در دوران دانشجویی، یک همکلاسی داشتیم که هر بار حدوده ده دوازده پیراشکی را یکجا میخورد و پس از خوردن همه آنها، یک نوشابه رژیمی سفارش میداد! کسانی که این صحنه را میدیدند به او میگفتند که سفارش نوشابه، کار بیهودهای است، زیرا حجم زیادی از کالری را مصرف کرده و کالری کمتر نوشابه رژيمی، دیگر فایدهای ندارد!
اوایل ماه جاری، هیات بینالمللی تغییرات اقلیمی گزارشی تکاندهنده منتشر کرد و در این گزارش گفت که «روند گرمشدن اقلیم پدیدهای کاملا واقعی است، تاثیر انسان بر اقلیم کاملا مشخص است و محدودسازی فرآیند تغییرات اقلیمی نیازمند کاهش اساسی و پیوسته انتشار گازهای گلخانهای است.»
این گزارش در دورهای منتشر شده که دولتها در سراسر جهان، وعدههای مختلفی را برای رشد پایدار میدهند، سرمایهگذاران به شرکتهایی که به دنبال کنار گذاشتن سوختهای فسیلی هستند گرایش یافتهاند و برخی از مصرفکنندگان هم میخواهند محصولاتی «سبز» نظیر خودروهای برقی را جایگزین فناوریهای آلاینده قدیمیتر کنند.
متاسفانه، بیشترین این تلاشها مثل تلاش دوست من برای جبران مصرف سه هزار کالری اضافه ناشی از خوردن چند پیراشکی با مصرف یک نوشابه رژیمی است! فناوری را میتوان عین همان نوشابه دانست که نمیتواند ما را از مشکلات موجود برهاند. عرضه مواد شیرینکننده مصنوعی این امکان را فراهم کرده که محصولاتی با همان مزه قبلی، ولی کالری کمتر تولید کنیم. تولیدکنندگان خودروهای برقی مثل تسلا نیز همین کار را با موتور خودروهایشان میکنند. این موتورها همان میزان انرژی مصرف میکنند، ولی آلایندگی کربنی کمتری دارند.
حتی پیش از اختراع خودروهای برقی، بازده انرژی خودروها همواره با روند خوبی در حال پیشرفت بود. در دهه ۱۹۵۰، خودروها با هر یک گالن، حدود ده دوازه مایل را میپیمودند. الان حتی خودروهای اسیووی نیز میتوانند چهار برابر آن مقدار، بازدهی داشته باشند. این روند در همه فناوریها دیده میشود، از یخچال گرفته تا تلویزیون. این روند بهبود بازدهی انرژی سبب شده کارآفرینان حوزه فناوری و نیز سیاستمداران به این نتیجه برسند که میتوانند با نوآوری در زمینه فناوری، بر روند تغییرات اقلیمی غلبه کنند.
اما این طور نیست! با وجود همه این پیشرفتها باز هم شاهد هستیم که میزان انتشار گازهای گلخانهای افزایش یافته است. البته فناوری در این میان مقصر نیست، در واقع، فناوری به خوبی توانسته میزان هدررفت انرژی را کاهش دهد. مشکل در مصرفکنندگان یعنی خود ما نهفته است. هر قدر خودروها کممصرفتر میشوند، اشتهای ما برای مصرف هم افزایش مییابد. سفرهای هوایی را در نظر بگیرید. بسیاری از ما بارها با هواپیما سفر میکنیم. تعداد مسافرانی که با هواپیما به کشوری دیگر میروند طی هر دهه، دو برابر میشود که البته بیشتر این مسافران جزو شهروندان کشورهای غربی هستند. تا چند دهه پیش، کمتر کسی با هواپیما سفر میکرد. اما این روزها بسیاری از ما در تعطیلات با هواپیما به کشوری دیگر سفر میکنیم.
درست همان طور که برخی از ما از نوشابههای رژیمی برای از بین بردن حس گناه ناشی از پُرخوری استفاده میکنیم، از فناوریهای «پایدار» نیز برای پنهان کردن آسیبهای دیگری که به محیط زیست وارد میکنیم بهره میبریم. برای مثال، بازیافت پسماندها را در نظر بگیرید. قرار دادن پسماندها در سطلهای زباله موجب کاهش هدررفت منابع میشود. اما در واقعیت، عکس این مسئله روی میدهد. پژوهشها نشان میداد بازیافت میتواند مردم را به مصرف بیشتر سوق دهد، زیرا مردم فکر میکنند که دیگر چیزی هدر نمیرود و به همین دلیل، نگرانی خاصی برای مصرف بیشتر ندارند.
چرا جذب تسلا میشویم؟
لطفا اشتباه برداشت نکنید: از آنجا که خودروهای برقی موجب کاهش آلایندههای کربنی میشوند، به خودی خود ارزشمند هستند. اما مشکل از کجاست؟ برای پاسخ، یک خریدار معمولی خودروی تسلا را در نظر بگیرید. یک مرد میانسال درستکار و سالم که به شدت با افرادی که منکر پدیده تغییرات اقلیمی هستند، مخالف است. برای تصویر چنین افرادی، یک آمریکایی را عاشق ترامپ را تصور کنید که با خودروی وانت پرمصرف خود قصد دارد به سخنرانی رئیسجمهور سابق که به تمسخر گرمایش جهانی میپردازد بروند. اما آنچه این خریدار محترم خودروی تسلا از آن بیخبر است اینکه هر دو آنها به یک میزان به اقلیم آسیب میزنند!
دلیلش این است که راننده وانت ما درآمدی معمولی دارد، ولی درآمد صاحب خودروی تسلا دو برابر میانگین است. اتفاقا همین درآمد بالا پیشبینیکننده آن است که میزان تاثیر این فرد بر محیط زیست بیشتر است.
واقعیت آن است که ثروتمند بودن، برای محیط زیست بد است! آمارها نشان میدهد صاحبان خودروهای تسلا جزو یک درصد ثروتمند جامعه هستند و همین یک درصد، حدود یک ششم از کل آلایندگی کربنی دنیا و نیمی از آلایندگی ناشی از سفرهای هوایی را ایجاد میکنند. البته این آمارها، وضعیت سایر طبقات اجتماع را نیز نشان میدهد. با وجود اینکه ساکنان کشورهای غربی فقط یک پنجم جمعیت دنیا را تشکیل میدهند، بیش از دو سوم آلایندگی کربنی توسط ما تولید میشود.
جورج کارلین مدتها پیش به این نتیجه رسید. او میگفت نجات زمین ربطی به انسانها ندارد. زمین پیش از ما وجود داشته و پس از ما نیز همچنان وجود خواهد داشت. تلاشها برای مقابله با تغییرات اقلیمی نه برای نجات زمین، بلکه برای نجات خودمان است؛ آن هم از طریق حفاظت از محیط زیستی که این سیاره را برای نسلهای بعدی قابل سکونت میسازد.
اما با روند کنونی، وضعیت آینده چندان روشن نیست. تابستان امسال، همزمان با موجب گرما در غرب و نیز سیلابهای گسترده در اروپا، یک متخصص اقلیمشناسی گفت که به مرحلهای حساس از تغییرات اقلیمی رسیدهایم و باید بکوشیم وضعیت را به حالت عادی بازگردانیم. اما در تابستان امسال، با کاهش محدودیتهای کرونایی، دوباره به جادهها و آسمان بازگشتیم و مصرف سوخت هم رکوردهای جدیدی را ثبت کرد.
اگر فناوری نتواند میزان آلایندگیهای کربنی تولید ما را کاهش دهد، چه چیزی میتواند از عهده این کار برآید؟ خوشبختانه جواب این پرسش را میدانیم!
کره زمین به تازگی شاهد بیشترین افت انتشار گازهای گلخانهای بود که از جنگ جهانی دوم به این سو سابقه نداشت. دلیلش؟ محدودیتهای همهگیری کووید-۱۹!

البته هیچ تعجبی هم ندارد. میدانیم که رکورد اقتصادی موجب کاهش تولید گازهای گلخانهای میشود. اما بسیاری از ما به جای ادامه همان سبک زندگی که طی دوره محدودیتهای ناشی از همهگیری داشتیم، به سرمایهگذاری و خرید محصولات «سبز» میپردازیم تا به این ترتیب بتوانیم آینده بهتری را برای زمین رقم بزنیم. این کار درست همانند پرداخت پول برای خرید «نامه آمرزش» از کلیسا در قرون وسطی در اروپا به منظور رهایی از عذاب جهنم است!
فناوری میتواند گذارمان به یک زندگی با آسیب کمتر به محیط زیست را هموارتر سازد. مثلا تماس تصویری طی دوره همهگیری جایگزین بسیاری از سفرهای کاری شد. با این وجود، خودِ فناوری نمیتواند جایگزین آن تغییر شود.
کاناداییها تا چند روز دیگر پای صندوقهای رای خواهند رفت و شاید بخواهند به بررسی دقیقتر گزینههایی که اکنون با آن روبرو هستند بپردازند. یک راه این است که به همان سبک زندگی معمولمان ادامه دهیم و راه دیگر این است که سیارهای قابل سکونت را تحویل نسلهای بعدی بدهیم. آن دسته از کسانی که فرزندانی دارند، شاید در آینده بخواهند تصمیمی که گرفتند را به فرزندشان توضیح دهند!