بگذارید دوران ۲۰ سال قبل را بیاد بیاوریم. درست به یاد دارم از زمان حضور مجاهیدین که به گفته خودشان مدافع کابل بودند و دوران سقوط شوروی توسط مجاهدین، اینها حکومت موقت را ساختند و از همان اوایل رسیدن به قدرت، اولین کاریکه کردند ولایات و یا در داخل شهر کابل بین ۹ حزب تقسیم شد.
هرکدام ساحه حکمروایی خود را داشتند و شهر کابل را با جنگهای میان گروهها به ویرانه تبدیل کردند و دولت پاکستان این بی اتفاقی را داخل خاک خود میدید و خوب همه رهبرهای این تنظیمها را میشناخت. پس از این موقع استفاده کرده، گروه افراطی مذهبی ساخته خود به نام طالبان را از طریق شهر قندهار، وارد میدان جنگ کرد.
چون مردم از کار رهبران مذهبی خود خسته شده بودند وهمه زندگی را تلخ ساخته بودند، این گروپ کوچک به حمایت پاکستان به قدرت رسید و یعنی نظامیان پاکستان خواستند بدون جنجال از منابع سرشار این سرزمین استفاده کنند.
این قدرتشان از سال ۱۹۹۶ الی اکتوبر ۲۰۰۱ به مدت پنج سال دوام کرد تا اینکه حادثه ۱۱ سپتمبر رخ داد. در آن موقع امریکا به جنگ گروه رادیکال مذهبی که در راس آن بن لادن بود آمد و به این بهانه، کشور ویرانه ما را و خانهها و کلبههای گلی مردم بیچاره را بمباردمان کردند.
گروه طالبان در آن پنج سال زندگی را برای مردم افغان به جهنم تبدیل کرده بودند. بخصوص راه مکتب و تحصیل را نه تنها به روی زنان بسته کرده بودند بلکه زنان را که حجابپوش شده بوند بکلی رویشان را با برقع بسته کردند که داستان جداگانه دارد.
وقتیکه این گروه فرار کردند، ملل متحد که در راس آنها امریکا بود در یک کشور سوم در جرمنی (آلمان) در شهر بن، از گروهها خواستند یک نماینده خاص خود را به نام کرزی در راس قرار دهند و ۱۳۰ هزار نیروی نظامی فرستادند و هشت مرکز نظامی بسیار مجهز بنا کردند و سالانه چندین میلیارد دالر (دلار) در مجلس سنا روانهی دولت میکردند.
به مردم آزادی بیان داده شد، دروازههای مکتب به روی دختران جوان باز شد و اجتماع از موقع (موقعیت) استفاده کرده، خود را در رشتههای مختلف آموزش دادند. جوانان که تشنه تحصیل بودند، به تکنالوژی دسترسی پیدا کردند و دولت کمکهای بزرگ بینالمللی حاصل کرد.
اما دزدان افراد ناشایسته به قدرت رسیدند و نه تنها فوقالعاده از این وضعیت سواستفاده کردند بلکه اعتبار بین جهانی افغانستان را هر روز پایان آوردند. دولت امریکا متوجه شد که جوانانشان به خاطر جستجوی رهبر القاعده کشته میشوند اما عدهای مافیا در منطقه جنوب کشور خشخاش میکارند و مصروف تجارت خود هستند. هر روز خیانتکاران دستگیر میشدند اما هیچگاه به جزای اعمالشان نمیرسیدند. دوباره کشور غرق در فساد شد و اورگانهای خارجی هم متوجه شدند که آنقدر دولت غرق در خیانت است که اصلا مردم را فراموش کردند.
در آمریکا هم یکی از وعده های میادین انتخابیشان بیرون شدن عساکر (سربازان) از افغانستان بود، دیدند حال دیگر بودنشان نفعی به حالشان ندارد، تصمیم به خروج گرفتند. چون یکی از دلایل آمریکا در منطقه داشتن پایگاه نظامی در آسیای میانه بود و حال این پایگاه در پاکستان دارند، به همین دلیل بودن در افغانستان یک مصرف اضافی است و تصمیم گرفتند که بیرون شوند.
اما حالا افغانها در چه حالت هستند
افغانهای داخل کشور خودتان در تاپترین اخبار نشریات دنیا میبینید. طبقه بیچاره از خانه ویرانه خود به دور انداخته شده و فقط سقوط کابل باقی مانده است (این یادداشت دیروز و قبل از سقوط کابل نوشته شده است). ارگنشینان منتظر هستند که کسی دستشان را گرفته و بیرونشان کنند. این دولت بیصلاحیت حتی از شهر خود دفاع کرده نمیتواند و از اول تا آخر همه غرق در خیانت بودند.
از مدتی طولانی شنیده میشد که دولت کانادا تعدادی از افغانها را مهاجر قبول میکند. تا امروز حدود ۳۰۰ نفر تحت برنامه خاص وزارت دفاع کانادا به اینجا منتقل شدهاند.. اما از دیشب شخص وزیر امیگریشن (مهاجرت) اعلان کرد که ۲۰ هزار مهاجر افغان پذیرفته میشود. گویا در قدم اول آن عده از افغانها که در سالهای قبل و یا در طی همین سالها در پروژه کمک کننده کانادایی به حیث کارمند و یا هر وظیفه که داشتند، با تمام فامیلش شامل فرزندان همسر و پدر و مادر نیز شامیل میباشد، اجازه پناهندگی میگیرند که زیادتر جامعه مدنی نسل جوان میباشد.
من خودم شخصا این همکاری دولت را تقدیر میکنم اما مردم افغانستان به کمک بشردوستانه نیاز دارد. کشور بیچاره ما دوباره دچار بحران میشود. این بار سوم است که گروههای مذهبی رادیکال به قدرت میرسند تا بینیم تا چه وقت و چقدر دیگر، مردم را از دست میدهیم.
وطن ما زیر نام طالبان به دست نظامیهای پاکستان اشغال شد. افسوس باز طبقه زن باید قربانی بدهند. فکر نمیکنم (عمرم کفاف دهد) تا بار دیگر آزادی زنان افغان را تا چند صباحی که زنده هستم، دوباره بیبنم و این آرمان را به گور خواهم برد.
اما میگویم که افغانها تسلیم ناپذیر هستند. افغانها میخواهند آزاد زندگی کنند و تحت سلطه هیج قدرتی نباشند و اگر بمیرد در خاک خود با افتخار بمیرد.
سر بلند مردم آزاده افغان
زنده و جاویدان افغانستان
با احترام مکی عارف
رئیس انجمن زنان افغان در مونترال
شنبه، ۱۴ آگست
» همچنین بخوانید «زنان مهاجر»؛ داستان یک کتاب
گفتگو با مکی عارف، مدیر پروژه کتاب روایتهای زنان افغان از داستان مهاجرت