در روز هشتم مارس هنگامیکه صدها مونترالی در روز جهانی زن، فریاد «زن، زندگی، آزادی» سر میدادند و نام مهسا امینی را زنده نگه میداشتند، نسیم نوروزی، استاد فلسفهی دانشگاه کنکوردیا در تجمعی متفاوت، آنچه بر سر مهسا امینی آمده بود را به گفتگوی افسر زن پلیس با او کاهش داد.
او تلاش کرد تا این تفکر را القاء کند که اگر شما یکی از آن میلیونها نفری بودید که در چند ماه گذشته موضوع خشونت مردسالارانه را محدود به شرایط ایران دیدهاید و در خیابانها در دفاع از زنان و دختران ایرانی، فریاد دادخواهی سر دادهاید، «فمنیست تنبل» بودهاید و برخلاف دستهی او و همفکرانش که آن را «فمنیست اخلاقگرا» نامید، ایران را به سمت جنگ و تحریم بردهاید.
این استاد دانشگاه کنکوردیا در این سخنرانی شش دقیقهای از تسلط خود بر فلسفه استفاده کرد تا این تصور را القاء کند که «تنبلها» یعنی همان کسانی که در دستهی «اخلاقگراها» نمیگنجند، با عدم درک درست از اوضاع بینالمللی، به جای حمایت از مهسا امینی و مبارزه با خشونت مردسالارانه، در واقع به عنوان سرباز سیاستمداران مردسالار غربی، مشغول مبارزه علیه زنها هستند تا غرب بتواند با اعمال تحریم بیشتر و گسترش سایهی جنگ، زنان ساکن در کشوری مثل ایران را تحت خشونت بیشتر قرار دهد.
اما نسیم نوروزی در طی این سخنرانی گیجکننده، فراموش کرد بگوید در شرایط تحریم، تجهیزات جنگی از چه طریقی به دست مردسالاران منطقهای رسیده است. او فراموش کرد بگوید که جنگ و ویرانی واقعی را همان «مردسالار منطقهای» مورد حمایت وی آغاز کرده است. جنگ و تحریمی علیه مردم ایران که هر روز مادری را داغدار میکند. او فراموش کرد …
او فراموش کرد یا خود را به فراموشی زد، تا بتواند جای قربانی و متجاوز را عوض کند. تا بتواند بگوید، مقصر، آن زنی است که زیر بار خشونت مردسالارانهی یک حکومت مذهبی، فریاد دادخواهی سر میدهد. تا بگوید همچین زنی «تنبل» است و پایش را از محدودهی «اخلاق» بیرون گذاشته و زنان و دختران ایرانی را شرمنده کند که با دادخواهی خود، سایهی تحریم و جنگ را بر سر کشورشان تحمیل کردهاند.
اما او باید بداند که ضدجنگها و ضدتحریمها و صلحطلبان واقعی، همان کسانی هستند که در شش ماه گذشته در سراسر دنیا فریاد زدهاند «زن زندگی آزادی»