برگزاری کنسرت همایون شجریان و برادران پورناظری در مونترال با حرف و حدیثهای فراوانی همراه شد. مردم به این برنامه به چشم یک کنسرت پنجستاره نگاه میکردند اما در اجرا، وضعیت سالن و شرایط صندلیها توقع آنها را برآورده نکرده بود. ما در «مداد» حدود ۳۰ پیام شکایت از مونترالیها دریافت کردیم. پیامهای مردمی مخصوصا بعد از انتشار گزارش مداد از کنسرت شجریان در مونترال، اوج گرفت.
این شد که به سراغ امیر بهرام عباسی، برگزارکننده کنسرت همایون شجریان در مونترال رفتیم تا نظر او را درباره آنچه رخ داده جویا شویم. عباسی که گویا از خیلیها بازخورد منفی گرفته بود بدون اینکه به خبرنگار مداد فرصت طرح پرسش بدهد، خودش رفت سر اصل موضوع:
امیر بهرام عباسی: «بگذارید یک چیز را واضح بگویم. من همه تلاشم را کردم تا هرجور شده آقای شجریان را به مونترال بیاورم و این شرایطی که شما دیدید بهترین امکاناتی بود که ما میتوانستیم فراهم کنیم.»
می گویند احتمالا شما خواستهاید سود بیشتری کسب کنید…
امیر بهرام عباسی: نه این حرف اصلا درست نیست. برگزاری کنسرت یا آوردن گروههای تئاتری به مونترال کسب و کار من نیست. این کار برای من یک سرگرمی فرهنگی است. من اصلا سود و زیانی در این ماجرا نداشته و ندارم. هرچه بود متعلق به شرکت خود آقای شجریان میشد. هیچ قصد و نیتی در کار نبوده تا با گرفتن این سالن یا صندلیها بخواهیم سود بیشتری ببریم.
اگر میخواستیم سالن بهتری بگیریم که ظرفیت ۲ هزار نفر را داشته باشد، باید تاریخ را عوض میکردیم و در آن صورت آقای شجریان چارهای نمیداشت جز اینکه مونترال را از لیست خود حذف کند. چون هماهنگیها با بقیه شهرها انجام شده بود.
خب چرا این سالن؟ فضا اصلا مناسب نبود …
امیر بهرام عباسی: بله قبول دارم ولی در این دوره زمانی که تور کانادای آقای شجریان برنامهریزی شده بود، همه سالنهای درجه یک شهر هم پر بود، سالن «پَلِه دِ کُنگره» بهترین جایی بود که میتوانست پذیرای حدود ۲ هزار نفر باشد. شما فکر میکنید ما خودمان دلمان نمیخواست که مثلا «پلاس دِزار» را بگیریم؟ اما پر بود. در ضمن آقای شجریان هم برنامه تور کانادا را داشتند. ما نمیتوانستیم در این پنجره زمانی محدود، سالن بهتری پیدا کنیم و چون این سالن برای کنسرت دادن ساخته نشده، من حتی مجبور شدم پول خیلی زیادی خرج کنم تا سیستم صوتی عالی تهیه کنم که جبران کیفیت سالن بشود.
اما شما قبلا هم در این سالن، کنسرت معین را برگزار کردید
امیر بهرام عباسی: نه! نه! اصلا، آن کنسرت کار من نبود. کار دوست دیگری بود. من ژانویه گذشته کنسرت ابی را در «پلاس دزار» برگزار کردم. آن کنسرت کار من بود و مخاطبان شما هم حتما آنجا آمده بودند. حدود ۲ هزار نفر آمده بودند که یکی از بزرگترین و بهترین کنسرتهای کامیونیتی ایرانی این شهر بود. از مردمی که در آن کنسرت بودند بپرسید چقدر همه چیز عالی بوده. من یکی دو هفته بعد از آن کنسرت برای کنسرت آقای شجریان به سراغ همان سالن رفتم اما به من گفتند تا سپتامبر همه جاها پر شده است. این شد که مجبور شدیم این سالن را بگیریم. ببینید بزرگترین هدف من آوردن شجریان به مونترال بود. اگر میخواستیم زمان برگزاری را عوض کنیم تا برویم یک سالن بهتر، همایون شجریان مونترال را از تور کانادای خود حذف میکرد. برای این تور حدود یک سال برنامهریزی شده بود و واقعا حیف بود. من مدتها دنبال یک سالن بهتر بودم، اما جور نشد.
اما مردم وقتی به کنسرت شجریان میآیند توقع دیگری دارند
امیر بهرام عباسی: بله و حق هم دارند اما مردم باید توجه کنند که قیمت بلیتها بسیار پایین نگه داشته شده بود. شما مقایسه کنید با قیمت بلیت در تورونتو و ونکوور، کنسرت آقای شجریان چیزی نیست که ما بلیط ۵۵ دلاری برایش داشته باشیم اما در این کنسرت، ما بلیت ۵۵ دلاری هم فروختیم. فقط بلیت دو ردیف جلو، ۱۵۰ دلاری بود و بقیه ردیفها با قیمت مناسبتری عرضه میشد. ما ضمن اینکه با این کار مونترال را در لیست تور کانادای آقای شجریان حفظ کردیم، قیمت بلیتها را هم پایین نگه داشتیم و کنسرت را در بهترین فصل و در آغاز فصل جشنوارههای مونترال به روی صحنه بردیم. اگر میخواستیم سالن بهتری بگیریم که ظرفیت ۲ هزار نفر را داشته باشد، باید تاریخ را عوض میکردیم و در آن صورت آقای شجریان چارهای نمیداشت جز اینکه مونترال را از لیست خود حذف کند. چون هماهنگیها با بقیه شهرها انجام شده بود.
چند نفر بلیت خریده بودند
امیر بهرام عباسی: ما ۱۷۰۰ عدد بلیت فروختیم و سالن پر شده بود. کیفیت سیستم صوتی هم عالی بود. توجه کنید که سالن از نظر صوتی برای این کار طراحی نشده است و من فقط ۳۵ هزار دلار پول سیستم صوتی دادم تا به چهچهه شجریان در طول کنسرت کوچکترین خدشهای وارد نشود و میدانم که همه از کیفیت اجرا و صدا خیلی راضی بودهاند.
همچنین بخوانید:
بنظرم خیلی … هستند. آكادمى رمی سالن کنکوردیا کمپوس لویولا رو واسه بچه های ما کرایه کرد اونوقت در این شهر به این بزرگی یک سالن خالی حتی در یک سژپ یا کالج پیدا نشد?!
اگر ایشون کارشون این نیست پس چطور قبلا کنسرت ابی برگزار کردند!!!
در ضمن سیستم صوتی مشکل جدی داشت. دومرتبه صدای گوش خراش نویز پیچید و گروه میهمان هم مدام با گوشیهای خود مشکل داشتند. احتمالا ایشون در اون لحظات نبودند.
…. است.
شما وقتى كه گوشت و نخود لوبيا “نداريد” چه كار ميكنيد؟
ممكنه هر كارى بكنيد، اما آبگوشت نميپزيد!
چرا كه امكانات فراهم نبوده!
سالن نداشتيد،
سيستم صوتى نداشتيد،
نورپردازى درست نداشتيد،
صداى سيستم تهويه سالن هنگام اجرا، شبيه صداى قطار در تونل بود!
پس چه داشتيد؟
چه شرايط مثبتى داشتيد كه فكر كرديد بايد اين كار را انجام دهيد؟
ميدانيد با اين كارتان اين ١٧٠٠ نفر و هزاران نفر ديگر كه خبر اين “افتضاح” را شنيدند چقدر حس منفى نسبت به همايون شجريان گرفتند!؟!؟
چرا؟
چون در خوشبينانه ترين حالت، كه من بعيد ميدانم، شما بدون نخود و لوبيا و گوشت، آبگوشتى بار گذاشتيد كه جز يك خاطره و شب “بد” براى مردم چيز ديگرى نداشت!
كار فرهنگى نكنيد، اگر فرهنگ نداريد!
چه توجيهات پوچ و بیمعنی آوردن ايشون، خودشون دو بار گفتن تور كانادا از يكسال پيش برنامهريزی شده بوده، يعنی شما تو يكسال وقتی كه داشتين نتونستين حتی يک سالن سينما پيدا كنين؟؟؟!!! به هيچ عنوان باوركردنی نيست. تنها توجيه منطقی اينه كه شما كارتون رو بلد نيستين يا اينكه منافع مالیتون از مردم براتون مهمتر بوده. تموم شد و رفت ديگه لطفا منت هم سر مردم نذازين كه ما بخاطر شما همايون شجريان رو آورديم مونترال
صحبت هاشون سرشار از تناقض گویی است.برگزاری کنسرت کسب و کارشون نیست ولی 35هزار دلار هزینه بهبود سیستم صوتی را خودشون دادن. هیچ سود و زیانی از این برنامه عایدشون نشده و همه کاره شرکت خود آقای شجریان بوده ولی ایشون لطف کردن و قیمت بلیط ها رو پایین نگه داشتن واقعا چه انسان های شریفی…
برگزاری کنسرت کسب و کارشون نیست و برای فقط برای سرگرمی فرهنگیشون یکسال دوندگی میکنن تا ابی یا همایون رو بیارن اینجا.
آقای امیرعباس بهرامی همه چیز پول نیست اگر به شعور مخاطب احترام نمیگذارید حداقل شان هنرمند رو حفظ میکردین اگرچه هنرمند هم اگر برای هنر خودش احترام قائل بشه و نیک نامی بالاتر از مادیات در نظرش باشه وقتی وضعیت نامساعد این سالن را میدید یا اجرا نمیکرد یا ضرر مالیش را خودش متحمل میشد و پول مردم را عودت میداد اما افسوس که همه از یه درد مشترک رنج میبریم…