مداد، رسانه آنلاین مونترال

تبلیغات
 

#دختر_علوم_تحقیقات به ته خط رسید و از دیوار رد شد!

تبلیغات: برای کسب اطلاعات بیشتر روی هر پوستر کلیک کنید

 

د‌یروز یک دختر معمولی ایرانی مثل میلیون‌ها دختر دیگر هموطنش راهی دانشگاه می‌شود که حراست جلوی در دانشگاه به نوع پوشش او گیر می‌دهند و در مقابل مقاومت دختر، با او گلاویز می‌شوند و لباسش را پاره می‌کنند.

دخترک که حالا همه او را با عنوان «دختر علوم تحقیقات» می‌شناسند، در پی این بی‌حرمتی و تحقیر سیستماتیک، ناگهان به ته خط می‌رسد، یک لحظه سر بلند می‌کند و به دنیای دروغین دور و برش نگاهی می‌اندازد، نفس عمیقی می‌کشد و تصمیم بزرگی می‌گیرد. همان تصمیمی که قبل از او صدها زن وقتی به ته خط رسیده بودند، اتخاذ کردند. همان‌جایی که فهمیدند بدن آنها مال خودشان است و نه متعلق به غیرت مردان زندگی‌شان و سنت‌های پوسیده و دین‌های افیونی و مردسالاری احمقانه.

در همان لحظه بود که دخترک در قلب خود با بلندترین نهیبی که یک انسان می‌تواند فریاد بزند، نجوا کرد «نه» و سپس بزرگ شد، قوی شد، از اسارت آزاد شد، رها شد و آرام و خونسرد آن دیوار دروغین را شکست و از حصار «زندان دروغ» گذر کرد.

لباس‌های پاره شده‌اش را از تن کند، ماموران حراست را با بدن زنانه‌اش تحقیر کرد و دست به سینه و مقتدر در محوطه‌ی دانشگاه قدم زد.

اما واقعیت جسارت یک زن در گذر از دیوار دروغین و تابوگونه‌ی «بدن زنانه» چیزی نبود که جمهوری اسلامی توان تحملش را داشته باشد و به همین خاطر او را گرفتند و بردند و خیلی زود با حیله‌ی نخ‌نما شده‌ی «بیماری روانی»، به سراغ دخترک که حالا گفته می‌شد آهو دریایی نام دارد، آمدند.

ویدئوهای این اتفاق خیلی زود رسانه‌ای شد و طبق معمول انواع و اقسام تحلیل‌ها و عکس‌العمل‌ها، روانه‌ی رسانه‌های اجتماعی شد.

کاربری برایش نوشت: «‏۶ سال پیش در مورد ‎ویدا موحد، ‎دختر انقلاب هم می‌گفتند که مشکل روانی داره.» و بعد پرسید: « دختر علوم تحقیقات کجاست؟»

‏دکتر شکیب نصرالله، روانشناس مونترالی از دانشگاه مک‌گیل، در رابطه با این دختر معترض از دانشگاه علوم و تحقیقات در حساب X خود نوشت:

«این عصیان، بهترین اجرای خیابانیِ اعتراض است. هنر پرفورمنس بهتر از این؟ عکس عالی‌ست و تمام حرف‌ها را می‌زند. گروهی امنیتی حکومتی که دستپاچه در حال مشورت با اربابان‌شان هستند که با این «تروریسم» (آنطور که بسیج به درستی لغبش داده بود: «وحشت» این حکومت هم همین است) چه کنند. به عنوان رواشناس از همین حالا بگویم که هرگونه برچسب اختلال روانی به این دختر فارغ از پیشینه‌ی روانی، هیچ توجیهی ندارد. مادامی که به یک فرد تعرض می‌شود، واقعه باید فقط در چهارچوب آن تعرض بررسی شود. یعنی حتی اگر سابقه بیماری روانی هم وجود داشته باشند، نامربوط است.»

و در توئیتی دیگر در سرزنش نظاره‌گری و بی‌عملی سایر دانشجویان نوشته است: «‏با اختلاف، مهمترین تحلیل روانی از این واقعه اتفاقا همین است: چرا دیگران به کمک او نرفتند و از او دفاع نکردند؟ چرا شاهدین قضیه، (bystanders ) به «ناظران بی‌عمل» تبدیل شدند و در حقیقت طرف سرکوب را گرفتند؟ مشکل روان و اعتقادات آنها چه بود که طرف حقیقت نایستادند؟»

مسیح علینژاد که طرح چهارشنبه‌های سفید او، سال‌ها است موج بزرگ و روشن‌گرایانه‌ای در ایران در اعتراض به حجاب اجباری ایجاد کرده است، نوشت:

«اقرار می‌کنم که بسیاری از ما زنان ایرانی بارها و بارها در برابر آزار طاقت‌فرسای گشت‌ارشاد، در برابر زورگویی‌های ماموران حجابِ جمهوری اسلامی به این مرحله رسیده بودیم که با ذره ذره‌ی وجودمان دلم‌مان می‌خواست، تمام رخت و لباس اجباری شریعت را از تن بکنیم و بر سر نظام حاکم و گشت‌ارشادهای رسمی و غیر رسمی اطراف‌مان بکوبیم.»

و در بخش دیگری از پیامش نوشته است:

«ما خسته‌ایم از نظام اسلامی، از قوانین واپسگرای اسلام، و نیز از اصلاح‌طلب و اصوالگرا و هر براندازی که ما را به جرم اعتراض به حجاب اجباری و آپارتاید جنسیتی سالها تحقیر کرد و مطالبه‌ی ما زنان را نازل و کوچک پنداشت. ما از هیس‌هیس گویانِ همیشه در صحنه عبور کرده‌ایم. ما خوب می‌دانیم وقتی اجازه ندهیم تن و جان مان پلتفرم سیاسی هیچ ایدئولوژی و جریان سیاسی شود، وقتی فریاد بزنیم نه به حجاب اجباری این فریاد، بنیان یک حکومت دیکتاتوری را فرو می‌ریزد.»

سامان رسول‌پور، روزنامه‌نگار ساکن لندن در یادداشتی نوشت: «‏یک گروهی هم هستند که می‌گویند اقدام ‎#آهو_دریایی را سیاسی نکنید. عزیزان: حجاب اجباری یک امر سیاسی است. سرکوب زنان یک امر سیاسی است. حکمرانی بر بدن، یک امر سیاسی است. عصیان و مقاومت زنان، یک امر سیاسی است. فوران خشمِ انسان تحت ستم، یک امر سیاسی است. وجود مخبر در دانشگاه، یک امر سیاسی است. ربودن یک انسان، یک امر سیاسی است. مجنون خواندن معترض، یک امر سیاسی است. ترس از اطلاع‌رسانی یک امر سیاسی است. ترسیدن از سیاست، یک امر سیاسی است.»

مسعود هاشمی، مشاور املاک در مونترال
 

نیازمندیهای مداد
کسب‌وکارهای مونترالی

محمد تائبی، مشاور و بروکر بیمه
محمد تائبی، مشاور و بروکر بیمه
کلینیک دندانپزشکی ویلری، دکتر عندلیبی
دارالترجمه رسمی فرهنگ
مریم رمضانلو، کارشناس وام مسکن
 
رضا نوربخش، نماینده فروش نیسان
آکادمی موسیقی هارمونی
آکادمی موسیقی هارمونی

«مداد» در چند خط

«مداد»، مجله آنلاین مونترال
مداد یعنی کودکی، صداقت، تلاش تا آخرین لحظه، یعنی هر قدر کوچک‌تر، همان‌قدر باتجربه‌تر

ارتباط با «مداد»:
تلفن: 4387388068
آدرس:
No. 3285 Cavendish Blvd, Apt 355
Montréal, QC
Canada

مداد مسئولیتی درباره صحت آگهی‌ها ندارد

بازنشر فقط به شرط لینک به مطلب اصلی در وب‌سایت مداد

«مداد» در شبکه های اجتماعی

مداد، مجله آنلاین مونترال

آمار بازدید از «مداد»

  • 602
  • 1,159
  • 9,077
  • 52,761
  • 771,999

MÉDAD
Persian E-magazine of Montr
éal

MÉDAD is an Independent, Montreal based, Persian Language E-Magazine.
Using the digital platform, Medad is trying to be the voice of Afghan / Iranian-Montrealers.
Medad Editorial is formed by a group of experienced and independent journalists.

Tel: 4387388068

Address:3285 Cavendish Blvd, #355
Montréal

امیر سام، مشاور املاک