اواخر ماه مه امسال، در تدارک مراسم و سور وسات عروسی یکی از بهترین دوستانم در مونترال بودم که برای اولین بار صابون سیستم ناکارآمد پزشکی کبک به تنم خورد.
شب قبل از عروسی بود که یکی از دوستانم در تاکسی را روی انگشت شست دست راست من بست. ناگهان دنیا پیش چشمانم تیره و تار شد. انگشتم به شدت پر از خون شده بود و درد آنقدر زیاد بود که بر اثر افت فشار خون چندثانیهای نقش بر زمین بودم. دوستانم من را از روی زمین بلند کردند و به سرعت به اورژانس بیمارستان یهودیان واقع در منطقه کت دنژ رساندند.
لحظه به لحظه حالم بدتر میشد و درد انگشتم بیشتر. سرگیجه و تهوع از یک سمت و سوزش شدید و درد استخوان دستم از سویی دیگر ضعف من را بیشتر میکردند. وقتی وارد قسمت پذیرش اورژانس شدیم، زنی که پشت شیشه نشسته بود بسیار خونسرد و بی عجله و انگار نه انگار که دست من چه اوضاع وخیمی دارد یک نگاه سرسری انداخت و گفت که چیز مهمی نیست. دوستم که به دلیل نوع کارش در بیمارستان دورههای تحقیقاتی زیادی می گذراند، سعی کرد با بر زبان آوردن چند اصطلاح پزشکی، زن را کمی ترغیب به توجه کند اما نتیجه این بود که زن گوشی را بردارد و به یک نفر در بخش پذیرش تماس بگیرد و در حین توضیحاتش بگوید که اتفاق مهمی نیست و ما بیخودی شلوغش کردهایم!
با اصرار من مبنی بر اینکه حالم بد است و فشارم افتاده با اکراه فشارم را گرفت و در نهایت گفت چون شب شنبه نزدیک ساعت ۸ است دیگر هیچ دکتری در کیلینیک نیست و باید تا فردا صبر کنیم! خلاصه که در نهایت با اعتراضات شدید ما دکتری در کلینیکی خارج از بیمارستان با تماسی که گرفته شد انگشت مرا ویزیت کرد و در آنجا بود که فهمیدم احتمال شکستگی وجود دارد و یک هفته استراحت و دو هفته ماندن دست در آتل از پیامدهای بعدی این حادثه بود.
احتمالا برای برخی از شما تجربههای مشابهی پیش آمده باشد که در هنگام نیاز به فوریتها و مراقبتهای پزشکی با بی تفاوتی و بیانگیزگی مسئولان بخشهای مختلف اورژانس یا پزشکان خانواده در بیمارستانهای استان کبک روبرو شدهاید.
وقتی مجموعه این رخدادها را کنار هم میگذاریم شاید دیگر از شنیدن اخباری که چند روز قبل در رسانههای کبک منتشر شدند خیلی تعجب نکنیم. اینکه بیشتر کبکیها ترجیح میدهند برای حل و فصل مسایل درمانی خودشان راهی استان همجوار یعنی انتاریو شوند.
انتاریو، میانبر درمان کبکیها
طبق آمار در حدود ۱۳۰ هزار کبکی ترجیح میدهند برای موارد اورژانسی به خارج از کبک بروند و ۱۵۰هزار نفر هم برای درمان و مشاوره با پزشک راهی استانهایی چون انتاریو می شوند. مدتی قبل گزارشی به نقل از مونترالگزت درباره دختر نوجوان کبکی به نام آنی منتشر شد که به خاطر عدم تشخیص گزش او توسط کنه لایم، به مشکلات بسیار زیادی گرفتار شده بود.
همه این انتقادات درست در زمانی رخ می دهد که در گزارشهای اخیر مرکز بیمه و سلامت کبک در حدود ۲۵۰میلیون دلار هزینه برای داشتن حق انتخاب برای درمان در سایر استانهای کانادا ماند اونتاریو توسط کبکیها پرداخته میشود که در ده سال اخیر رشد ۶۳ درصدی داشته است.
تینا چپمن ساکن یکی از شهرستانهای کبک است که بعد از حدود ۸ ساعت معطلی در اورژانس بیمارستان محلی بخاطر یک بخیه ساده برای دست پسرش، سرانجام تصمیم میگیرد با چند دقیقه رانندگی به یک اورژانس در شهر مجاور در استان انتاریو مراجعه کند. در آنجا در عرض یک ساعت به کار او رسیدگی شد. به گفته تینا بیشتر مراجعان اورژانس بیمارستانهای انتاریو از کبک هستند و بسیار تعجب میکنند که چقدر زود به کار آنها رسیدگی میشود.
اما در نقطه مقابل داستانهای جالبی هم درباره حجم بالای کار پرستاران کبکی وجود دارد که طبق گزارشات در طی ده سال اخیر بسیاری از آنها را وادار به مهاجرت به کشور سوییس کردهاست. به گزارش «مداد» به نقل از سیبیسی، ساعات کاری بالا، عدم برنامه زمانبندی مناسب و تعاملات بین بیمار و پرستار و پزشک و نبود حق انتخاب برای روزهای کاری و مرخصی اندک پرستاران و نیز دستمزد بسیار کم آنهانسبت به پزشکان، همه و همه دست به دست هم دادهاند تا بیشتر پرستاران ماهر و کارآمد کبک به کشور سوییس که یکی از زبانهای رسمیاش فرانسوی است، مهاجرت کنند. همین مساله خود میتواند سند تایید دیگری بر عملکرد ضعیف سیستم پزشکی کبک باشد.
قضیه وقتی جالبتر میشود که دولتمردان کبکی هر سال در گزارشها و برنامههایشان از افزایش بودجه در بخش سلامت و بهداشت دم میزنند اما نتیجه، چندان چنگی به دل نمیزند. سال ۲۰۱۴، فیلیپ کویارد، نخستوزیر فعلی استان کبک، در نطق انتخاباتیاش متعهد شد که در صورت انتخاب، حزب او ۵۰۰ سوپر کلینیک مجهز را برای خدماترسانی به مردم با نیروهای کارآزموده و مجرب راهاندازی میکند که مردم از انتظار در بیمارستان ها خلاصی پیدا کنند. اما در همان زمان آمارهایی که رادیو کانادا در یکی از گزارشهایش به آن اشاره کرده بود نشان میداد که ۶۳ درصد مردم از خدمات ناراضی بودند که در حدود ۳۳ درصد شکایات مربوط به پزشک خانواده و ۲۶ درصد هم مربوط به انتظار برای بخش اورژانس میشد. ۲۱ درصد از مردم هم برای کمبود پرستار اعتراض میکردند.