این دو پرسش مهم، در واقع شالوده کتاب راکل فلچر هستند. خانم فلچر که اصالتا ساسکاچوانی است و در سال ۲۰۱۶ به کبک سیتی نقل مکان کرد، به عنوان خبرنگار گلوبال نیوز در مجمع ملی کبک حضور دارد.
کتاب «چه کسی به کبک تعلق دارد؟ سیاستهای هویتی در یک جامعه در حال تغییر» (Who Belongs in Quebec?: Identity Politics in a Changing Society ) به بررسی رویدادهای چند سال اخیر در حوزه سیاست و نیز جامعه کبک پرداخته است. انتخابات استانی سال ۲۰۱۸ که به پیروزی «ائتلاف آینده کبک» (CAQ) به رهبری فرانسوا لوگو منجر شد، گفتگوها درباره منشور ارزشهای کبک و نیز قانون ۲۱ (موسوم به قانون سکولاریسم) از جمله موضوعاتی است که در این کتاب مورد واکاوی قرار گرفته است.
اما موضوع حمله به مسجد کبک سیتی را میتوان اساسیترین بخش از این کتاب دانست. در ماجرای حمله به این مسجد، یک کبکی جوان به نام الکساندر بیسونت (Alexandre Bissonnette) با تیراندازی خود شش نمازگزار را در محل عبادتشان کشت.
خانم فلچر توضیح میدهد چه شد که به عنوان خبرنگاری که در قلب حادثه حضور داشته، تصمیم گرفت این کتاب را بنویسد. او میگوید «بسیاری از جزئیات مهم (این حادثه) در خبرها و تحلیلهای رسانههای انگلیسیزبان غیرکبکی نادیده گرفته میشد.»
این کتاب تقریبا فقط به موضوعاتی که جنبه خبری دارد پرداخته است. در نتیجه، با خواندن این کتاب نمیتوان با ماهیت عمیق مشکلات روزمرهای که بسیاری از مهاجران و کبکیهایی که با رفتارهای نژادپرستانه روبرو هستند آشنا شد.
کتاب دیگری به نام «آیا ما کبکی نیستیم؟» (Ne sommes-nous pas Québécoises?) نوشته رزا پیر (Rosa Pires) بیشتر به این جنبهها پرداخته است. نویسنده در این کتاب به بیان داستان خودش و نیز زنان نسل دوم کبکی پرداخته است.
همچنین یک مجموعه مستند تلویزیونی در سال ۲۰۲۰ با نام «شکستن کد» (Briser le code) در کبک تولید شد که داستان کبکیهایی بومی و کبکیهایی که با رفتارهای تبعیضآمیز روبرو میشوند را به تصویر کشیده است.
کتاب «چه کسی به کبک تعلق دارد؟» ابتدا به سراغ انتخابات سال ۲۰۱۸ استانی کبک میرود. پس از پیروزی فرانسوا لوگو در این انتخابات، حزب او بلافاصله دست به کار شد و قانون ۲۱ و یک قانون جنجالی دیگر را برای اصلاح نظام مهاجرتی استان، محدودسازی تعداد مهاجران و نیز الزام مهاجران به گذراندن آزمون ارزشهای کبکی را تصویب کرد. نویسنده کتاب، پیروزی «ائتلاف آینده کبک» (CAQ) را با پیروزی دانلد ترامپ و گسترش موج جهانی پوپولیسم و کاهش رواداری (تساهل) مرتبط میداند.
نقل قولی از جان مککوی (John S. McCoy) در این کتاب آمده است که میگوید کبک به خاطر اصالت نژادی جدیتر (نسبت به سایر استانها) هرگز همانند سایر استانها، پذیرای سیاست چندفرهنگی (که مورد تاکید دولت فدرال قرار دارد) نبوده است. اما حالا که کبک با تغییراتی در عرصه گستردهتر جهانی روبروست، هم دولت و هم مردم کبک احساس میکنند باید به بازتعریف مفاهیمی مثل سکولاریسم بپردازند.
در بخشی از این کتاب میخوانیم: «کبک در یک دو راهی قرار دارد. فکر میکنم با یک انقلاب آرام روبرو هستیم. آیا کبک میخواهد به یک قدرت اقتصادی در سطح بینالمللی و یک بازار متنوع که روی نوآوری و نیروی انسانی در سراسر دنیا سرمایهگذاری میکند تبدیل شود؟ یا اینکه حتی از فکر کردن به چنین آینده و چشماندازی هراس دارد؟»
فلچر از تعامل روزمرهای که با کبکیها داشته به این نتیجه رسیده که آنها «از تازهواردان استقبال میکنند. اما تا حدی از نحوه ادغام این تازهواردان در جامعه کبک هراس دارند.» او در این کتاب توضیح میدهد که چگونه احزاب سیاسی و رسانهها در کبک بر «آتش نارواداری» میدمند و چگونه مفهوم سکولاریسم، به شکلی متفاوت از آنچه واقعا معنا میدهد، در گفتگوهای سیاسی استان مورد استفاده قرار میگیرد.
در بخشی دیگر از کتاب میخوانیم: «انتظار میرود که مهاجران به ارزشهای ما باور داشته باشند. اما ابتدا باید به این پرسش جواب دهیم که اصلا ارزشهایمان چه هستند؟» وقتی ماجرا به اینجا کشیده میشود، به نظر میرسد که هیچ پاسخ واحدی وجود ندارد و هر کسی، بر درست بودن نظر خودش تاکید دارد!
کشتار مسجد کبک سیتی
یک بخش مهم از کتاب به ماجرای تیراندازی در مسجد کبک سیتی و پیامدهای آن اختصاص دارد. در این بخش، نقلقولهایی از برخی بازماندگان این حادثه آمده است. یکی از فرزندان افراد کشته شده در این حادثه میگوید: «چگونه ممکن است مردی که همسن من است، هر دو در یک شهر بزرگ شدیم، تحصیلاتش مثل من است و شاید اصلا رو را بشناسم…بتواند پدرم و پنچ پدر دیگر را بکشد؟»
هیچ پاسخ دقیقی به این پرسش وجود ندارد. اما فلچر در این کتاب به واکاوی برخی جزئیات پرداخته و نشان داده چگونه الکساندر بیسونت که در نوجوانی مورد آزار و اذیت دوستانش قرار داشت، دست به این کشتار زده است. در این میان، شواهدی که پلیس با بررسی فعالیتهای آنلاین او پیش از این کشتار به دست آورده، میتواند پرده از برخی رازها بردارد. در بخشی از کتاب میخوانیم:
قاتل ابتدا اخباری درباره دستور ترامپ برای ممنوعیت سفر مسلمانان به ایالات متحده را میخواند. سپس به فیسبوک سری میزند و نگاهی به صفحه ماری لو پن (Marine Le Pen) که نامزد حزب راستگرای افراطی فرانسه است میاندازد. در ساعت ۵:۲۸ دقیقه عصر است، توئیتی که جاستین ترودو در پاسخ به اقدام ترامپ برای ممنوعیت سفر مسلمانان منتشر کرده را میخواند. ترودو گفته از ورود پناهجویان و سایر مهاجران استقبال میکند. قاتل بعدها در بازجویی به پلیس میگوید که پس خواندن این توئیت ترودو، «خون جلوی چشمانش را میگیرد!»
بسیاری بر این باورند که رسانهها و به ویژه «رادیو کمارزش» (La radio poubelle) نقش مهمی در ایجاد اسلامهراسی و جرایم مرتبط با نفرت دارند. گفتنی است اصطلاح «رادیو کمارزش» برای رادیوهایی به کار میرفت که محتوای مبتذل و کمعمق و معمولا با رویکردهایی نژاپرستانه را منتشر میکردند. این رادیو در ابتدای قرن بیست و یکم، فعالیت زیادی در کبک سیتی داشتند. جزئیات بیشتر را میتوانید در این صفحه ویکیپدیا بخوانید.
نویسنده با جمعآوری دادههای مختلف درباره نویسنده، روایتی لحظه به لحظه از مردی منزوی و بدون تعادل روانی که سلاح به دست گرفته و به سمت مسجد کبک سیتی میرود را به مخاطب عرضه میکند.
لوگو، قانون ۲۱ و انقلاب آرام
فصلهای بعدی کتاب نیز به این موضوع پرداخته که چگونه موضوعاتی همچون هویت، مهاجرت و ملیگرایی کبکی، ناگهان در انتخابات استانی سال ۲۰۱۸ مورد توجه عمومی قرار میگیرد و چگونه حزب پیروز فرانسوا لوگو به سرعت دست به کار شده و قانون ۲۱ را تصویب میکند. قانون ۲۱ همان قانونی است که استفاده از «نمادهای مذهبی» را برای برخی از مشاغل دولتی (مثل افسران پلیس یا معلمان) ممنوع کرده است.
در نگاه اول شاید این گونه به نظر برسد که این قانون، رویکردی یکسان در برابر همه ادیان دارد. اما واقعیت این است که این قانون بیشتر زنان مسلمان را هدف قرار داده است. نویسنده میگوید «فدراسیون زنان کبک» (Fédération des femmes du Québec) که اتحادیهای دربردارنده گروههای مختلف فمینیست است و نیز حزب چپگرای کبک سولیدر، در ابتدا از این قانون استقبال کردند، اما پس از مدتی، از این حمایت خود دست برداشتند.
در مراسم بزرگداشت جانباختگان حمله به مسجد کبک سیتی، علی اندیای (Aly Ndiaye) که یک رپر و نیز مورخ اهل کبک سیتی است هم حضور داشت. او در یک سخنرانی پرشور، خیلی صریح اعلام کرد قوانینی مثل قانون ۲۱ موجب میشود زندگی کبکیهایی که مورد رفتارهای تبعیضآمیز قرار میگیرند سختتر شده و پذیرش آنها در جامعه با دشواریهای بیشتری روبرو شود. او در این سخنرانی، اشاره کرد که در برابر «سفیدپوستان کبکی» قرار ندارد، چون خودش کبکی است! او گفت: «من یک کبکی، کانادایی، سنگالیتبار، رنگینپوست و مسلمان هستم. کبک یعنی من!»
با وجود اینکه مقامهای دولتی کبک، وجود هر نوع نژادپرستی ساختاری در استان را رد میکنند، به نظر میرسد تحولاتی در جریان است. کبکیهای به حاشیهرفته به دنبال دیده شدن و تبدیل شدن به «کبکی تمامعیار» هستند. به نظر میرسد «انقلاب آرامی» که راکل فلچر به آن اشاره میکند، در حال وقوع باشد!