مادری پریشان در درمانگاهی در قم در گوشهای بین دو دیوار، مستأصل و نگران، نوزاد بیمارش را در حالی در آغوش گرفته که روی زمین نشسته است.
در آن سوی سالن و در گوشهی دیگری بین دو دیوار، یک آخوندک جاسوس، صحنه را برای گرفتن یک عکس از یک زن بیحجاب، لابد برای چند هزار تومن پول توجیبی، مناسب میبیند و با نقض حریم خصوصی یک مادر، از «مادر قمی» عکسی میگیرد.
اما آخوندک قمی داستان ما که لابد در تربیت خانوادگی و در درسهای حوزوی هرچه از زنان شنیده و دیده، دربارهی «ضعیفهها» بوده و زنان بیاختیاری که نصف آدم حساب میشوند و برای آب خوردن باید از مرد زندگیشان اجازه میگرفتند، نمیدانسته که سوژهی عکس او یک شیرزن ایرانی بوده است.
زن غیوری که با عکسالعمل شجاعانهاش، از حریم خصوصی خود و نوزادش با قدرت دفاع کرد، زانوهای ضعیف آخوندک را به لرزش درآورد، آبرویش را برد و چهرهی پلید او و «افکار پوسیدهاش» را آشکار ساخت.
»» ویدئوی این رویداد را ببینید
این اتفاق برای یک بار دیگر نشان داد که چرا خیزش مردم ایران علیه جمهوری اسلامی، یک «انقلاب زنانه» است و چرا شعار #زن_زندگی_آزادی آنقدر قدرتمندانه توانست همهی ما را متحد و دور هم جمع کند و چرا جمهوری اسلامی همهی تلاش خود را کرد تا این شعار را تغییر دهد و در نهایت حذف کند.
این اتفاق همچنین نشان داد که کلمه به کلمهی شعار «هیز تویی، هرزه تویی، زن آزاده منم» هزاران داستان از ظلم، ستم و تبعیض جنسیتی در دل خود نهفته دارد و به همین دلیل وقتی در یک تجمع ادا میشود، برای چندین دقیقه تکرار و تکرار و تکرار میشود.
شروین حاجیپور حالا باید در زندان یک خط دیگر به ترانهی «برای …» اضافه کند که در آن برای مادر قمی و نوزاد بیمارش بخواند.