بحرانی نوظهور در روابط دو کشور
کانادا و ایالات متحده، دو همسایهای که از منابع وسیع آب شیرین برخوردارند، سالهاست که درگیر اختلافات مرتبط با آب هستند. این اختلافات، ریشه در تاریخ دارند و تحت تأثیر مسائل زیستمحیطی، اقتصادی و حتی تنشهای ژئوپلیتیکی شکل گرفتهاند.
هرچند دو کشور تاکنون توانستهاند همکاریهایی در زمینهی مدیریت آب داشته باشند، اما افزایش تقاضا، تغییرات اقلیمی و اختلافات سیاسی موجب شدهاند که این چالشها پیچیدهتر از گذشته شوند. در این میان، اهمیت موضوع آب در روابط دوجانبه به حدی رسیده است که برخی کارشناسان آن را یکی از مهمترین چالشهای پیش روی دو کشور میدانند.
این موضوع به طور خاص با اختلافات مربوط به تعرفه های تجاری تازه و همین طور تکرار درخواستای دانلد ترامپ برای الحاق کانادا به ایالات متحده مورد توجه دوباره قرار گرفته است.
با افزایش بحران کمآبی در جهان و فشارهای اقتصادی و زیستمحیطی، برخی سیاستمداران آمریکایی ایدهی دسترسی به منابع آبی کانادا را مطرح کردهاند. از سوی دیگر، قوانین سختگیرانهی کانادا در زمینهی صادرات آب و بهرهبرداری از منابع طبیعیاش، بر پیچیدگی این اختلافات افزوده است.

پیشینهی تاریخی اختلافات آبی میان کانادا و ایالات متحده
اختلافات آبی بین کانادا و آمریکا به اوایل قرن بیستم بازمیگردد، زمانی که دو کشور تلاش کردند تا چارچوبی برای مدیریت آبهای مشترک خود تعیین کنند. در سال ۱۹۰۹، با امضای معاهدهی آبهای مرزی (Boundary Waters Treaty)، نخستین توافق مهم در این زمینه شکل گرفت. بر اساس این معاهده، یک نهاد مشترک به نام کمیسیون بینالمللی مشترک (IJC) ایجاد شد که وظیفهی حل و فصل اختلافات مرزی و تنظیم مقررات استفاده از آب را برعهده داشت.
اما این معاهده به تنهایی کافی نبود و در طول سالها، اختلافات دیگری نیز به وجود آمد که برخی از مهمترین آنها عبارتاند از:
مهمترین اختلافات تاریخی
توافقنامهی رودخانهی کلمبیا ۱۹۶۴
رودخانهی کلمبیا که از بریتیش کلمبیا سرچشمه گرفته و به ایالات متحده میریزد، یکی از منابع مهم انرژی برقآبی و کنترل سیل برای دو کشور محسوب میشود. در سال ۱۹۶۴، دو کشور برای تنظیم مدیریت این رودخانه معاهدهی رودخانهی کلمبیا را امضا کردند. این توافقنامه برای ایالات متحده سود بسیاری داشت، اما کانادا از همان ابتدا معتقد بود که سهم عادلانهای از منافع این معاهده دریافت نکرده است. امروز، این معاهده در حال بازبینی است و کانادا تلاش میکند تا سهم بیشتری از مزایای آن را دریافت کند، بهویژه در زمینهی حفاظت از محیطزیست و حقوق جوامع بومی.
توافقنامهی کیفیت آب در دریاچههای بزرگ (۱۹۷۲، اصلاحشده در ۲۰۱۲)
این توافقنامه با هدف جلوگیری از آلودگی و تخریب اکوسیستم دریاچههای بزرگ (Great Lakes) میان دو کشور امضا شد. دریاچههای بزرگ که ۸۴ درصد از آبهای سطحی آمریکای شمالی را در خود جای دادهاند، برای هر دو کشور حیاتی هستند. با وجود این توافق، مشکلاتی نظیر آلودگیهای صنعتی، افزایش گونههای مهاجم و تغییرات زیستمحیطی همچنان چالشهایی جدی برای این اکوسیستم محسوب میشوند.
اختلاف بر سر دریاچهی دیوِلز (از ۲۰۰۵ تاکنون)
در سال ۲۰۰۵، ایالت داکوتای شمالی تصمیم گرفت که آبهای اضافی دریاچهی دیوِلز را به سیستم رودخانهای که به مانیتوبا میریزد، منتقل کند. این تصمیم اعتراض مقامات کانادایی را برانگیخت، چرا که نگرانیهایی از قبیل ورود آلودگی، انتشار گونههای مهاجم و افزایش خطر سیل را به دنبال داشت. با وجود تلاشهای دیپلماتیک، این اختلاف همچنان حلنشده باقی مانده است.
فراتر از این توافقات در کانادا دولت فدرال و استان ها قوانینی برای حفاظت از منابع آبی خود تصویب کرده اند.
در اواخر قرن بیستم، با افزایش نگرانیها دربارهی کمبود آب در ایالات متحده، زمزمههایی دربارهی صادرات آب از کانادا به آمریکا به گوش میرسید. این مسئله بهویژه در استان کبک باعث واکنش شدید شد، چرا که برخی از شرکتهای خصوصی قصد داشتند آب شیرین رودخانهها و دریاچههای این استان را بهصورت عمده به بازارهای خارجی بفروشند. در پاسخ به این تهدید، دولت کبک در سال ۱۹۹۹ قانون شماره ۳۴ را تصویب کرد که بهطور کامل صادرات عمدهی آب را ممنوع میکرد. این قانون، که یکی از سختگیرانهترین اقدامات در زمینهی حفاظت از منابع آبی بود، مانع از این شد که آبهای طبیعی استان بهعنوان یک کالای تجاری مورد سوءاستفاده قرار گیرند.
اما کبک تنها استانی نبود که چنین سیاستهایی را در پیش گرفت. بریتیش کلمبیا نیز در سال ۱۹۹۵ با تصویب قانونی، صادرات عمدهی آب از منابع طبیعی خود را ممنوع کرد. این تصمیم زمانی اتخاذ شد که چندین شرکت پیشنهاد انتقال میلیونها لیتر آب از بریتیش کلمبیا به کالیفرنیا را مطرح کرده بودند. در سطح ملی، دولت کانادا در سال ۱۹۹۹ با توافقنامهای تحت عنوان “توافق ممنوعیت برداشت عمدهی آب” از تمام استانها خواست که سیاستهایی مشابه اتخاذ کنند تا از فشارهای خارجی برای دسترسی به منابع آبی کشور جلوگیری شود. این قوانین، که تحت نظارت “قانون آب کانادا” و سیاستهای فدرال تنظیم شدند، تاکنون نقش کلیدی در حفظ منابع آبی کانادا و جلوگیری از تجاریسازی آنها داشتهاند.
منابع آبی و توزیع آن
کانادا دارای حدود ۲۰ درصد از آب شیرین جهان است، اما بخش زیادی از این منابع در مناطق شمالی و کمجمعیت کشور قرار دارند. این در حالی است که ایالات متحده، بهویژه در غرب این کشور، با بحران شدید آب مواجه است و برخی سیاستمداران آمریکایی، دسترسی به آبهای کانادا را راهحلی برای این بحران میدانند.
خشکسالیهای اخیر در ایالات متحده و کانادا، بهویژه در استانهای آلبرتا و ساسکاچوان، موجب شده است که کشاورزی و تأمین آب در معرض تهدید جدی قرار بگیرند. تغییرات اقلیمی نیز باعث شدهاند که الگوهای بارندگی غیرقابل پیشبینی شوند، خطر سیل افزایش یابد و منابع آبی با سرعت بیشتری کاهش پیدا کنند.
جنگهای تجاری و مسئلهی صادرات آب
در سالهای اخیر، جنگهای تجاری میان کانادا و آمریکا روابط اقتصادی دو کشور را تحت تأثیر قرار داده است. یکی از نگرانیهای اصلی این است که آب ممکن است به یک کالای تجاری تبدیل شود و در مذاکرات اقتصادی آینده، بهعنوان بخشی از توافقهای تجاری مطرح گردد.
هرچند ایدهی الحاق کانادا به ایالات متحده بیشتر در سطح گمانهزنیهای سیاسی مطرح شده، اما همین بحثها نشاندهندهی تمایل برخی سیاستمداران آمریکایی به منابع طبیعی کانادا، از جمله آب، نفت و جنگلهای این کشور است. با افزایش بحرانهای زیستمحیطی و کاهش منابع آبی جهانی، احتمال افزایش فشارهای خارجی برای دسترسی به آبهای کانادا دور از ذهن نیست.
راهکارها و آیندهی مدیریت آب میان کانادا و آمریکا
برای جلوگیری از تشدید بحران، چند راهکار کلیدی مطرح شده است:
بازنگری در معاهدات قدیمی: معاهداتی نظیر معاهدهی رودخانهی کلمبیا نیازمند بازنگری هستند تا شرایط جدید زیستمحیطی و حقوق جوامع بومی را در نظر بگیرند.
تقویت نقش کمیسیون بینالمللی مشترک (IJC): این کمیسیون نیاز به اختیارات و منابع مالی بیشتری دارد تا بتواند به طور مؤثر اختلافات را مدیریت کند.
توسعهی استراتژیهای سازگاری با تغییرات اقلیمی: سرمایهگذاری در فناوریهای مدیریت آب، کشاورزی پایدار و کاهش مصرف صنعتی آب میتواند از بحرانهای آینده جلوگیری کند.
جلوگیری از تجاریسازی آب: دولت کانادا باید قوانین سختگیرانهتری علیه صادرات آب بهصورت عمده وضع کند تا منابع آبی کشور تحت کنترل بماند.
اختلافات آبی میان کانادا و ایالات متحده، ریشه در تاریخ، اقتصاد و سیاست دارند. با افزایش تغییرات اقلیمی و رشد تقاضای آب، این چالشها در آینده تشدید خواهند شد. برای کانادا، محافظت از منابع آبی نهتنها یک مسئلهی زیستمحیطی، بلکه موضوعی حیاتی در حفظ حاکمیت ملی، امنیت اقتصادی و آیندهی نسلهای بعدی است.
در دورانی که بحران آب به یک مسئلهی جهانی تبدیل شده، آیا کانادا میتواند آبهای خود را از فشارهای خارجی دور نگه دارد؟ آینده این مسئله در گرو تصمیماتی است که امروز گرفته میشوند.