در حالی که این منع جدید سوالهای بسیاری ایجاد کرده است و این تجربه احتمالا برای درصد بالایی از کبکیها جدید و بیسابقه است، برای برخی از مونترالیها این بار اولی نیست که منع رفتوآمد را تجربه میکنند، زیرا در زمان قرنطینه در کشوری دیگر بودهاند یا در شرایطی متفاوت با منع رفتوآمد روبهرو شدهاند.
مونترال گزت با چند مونترالی که پیش از این منع رفتوآمد را تجربه کردهاند صحبت کرده است.
در ابتدای همهگیری، جودی و کالین در سفر بودند. محدودیتها در کشوری که در آن مستقر بودند چنان سخت بود که منع رفتوآمد چندان حس نمیشد.
جودی میگوید: «در ترکیه گیر افتاده بودیم. قرار بود از ترکیه به ایتالیا برویم و پروازمان کنسل شد. بعد مرزها بسته شد. البته مشکلی نبود، چون جایمان واقعا امن بود.»
این زوج شش ماه را در جزیره «بویوکادا» گذراندند که نزدیک استانبول است. این جزیره کاملا بسته شد و تنها کسبوکارهای ضروری باز بودند. در آن زمان دولت ترکیه محدودیتهای مختلفی در نظر گرفته بود.
«آخرهفتهها تعطیل بود، یعنی اجازه نداشتی از خانه خارج شوی – فقط برای خرید نان اجازه خروج داشتی. معمولا هم یک کامیون حاوی نان در محلهها حضور پیدا میکرد و میتوانستی بیرون بروی و نان بخری.»
جودی و کالین ماه رمضان را در قرنطینه کامل به سر بردند، و بعد چند روز در هفته اجازه داشتند برای خرید مایحتاج بیرون بروند. بچهها در گروههای سنی خاص اجازه داشتند در روزهای معین برای بازی بیرون بروند، سالمندان در اولین موج همهگیری کاملا در خانه محدود شده بودند.
جودی میگوید: «ویدئوهای بامزه زیادی منتشر شد از سالمندانی که دزدکی از خانه خارج شده بودند و پلیس سعی میکرد آنها را به خانه برگرداند.»
و بالاخره، قرنطینه موثر واقع شد: در زمانی که جودی و کالین در جزیره بودند، تنها ده دوازده مورد جدید شناسایی میشد. منع رفتوآمد چطور؟
جودی میگوید: «اصلا متوجه نشدیم، به نظرم اصلا کسی بیرون نمیرفت.» سپس اضافه میکند که بقیه محدودیتها و اقدامات موثرتر بودند. «میدانم که قرنطینه در ایتالیا و فرانسه و ترکیه واقعا کمک کردند. از خود گذشتگی بزرگی بود، ولی در آخر نتیجه داد.»
اولیویا لانزا یک مونترالی دیگر است که در ابتدای موج دوم همهگیری در بلژیک مستقر بوده. یکی از چیزهای که اولیویا به آن اشاره میکند مقررات بهداشتی بسیار سختگیرانه است. البته کسبوکارهای غیرضروری هنوز باز بودند.
«آن موقع که من در بلژیک بودم، راستش به یک کنسرت هم رفتم. اما به جای اینکه به رسم کنسرتها همه سر پا ایستاده باشند، همه در محل مخصوص خودشان نشسته بودند … همه در تمام مدت ماسک به صورت داشتند.»
یک ماه پس از ورود اولیویا به بلژیک، دولت مقرارت منع رفتوآمد صادر کرد – در ابتدا از ۱۱ شب تا ۵ صبح، سپس از ۱۰ شب تا ۶ صبح.
«فقط اگر لازم بود که به بیمارستان بروی، اجازه داشتی که بیرون باشی. و اگر کارمند بودی.» کارمندان شب کار از سوی صاحبکارشان نامه معرفی دریافت میکردند.
لانزا میگوید از اینکه کبک هم منع رفتوآمد صادر کرده تعجب میکند. چون مردم در مونترال اصلا از ۹ شب به بعد بیرون از خانه نیستند. مخصوصا در مقایسه با بلژیک، مونترالیها اکثرا شبها در خانه هستند.
«شبها کسی در خیابان نیست، نمیدانم این منع چه تاثیری دارد، چون وقتی همه اصولا در خانه هستند، این کار جز اینکه مردم را بترساند و دودستگی ایجاد کند، چه فایدهای دارد.»
مونترالیها سوی دیگر منع رفتوآمد را هم تجربه کردهاند. دیوید، که نخواسته نام اصلیاش آشکار شود، عضو نیروهای مسلح کاناداست و در زمان منع رفتوآمد سر وظیفه بوده. دیوید در سال ۲۰۱۰ در یکی از شهرهای افغانستان گشت میداده. شبها، مردم میتوانستند از خانه خارج شوند، ولی باید از خیابان ها دوری میکردند.
«مردم همکاری میکردند، به همین خاطر خیلی سخت یا پیچیده نبود. عدهای بودند که اصلا اهمیت نمیدادند و متوجه دلیل این اقدام نمیشدند. اما در کل شبها بدون حادثه میگذشت.»
دیوید نسبت به منع رفتوآمد در کبک نظر مثبتی ندارد. «شخصا، به نظرم منع رفتوآمد ایده خوبی نیست، چون در منطقهای هستیم که مناقشهای وجود ندارد. فکر نمیکنم منع رفتوآمد تاثیر چندانی داشته باشد، چون در کل اجازه گردهمآیی هم وجود ندارد.»