مداد، رسانه آنلاین مونترال

تبلیغات
 

شکایت از پرویز ثابتی، قائم‌مقام سابق ساواک و ماجرای «حقوق بشر» فراموش ‌شده‌ی ملت ایران یادداشت‌های یک سردبیر

این مطلب برای رسانه‌های اجتماعی «مداد» تهیه و ابتدا در کانال تلگرامی «مداد» به آدرس https://t.me/medads/35445 منتشر شد و سپس جهت آرشیو به وب‌سایت «مداد» منتقل گردید.

شما می‌توانید «مداد» را در تلگرام، اینستاگرام، فیس‌بوک و X (توئیتر سابق) دنبال کنید.

تبلیغات: برای کسب اطلاعات بیشتر روی هر پوستر کلیک کنید

گروه املاک OneClickHome مهدی یزدی و حمید سام  

در ابتدای هفته‌ی جاری، نشریه‌ی ایندیپندنت فاش ساخت که سه فرد ایرانی با هویت ناشناس از پرویز ثابتی، قائم‌مقام سابق ساواک به دلیل شکنجه‌های دوران زندان در زمان شاه فقید شکایت کرده‌اند و در مجموع از او درخواست ۲۲۵ میلیون دلار خسارت نموده‌اند.

این شاکیان که احتمالاً از انقلابیون یا فعالین دوران منتهی به سال ۵۷ هستند به ترتیب ۶٨، ٧٢ و ٨۵ ساله‌ بوده و ادعا کرده‌اند که پرویز ثابتی دستگیری و شکنجه‌ی آنها را طراحی و بر آن نظارت کرده است.

به همین دلیل طی دو روز گذشته رسانه‌های فارسی‌زبان پر شده از کارشناسانی که درباره‌ی لزوم رعایت حقوق زندانیان، منع شکنجه، حکمرانی قانون و رعایت حقوق‌بشر، سخن می‌گویند تا انجام این شکایت را پس از حدود ۵۰ سال و در زمان حساس کنونی توجیه کنند.

بی‌شک «حقیقت، عدالت و پاسخ‌گویی شفاف» حق هر کسی است که فکر می‌کند به او ظلمی شده است. اما مظلوم و ظالم واقعی چه کسانی هستند؟

مظلوم کیست و ظالم کجاست؟

تا همین چند وقت پیش، ما فکر می‌کردیم که مظلوم واقعی ملت ایران و مخصوصاً نسل جوان آن مملکت است و ظالم هم جمهوری اسلامی است که ملتی و مملکتی را به گروگان گرفته تا آرمان فلسطین و تشکیل امت اسلامی را محقق کند.

برای همین بود که دائم به یکدیگر تذکر می‌دادیم که اگر یک روز دیدی داری با کس دیگری به جز جمهوری اسلامی مبارزه می‌کنی، شک نکن که به تیم جمهوری اسلامی پیوسته‌ای.

حالا که قرار شده آن تذکر را کنار بگذاریم و تمرکز را از روی جمهوری اسلامی برداشته و به سراغ سران باقیمانده‌ی دوران شاه برویم که از اعدام‌های وحشیانه‌ی انقلابیون در سال ۵۷ جان به در برده‌اند، چرا مشکل ظلم و ظالم را ریشه‌ای‌تر حل نکنیم و پای صحبت‌های نسل جوان ایرانی و ملت ایران ننشینیم که قربانیان واقعی اتفاق نامبارک سال ۵۷ هستند؟

ملتی که با توجه به ترکیب سنی آن، مشخص است که بیشتر آنها در سال ۵۷ کودک بوده‌اند و «انقلاب» به عنوان محصول آرمان‌خواهی فعالین سیاسی چپ و مذهبی، به آنها تحمیل شده است.

در سالگرد ۲۲ بهمن امسال شیرین عبادی، برنده‌ی جایزه‌ی صلح نوبل، ضمن اشاره به عذرخواهی خود بابت مشارکت در انقلاب ۵۷، خواستار مسئولیت پذیری انقلابیون (مارکسیست‌ها، مجاهدین، ملی‌مذهبی‌ها، اسلام‌گراها و …) بابت شرایط کنونی کشور ایران شد. پیشنهادی که طبق نظرسنجی مداد حدود ۷۴ درصد از مخاطبان این رسانه با آن موافق هستند.

امروز در شرایطی قرار داریم که ظواهر امر نشان می‌دهد جمهوری اسلامی در لبه‌ی پرتگاه سقوط قرار دارد و ملت ایران نگران ثبات مملکت و امنیت خودشان و هموطنان‌شان هستند. از گفتمان حاکم در جامعه مشخص است که ملت ایران در این شرایط مایل به باز کردن پرونده‌ی سال ۵۷ و برداشتن تمرکز از سرنگون نمودن حکومت ضحاک نیست. برای مردم ایران، این ماجرای شکایت، یکی دیگر از بازی‌های جمهوری اسلامی برای بر هم زدن تمرکز مخالفان و عمیق‌تر کردن شکاف اختلافات به نظر می‌رسد، اما …

اما اگر قرار است این ماجرای شکایت و احقاق حق شروع شود، چرا مردم ایران به عنوان «قربانیان» واضح و مشخص آن انقلابِ ناخواسته و آن «ظلم» آشکار، از سران و عوامل کوچک و بزرگ گروه‌هایی که باعث و بانی آن انقلاب به اصطلاح «ضد امپریالیستی و ضد سرمایه‌داری» بودند، شکایت نکنند؟

چرا به جرم کسانی رسیدگی نشود که در شکل‌گیری شرایط کنونی ایران، نقش جدی بازی کردند، برای اعدام‌های وحشیانه‌ی اوایل انقلاب، هلهله‌ی شادی کشیدند، برای پیروزی انقلاب ۵۷ دست به اسلحه بردند، بمب منفجر کردند، آشوب به پا کردند، رعب و وحشت آفریدند، سینما آتش زدند، عکس خمینی در ماه دیدند و شرایط را به گونه‌ای فراهم کردند تا پنج دهه تاریکی بر میهن اهورایی‌مان مسلط شود.

همان‌هایی که وقتی در رقابت با گروه‌های همکار و عمدتاً هم‌فکر خود، کم آوردند، به کشورهای «امپریالیستی و سرمایه‌داری» جهان پناهنده شدند و مردم را با نتیجه‌ی آن انقلاب تنها گذاشتند تا سرکوب شوند، کشته شوند، تحقیر شوند و ویران شوند. تازه این، پایان ماجرا نبود و هرجا دیدند که «رفیق» یا «برادر» جمهوری اسلامی با آرمان‌های آنها همراه است، فوراً به داد آن رژیم رسیدند و هم‌قدمش شدند.

جرم، جنایت و خیانتی که نتیجه‌اش آوارگی یک ملت، ویرانی یک مملکت، تحقیر جوانان، فقر، فساد و حکومت ظلم بوده است.

اگر در شرایط کنونی، احترام به ادعای چند فعال سیاسیِ پا به سن گذاشته مبنی بر نقض حقوق‌بشرشان مهم است، که هست، حقوق بشرِ از بین رفته‌ی چند نسل از یک ملت نیز باید مهم باشد. حقوق و عمری که ۴۶ سال پیش و در اثر ندانم‌کاری، زیاده‌خواهی، گمراهی و شاید خودفروختگی برخی از فعالین سیاسی، از دست رفته است.

 

شهرام یزدان‌پناه

سردبیر

۲۶ فوریه ۲۰۲۵

 

این مطلب ابتدا با این لینک در کانال تلگرامی «مداد» منتشر شد.

نیازمندیهای مداد
کسب‌وکارهای مونترالی

محمد تائبی، مشاور و بروکر بیمه
محمد تائبی، مشاور و بروکر بیمه
کلینیک دندانپزشکی ویلری، دکتر عندلیبی
دارالترجمه رسمی فرهنگ
مریم رمضانلو، کارشناس وام مسکن
 
رضا نوربخش، نماینده فروش نیسان

«مداد» در چند خط

«مداد»، مجله آنلاین مونترال
مداد یعنی کودکی، صداقت، تلاش تا آخرین لحظه، یعنی هر قدر کوچک‌تر، همان‌قدر باتجربه‌تر

ارتباط با «مداد»:
تلفن: 4387388068
آدرس:
No. 3285 Cavendish Blvd, Apt 355
Montréal, QC
Canada

مداد مسئولیتی درباره صحت آگهی‌ها ندارد

بازنشر فقط به شرط لینک به مطلب اصلی در وب‌سایت مداد

نیازمندی‌های «مداد»، کسب‌وکارهای مونترال

«مداد» در شبکه های اجتماعی

مداد، مجله آنلاین مونترال

آمار بازدید از «مداد»

  • 689
  • 2,465
  • 12,455
  • 61,074
  • 680,880

MÉDAD
Persian E-magazine of Montr
éal

MÉDAD is an Independent, Montreal based, Persian Language E-Magazine.
Using the digital platform, Medad is trying to be the voice of Afghan / Iranian-Montrealers.
Medad Editorial is formed by a group of experienced and independent journalists.

Tel: 4387388068

Address:3285 Cavendish Blvd, #355
Montréal

امیر سام، مشاور املاک