکارچیان کمی دارند—خرسهای بالغ به جز انسانها شکارچی طبیعی ندارند، اما تولهها در برابر گرگها یا پوماها آسیبپذیرند. خرسهای گریزلی، خرسهای گریزلی بهدلیل جثه بزرگتر و رفتار تهاجمی، معمولاً برتری دارند و این باعث کاهش دسترسی خرسهای کرمود به منابع غذایی میشود. خرس های گریزلی با استفاده از این برتری فیزیکی خود سعی می کنن داین خرس ها را از مناطق شکار ماهی آزاد دو رکنند و بدین ترتیب درسترسی آن ها به منابع غذایی را محدود می کنند.

از نظر حفاظت، وضعیت خرس روح شکننده است. تخمین جمعیت کل خرسهای کرمود بین ۴۰۰ تا ۱۲۰۰ عدد متغیر است، با افراد سفید که شاید ۱۰۰ تا ۲۵۰ عدد باشند. آنها به طور خاص به عنوان گونهای محافظتشده شناخته نمیشوند، اما بخشهایی از زیستگاهشان در مناطق حفاظتشده بریتیش کلمبیا قرار دارد، به لطف تلاشهایی مانند توافق جنگل بارانی بزرگ خرس در سال ۲۰۱۶ که توسط ملتهای اولیه و محیطبانان پیش برده شد. با این حال، خطراتی در کمین است: قطع درختان جنگلهای کهنسال زیستگاهشان را کوچک میکند، تغییرات اقلیمی ذخایر سالمون را نابود میکند (ذخایر ماهی آزاد از دهه ۱۹۹۰ در برخی مناطق تا ۸۰٪ کاهش یافته است. با این حال، بهطور میانگین، کاهش ۶۰ تا ۷۰ درصدی در بیشتر مناطق مشاهده شده است.) و شکار تفریحی خرسهای سیاه—که در برخی مناطق قانونی است—خطر کشتن حاملان ژن سفید را به همراه دارد. اگرچه شکار خرسهای سفید کرمود در بریتیش کلمبیا غیرقانونی است، اما شکار خرسهای سیاه، که ممکن است حامل ژن سفید باشند، در برخی مناطق مجاز است. این موضوع تهدیدی جدی برای آینده جمعیت خرسهای سفید به شمار میرود.
- مطالعات نشان میدهد خرسهای کرمود سفید در روشنایی روز ۳۵٪ کارآمدتر از خرسهای سیاه سالمون صید میکنند، به لطف استتارشان.
- پیش از ممنوعیت شکارشان در بریتیش کلمبیا در اواسط قرن بیستم، پوستهای سفیدشان مورد علاقه شکارچیان تفریحی بود و نزدیک بود منقرض شوند.
- داستان تسیمشیان درباره خلق خرس روح توسط کلاغ بازتاب خاطره بومشناختی عمیقی از آخرین عصر یخبندان است و اسطوره را با علم درمیآمیزد.
از نظر علمی، خرس روح محققان را مجذوب خود کرده است. در سال ۱۹۰۵ توسط ویلیام هورنادی به علم غربی توصیف شد، پوشش سفیدش از جهشی ناشی میشود که به دوران پلیستوسن بازمیگردد، زمانی که خرسهای سیاه ساحلی در پناهگاههای بدون یخ زنده ماندند. از نظر فرهنگی، این خرس سنگبنایی برای کاناداست و در سال ۲۰۰۶ به عنوان پستاندار استانی بریتیش کلمبیا نامگذاری شد. برای ملتهای اولیه، این خرس که با نام موکسگماول (‘خرس سفید’) شناخته میشود، نماد صلح و هماهنگی است. بهویژه در میان ملتهای گیتگاتس (Gitga’at) و تسیمشیان، خرس روح جایگاه ویژهای دارد و آن را نماد تعادل میان انسان و طبیعت میدانند.
از نظر اجتماعی، برنامههای اکوتوریسم، مانند تورهای مشاهده خرس در منطقه کلمپتو و جنگل بارانی بزرگ خرس، نهتنها به اقتصاد جوامع بومی کمک میکند، بلکه آگاهی عمومی درباره حفاظت از این گونه منحصربهفرد را افزایش میدهد. با این حال، افزایش گردشگری بدون مدیریت صحیح میتواند باعث اختلال در رفتار طبیعی خرسهای روح شود، به همین دلیل، دستورالعملهای سختگیرانهای برای تعامل با این حیوانات اعمال شده است.
داستان بومی کانادایی: هدیه خرس سفید
مدتها پیش، زمانی که جهان جوان بود و جنگل بارانی بزرگ خرس در یخ پوشیده شده بود، کلاغ، فریبکار و آفریننده، بر فراز زمین پرواز کرد. یخها عقبنشینی کرده بودند و رودخانهها پر از سالمون و جنگلها پر از سدر شده بودند. اما کلاغ تنها شد و دلتنگ سفیدی وسیع عصر یخبندان بود. یک روز، بر درختی بلند نشست و به خرسهای پایین که سیاه چون آسمان شب بودند، صدا زد: «به یکی از شما هدیهای میدهم»، او غارغار کرد، «پوششی به سفیدی برفی که زمانی این سرزمین را پوشانده بود، تا تعادل میان یخ و سبز را به یادمان بیاورد.»

خرس جوانی کنجکاو و جسور قدم پیش گذاشت. کلاغ پری از بالش کند، آن را در نور ماه فرو برد و بر پوشش خرس کشید. در لحظه، پوشش او سفید شد، مانند مه میدرخشید. کلاغ گفت: «تو موکسگماول هستی، خرس روح. در این جنگلها با صلح قدم میزنی، پلی میان گذشته و حال. اما مراقب باش—نادر بودنت هم قدرتت است و هم بار تو.»
خرس سفید در جنگل پرسه زد، تولههایش گاهی سیاه، گاهی سفید، رازی که مردم کیتاسو حفظ کردند. یک زمستان، شکارچیای از دهکدهای دور او را دید و نیزهاش را بلند کرد، حریص پوستش. اما باد زوزه کشید و درختان خم شدند و زمزمه کردند: «او مقدس است.» شکارچی سلاحش را انداخت، شگفتزده، و به خانه بازگشت تا از خرسی بگوید که روح زمین را حمل میکند. از آن پس، کیتاسو داستانش را نگهبانی کردند و به فرزندانشان آموختند که موکسگماول هدیهای از کلاغ است، وعدهای که اگر جنگل گرامی داشته شود، هماهنگی پایدار میماند.
خرس روح همچنان نماد زنده قلب وحشی کانادا باقی مانده است، گواهی بر شگفتیهای طبیعت و نگهبانی پایدار نگهبانان ملتهای اولیهاش.