گلوب اند میل در مطلبی به قلم رزالین واینک (ROSALIE WYONCH) به واکاوی نظام سلامت کانادا و هلند و درسهایی که میتوانیم از این کشور اروپایی برای اصلاح وضعیت کنونی بگیریم پرداخته است. خانم واینک تحلیلگر ارشد سیاستگزاری در موسسه معروف سیدی هوو (CD Howe) است.
ترجمه آزادی از این مطلب را میخوانیم:
————————————-
آسیبپذیری نظام بهداشت و درمان کانادا و لزوم ایجاد تغییر به منظور کاهش هزینههای صعودی درمان و بهبود کارایی آن، طی دوره همهگیری به خوبی برای همه آشکار شد. مشکل اینجاست که الگوی مالی نظام درمان در کانادا و اینکه مسئولیت مدیریت آن بر عهده چندین نهاد متفاوت حاکمیتی است موجب میشود اصلاح این نظام آن قدرها هم ساده نباشد.
به همین دلیل، شاید لازم باشد رویکردی متفاوت را در پیش گیریم. نظام درمانی هلند که از نظر پوشش جمعیتی و نیز زمان انتظار برای دریافت خدمات پزشکی وضعیت بهتری نسبت به کانادا دارد، میتواند الگوی خوبی برای ما باشد.
نظام سلامت در کانادا را معمولا «مدل تک پرداختکننده» (single-payer model) میخوانند، زیرا مردم در هر استان یا منطقه تحت پوشش فقط یک طرح جامع بیمه مربوط به همانجا قرار دارند. درآمد پزشکان و بیمارستانها فقط از بیمه دولتی استانی یا منطقهای تامین میشود.
اما این نظام دیگر حسابی قدیمی شده است. نظام سلامت کنونی کانادا قدمتی بالای ۵۰ سال دارد و برای دنیایی کارایی داشت که بیشتر خدمات پزشکی را میتوانستیم از یک پزشک عمومی دریافت کنیم. در دنیای پیچیده بهداشت و درمان امروز که انبوهی از متخصصان با گرایشهای مختلف در آن به ارائه خدمات میپردازند، نیازمند رویکردی متفاوت، همکارانهتر و البته منسجمتر و با شیوههای پرداختی متفاوتتری هستیم.
برای همراهسازی نظام سلامت با دنیای پرتغییر امروز میتوان از مدل مالی چند بازیگره (multipayer financing model) بهره گرفت. هلند از چنین مدلی استفاده میکند. در این مدل، مردم میتوانند بین بیمههای مختلف یکی را انتخاب کنند. این بیمهها نیز برای جذب مشتری بیشتر با هم رقابت میکنند و هر کدام سعی میکنند خدماتی بهتر به مشتریان ارائه دهند.
کانادا میتواند مدلی مشابه هلند را اجرایی کند تا کاناداییها بتوانند به جای فقط یک گزینه بیمه، چندین گزینه بیمه سلامت، اعم از دولتی و خصوصی برای انتخاب داشته باشند.
یکی از نکات مهم درباره الگوی نظام سلامت در هلند این است که رقابت بین بیمهها در آن افسارگسیخته و بدون نظارت نیست. بیمه سلامت برای همه ساکنان هلند الزامی است. از سوی دیگر، هر فرد میتواند خودش شرکت بیمه مورد نظرش را انتخاب کند. در واقع نوعی تعادل بین اجباری بودن بیمه و حق انتخاب در این کشور وجود دارد.
در نظام چندبازیگره بیمه سلامت، شرکتهای بیمه میتوانند با ارائهدهندگان خدمات بهداشت و درمان درباره شیوههای مختلف پرداخت وارد مذاکره شوند. همین انعطافپذیری سبب میشود شرکتهای بیمه و ارائهدهندگان خدمات درمانی بتوانند به شیوههای کمهزینهتری برای خدمترسانی به مشتریان دست یابند.
از سوی دیگر، هر فرد در هلند این امکان را دارد تا بیمهای که برگزیند که بهترین خدمات و قیمت را پیشنهاد میکند. ارائهدهندگان خدمات درمانی بیشتر با آن دسته از شرکتهای بیمه کار میکنند که شرایط پرداخت بهتری دارند. خلاصه اینکه به دلیل اینکه مردم و ارائهدهندگان خدمات بیمه خودشان میتوانند برای انتخاب شرکت بیمهای مناسب تصمیمگیری کنند، کل نظام بهداشت و درمان نیز بهبود مییابد، بدون اینکه نیازی به تصمیمات سیاسی در سطوح بالای حاکمیتی باشد.
اما در کانادا نمیتوان به همین راحتی به بهبود کیفیت خدمات در نظام سلامت پرداخت. اصلاح نظام کنونی فقط در قالب ارائه طرحهای بزرگ توسط سیاستمداران ممکن است و البته فراموش نکنیم که هر نوع تصمیمگیری در این زمینه، همیشه با مخالفتهایی نیز روبرو خواهد شد. نظام کنونی سلامت در کانادا به شکلی است که ارائهکنندگان این خدمات در نهایت نمیتوانند درآمدی متناسب با خدمات بهتری که میتوانند ارائه دهند دریافت کنند.
نکته بعدی این است که نظام سلامت در یک استان کانادا تفاوتهایی اساسی با استانهای دیگر دارد. همین موضوع سبب میشود نتوان برابری ایدهآل در زمینه ارائه خدمات درمانی را در سطح ملی اجرایی کرد. اما نظام چندبازیگره (مثل هلند) این فرصت را فراهم میکند که تغییرات لازم به شکلی تدریحی و با مخالفتهایی کمتر صورت گیرد.
البته بیشتر کاناداییها شاید با نظام چندبازیگره بیمه سلامت در ایالات متحده آشنایی داشته باشد. مشکل اصلی همسایه جنوبی این است که بیمه درمانی در آن بسیار گران است و بسیاری از افراد اصلا بیمه ندارند. اما ایالات متحده یک استثناء در این زمینه به شمار میرود.
کشورهای دیگری مثل سوئیس، آلمان، اسرائیل و هلند از جمله مصداقهای نظام چندبازیگره بیمه درمانی هستند که نه تنها حق بیمه کمتری نسبت به بیمههای آمریکا از مردم میگیرند، بلکه پوشش بیمه در آنها نیز شامل همه مردم میشود. موارد تحت پوشش بیمه در این کشورها نیز از کانادا هم بیشتر بوده و مواردی مثل داروهای تجویزی را نیز شامل میشود.
یکی از پیشنهادات برای اصلاح نظام کنونی بیمه درمانی در کانادا و تبدیل آن به یک نظام چندبازیگره این است که بیمه موجود در هر استان به عنوان گزینه پیشفرض در نظر گرفته شود و در کنار آن، امکان حضور شرکتهای بیمه دیگر هم فراهم شود. به این ترتیب، همه ساکنان استان تحت پوشش بیمه اصلی دولتی قرار میگیرند، مگر اینکه کسی بخواهد یک بیمه دیگر جایگزین را انتخاب کند. اجرای این طرح به مراتب سادهتر از تدوین طرحهایی برای اصلاح بنیادین نظام کنونی خواهد بود.
نظام بهداشت و درمان کانادا با چالشهای بزرگی روبروست. کمبود پزشک و کادر درمان و افزایش تقاضا برای ارائه خدمات پزشکی به سالمندان نسل موسوم به انفجار جمعیت (baby boomers) از جمله چالشهایی هستند که روز به روز جدیتر میشوند. برای افزایش کارایی و استواری نظام درمانی کانادا، نیازمند اصلاحاتی ساختاری هستیم. ایجاد امکان رقابتی مدیریتشده بین شرکتهای مختلف بیمه، یعنی همان کاری که هلندیها انجام دادهاند، میتواند به ما در دستیابی بهتر به این هدف کمک کند. بهتر است هر چه زودتر دست به کار شویم!