برفروبی، بهعنوان یکی از چالشهای اصلی شهرهای سردسیر، در مونترال تاریخچهای طولانی و پرفرازونشیب دارد که از زمان تأسیس این شهر در سال ۱۶۴۲ آغاز شده است. این شهر، که در منطقهای با زمستانهای سخت و طولانی قرار گرفته، از همان ابتدا با مسئله انباشت برف و تأثیر آن بر زندگی روزمره ساکنان مواجه بوده است. از روشهای ابتدایی و دستی در قرون گذشته گرفته تا اختراعات مکانیزه و مدرن، داستان برفروبی در مونترال نهتنها بازتابدهنده نیازهای عملی جامعه است، بلکه نشاندهنده تغییرات اجتماعی، اقتصادی و فناوری در گذر زمان نیز هست.
این متن به بررسی سیر تحول برفروبی در مونترال از قرن هجدهم تا دهههای میانی قرن بیستم میپردازد و نشان میدهد که چگونه این فعالیت از یک وظیفه فردی و محلی به پروژهای سازمانیافته تحت مدیریت شهری تبدیل شد. با مرور این تاریخچه، از تلاشهای ناکام مقامات برای قانونگذاری در دوره نوفرانسه تا نوآوریهای افرادی چون آرتور سیکارد، میتوان دریافت که برفروبی در مونترال صرفاً یک کار روزمره نبوده، بلکه بخشی از هویت و تجربه جمعی این شهر به شمار میرود. در ادامه، مراحل مختلف این تحول را با جزئیات بیشتری بررسی خواهیم کرد.
دوران فرانسه نو
موضوع برفروبی در مونترال به زمان تأسیس شهر در سال ۱۶۴۲ بازمیگردد. در دوران نوفرانسه (فرانسه جدید)، در روزهای طوفانی و پس از آن، تقریباً هیچگونه ترددی در شهر صورت نمیگرفت. ساکنان معمولاً برف را به وسط خیابانها منتقل میکردند.
در سال ۱۷۴۷، ژنرال گیتون دو مونرپو گزارش داد که خیابانها به دلیل «تپهها و بلندیهای ناشی از انباشت برف» غیرقابل عبور شدهاند. در سالهای بعد، او بارها دستورالعملهایی صادر کرد که شهروندان را ملزم به جمعآوری برف و عدم ریختن آن در خیابانها میکرد، اما این تلاشها بینتیجه ماند. در آن زمان، استفاده از کفشهای برفی (راکت) سادهترین راه برای جابهجایی بود.

دوران حاکمیت انگلستان
در دوره سلطه بریتانیا، تغییر چشمگیری در برفروبی رخ نداد، جز در سال ۱۷۹۶ که سربازان بریتانیایی مستقر در مونترال وظیفه برفروبی را بر عهده گرفتند. همچنین، مسئول راههای شهر، معروف به «گرند ووایه»، اجازه یافت ۲۴ نفر را برای پاکسازی مسیرهای ارتباطی در حومه شهر استخدام کند.
قرن نوزدهم
در آغاز قرن نوزدهم، برف جمعآوری نمیشد بلکه فشرده و هموار میگشت. هر شهروند موظف بود پیادهرو مقابل منزل خود و گاهی خیابان عمومی را تمیز کند. در سال ۱۸۴۱، قانونی وضع شد که بر اساس آن، ۲۴ ساعت پس از طوفان، نباید بیش از ۶۰ سانتیمتر برف مقابل منازل باقی میماند. در سال بعد، این قانون سختگیرانهتر شد و ارتفاع برف روی پیادهروها نباید از ۱۰ سانتیمتر تجاوز میکرد.
از سال ۱۸۶۶، در مواردی که برف خیلی سفت نبود، از گاوآهن متصل به اسب استفاده شد.

دهههای بعد
در دهه بعد، بر اساس مقررات شهری، شهروندان موظف شدند برف پیادهروها را حداکثر یک ساعت پس از پایان بارش یا تا پیش از ساعت ۹ صبح (برای برف شبانه) جمعآوری کنند. اجرای این قوانین دشوار بود و ثروتمندان مونترال، که ترجیح میدادند شهرداری این وظیفه را بر عهده گیرد و مالیاتی برای آن وضع کند، اغلب تخلف میکردند.
اما مدیریت شهر با این پیشنهاد مخالف بود، زیرا معتقد بود این امر به ضرر شهروندان فقیرتر تمام میشود که خودشان برف را جمعآوری میکردند.
اواخر قرن نوزدهم
در اواخر قرن نوزدهم، با ورود تراموای برقی در سال ۱۸۹۲، برفروبی خیابانها تحول یافت. پیش از آن، ترامواهای اسبی در زمستان کنار گذاشته میشدند و به جای آنها از سورتمه استفاده میشد.

شرکت تراموا مسئولیت نگهداری خیابانهایی را که خطوطش از آنها عبور میکرد بر عهده گرفت و از ترامواهایی با بیل جلو و وسایل مجهز به جارو برای پاکسازی ریلها استفاده کرد.

آغاز قرن بیستم
در سال ۱۹۰۵، شهرداری تصمیم گرفت برفروبی پیادهروها را در مناطق شرقی، مرکزی و غربی (مونترال قدیم امروزی) بر عهده گیرد و پنج سال بعد، این طرح به کل شهر گسترش یافت. در آن زمان، ۲۴ گاوآهن (برفروب) خریداری شد. هنگام بارش برف، بسیاری از مردان به امید استخدام با دستمزد ساعتی ۲۵ سنت به شهرداری مراجعه میکردند. افراد منتخب، که اغلب از طریق روابط انتخاب میشدند، با بیل به خیابانهای تعیینشده میرفتند و برف را در گاریهای اسبی میریختند.

مکانیزه شدن
با پیشرفت فناوری و افزایش اهمیت خودرو، دولتها به بهبود تردد در خیابانها توجه بیشتری نشان دادند. در زمستان ۱۹۲۸-۱۹۲۹، برفروبی جادههای اصلی منطقه مونترال آزمایش شد و تا سال ۱۹۳۲، تمام جادههای این منطقه با این شیوه پاکسازی شدند.
در اواخر دهه ۱۹۲۰ و در جریان بحران اقتصادی دهه ۱۹۳۰، مونترال برفروبهای موتوری خریداری کرد، اما این تصمیم در شورای شهر بحثبرانگیز بود. برخی اعضا معتقد بودند این ماشینها خدمات بهتری ارائه میدهند، در حالی که دیگران هشدار میدادند که این تجهیزات، معیشت کارگران بیکار زمستانی را در دوره بحران به خطر میاندازد. در آن زمان، بخش زیادی از برفروبی همچنان بهصورت دستی انجام میشد.

آرتور سیکارد و اختراعش
آرتور سیکارد، متولد ۱۸۷۶ در سن-لئونارد، در سال ۱۹۲۵ برفروب مکانیزهای اختراع کرد که به «سوفلوز آ نژ» (برفروب و دمنده) شهرت یافت. این دستگاه، که به کامیون متصل میشد، برف را جمعآوری و با فن قوی به اطراف پرتاب میکرد. در سال ۱۹۲۷، شهر اوترمونت اولین دستگاه او را سفارش داد و مونترال نیز آن را با نام «برفبارکن خودکار» آزمایش کرد.

در سال ۱۹۲۸، مونترال دو برفروب برای مناطق دورافتاده خرید. شرکت سیکارد ابتدا در خیابان آدام در محله میسونوو مستقر بود و سپس به خیابان بنت، شماره ۱۸۰۵ منتقل شد. سیکارد در سپتامبر ۱۹۴۶ درگذشت، اما اختراعش برای نسلها خاطرهساز شد و کودکان شبها برای تماشای آن بیدار میماندند.


دهههای ۱۹۴۰ تا ۱۹۷۰
در این دوره، برفروبی با برفروبها و گاوآهنهای سیکارد و ماشینهای شنیدار بومباردیه پیشرفت چشمگیری داشت. با این حال، خیابانهای فرعی اغلب تا چند روز پس از بارش برف بازگشایی نمیشدند، همانطور که در سال ۱۹۷۲ در خیابان سن-فیلیپ در سن-آنری مشاهده شد.


برگرفته از آرشیو شهرداری مونترال