با نگاهی به اخبار در هفته گذشته، به احتمال زیاد با خبر خودکشی چند تن از شخصیتهای موفق و مشهور مواجه شدهاید و شاید این ماجرا شما را به فکر فرو برده باشد که یک فرد در اوج موفقیت و شهرت به چه دلیل باید به جایی برسد که تصمیم به خودکشی بگیرد. یکی از مباحثی که در این رابطه و در این چند روز بسیار مورد توجه واقع شده، بیماری افسردگی است. اما بیماری افسردگی چیست و چگونه میتواند فرد را به مرحلهای برساند که از زنده بودن خود سیر شود و آیا راهی برای درمان آن وجود دارد؟
افسردگی یکی از انواع اختلالات خُلقی است و شامل احساسات منفی، غمگینی و ناتوانی در لذت بردن است که شدید و طول کشیده باشد. این تعریف نباید با «نوسانات خلق و خوی» که گاهی اتفاق میافتد اشتباه شود. برخی از افراد به اشتباه افسردگی را نشانه ضعف فرد میدانند که تصور کاملا اشتباهی است و مانند هر بیماری دیگری باید درمان شود.
اختلالات خلقی که افسردگی یکی از انواع آن است در سراسر جهان بسیار شایع است. براساس آمار سال 2012، 5.4 درصد جمعیت بالای 15 سال کانادایی نشانههای اختلالات خلقی را تجربه کردهاند که 4.7 درصد آن مربوط به افسردگی شدید بوده است. میزان این بیماری در زنان بیشتر و تقریبا 2 برابر مردان است.
نشانههای جسمانی:
• خستگی دایمی و کمبود انرژی
• پریشانی شدید
• مشکلات خواب، کمخوابی یا پرخوابی
• کاهش یا افزایش اشتها که میتواند منجر به کاهش وزن یا افزایش وزن شود
• کاهش یا از بین رفتن میل جنسی
• تیر کشیدنها و یا دردهای دایمی مانند سردرد، انقباضات یا مشکلات گوارشی که حتی با درمان هم بهتر نمیشود.
نشانههای روانی بیماری:
• غم عمیق و عدم لذت بردن از چیزهایی که فرد در گذشته لذت میبرده است
• از دست دادن علاقه به فعالیتهای حرفهای، اجتماعی و یا خانوادگی
• احساس مداوم گناه یا شکست در زندگی
• کاهش اعتماد به نفس و احساسِ بیارزش بودن
• کاهش تمرکز در انجام فعالیتها
• سختی در تصمیمگیری در امور
• افکار خودکشی
چه کسانی در خطر این بیماری هستند؟
همه افراد در هر سنی و با هر سطح اجتماعی-اقتصادی و یا تحصیلات میتوانند به افسردگی دچار شوند. در بیشتر مواقع یک علت برای بیماری وجود ندارد و عوامل متعددی با هم منجر به بروز نشانههای بیماری میشوند. این عوامل شامل:
آ. عوامل ژنتیکی مانند سابقه اختلالات خلقی در اعضای خانواده فرد و یا وجود بیماریهای جسمانی همزمان مانند اختلالات اضطرابی، بیماریهای قلبی-عروقی، سرطان، بیماریهای ریه و یا بیماریهای مزمن دیگر باشد.
ب. عوامل اجتماعی؛ شرایطی که فرد میزان بالایی از استرس را تجربه میکند نیز در ایجاد این بیماری نقش دارند. مانند افرادی که عزیزانشان را از دست میدهند و یا شغلشان را از دست دادهاند و یا افرادی که تازه مهاجرت کردهاند.
پ. عوامل محیطی مانند اعتیاد به مواد مخدر و یا الکل نیز در بروز این بیماری نقش دارد.
لازم به ذکر است که علت دقیق این بیماری همچنان ناشناخته باقی مانده است؛ اما یک تئوری در این باره وجود دارد که در این بیماری ساختار مغزی و عملکرد شیمیایی مغز تغییر میکند. به این صورت که جریانهای مغزی که خلق و خو را تنظیم میکنند در این بیماری کمتر کارآمد هستند. به همین دلیل تست آزمایشگاهی که با آن بتوان به تشخیص بیماری رسید هنوز وجود ندارد و پزشکان و روانشناسان از طریق مصاحبه و توضیحات بیمار به تشخیص میرسند.
راههای درمان بیماری
راههای مختلفی برای درمان افسردگی وجود دارد مانند روشهای درمانی بر مبنای گفتوگو شامل رفتار درمانی شناختی (Cognitive Behavioral Therapy)، درمان میان فردی (Interpersonal Therapy) و رواندرمانی روانشناختی (Psychodynamic Psychotherapy) هستند. این روشهای «مبتنی بر گفتوگو» بیشتر در درمان افسردگیهای خفیف تا متوسط موثر واقع میشوند. در «رفتار درمانی شناختی» هدف تغییر افکار و رفتاری از فرد است که به افسردگی دامن میزند. در درمان «میان فردی» به فرد کمک میشود که چگونگی تاثیر ارتباطات را بر روی خُلق شناسایی کند. در روش «رواندرمانی روانشناختی» به بیماران کمک میشود تا دریابند که چگونه رفتار و خلق و خویشان به وسیله مسایل حل نشده و احساسات ناخودآگاه تحتتاثیر قرار میگیرد.
درمان دیگری که بسیار کاربرد دارد استفاده از داروهای ضد افسردگی است. این درمان مواد شیمیایی مغز مانند سروتونین و نورواپینفرین را بالا برده و کارآرایی جریانهای مغزی افزایش مییابند. درمانهای دارویی برای اثرگذاری به دو تا چهار هفته زمان نیاز دارند تا نتیجه درمان حاصل شود. درمانهای دیگری مانند انجام ورزش روزانه، استفاده از نور درمانی به ویژه در افسردگیهای فصلی، داشتن حیوان خانگی در منزل و یا حمایتهای اجتماعی همگی مواردی هستند که به درمان این بیماری کمک میکنند. در بیشتر موارد متخصصان برای درمان ترجیح میدهند که از چند نوع درمان به صورت ترکیبی استفاده کنند.
زمان مشورت با پزشک
اگر پریشانی زیادی را تجربه میکنید و یا نشانههای بیماری از انجام عملکرد طبیعی روزانه شما را باز میدارد و یا در انجام مسؤولیتهای اجتماعی، خانوادگی و یا حرفهای دشواری دارید باید هرچه سریعتر با پزشکتان و یا مراکز کمکرسانی کبک که لیستشان در اینجا آمده است مشورت کنید.