در دنیایی که گویی تنها عامل ثابت و پایدار آن نبرد و خونریزی است و مبارزه انسان با بیعدالتی را پایانی نیست، کسانی هستند که برای باور خود به عدالت و بهبود کار جهان میکوشند. آنها شاید کم تعداد، خسته و نهچندان امیدوار به کار و نتیجه تلاششان باشند اما زندگی خود را وقف این راه سخت و طولانی کردهاند.
داستان نگهبان قدیمی در ترکیبی از افسانه و واقعگرایی روایت شده است و شبکه نت فلیکس آن را به نمایش گذاشته است.
این داستان روایت انگشتشمار افرادی است که بیآنکه خود دلیلش را بدانند برای مدتی طولانی نامیرا شدهاند. رهبر این گروه کوچک، اندی (با بازی شارلیز ترون)، از زمانی بسیار دور و دوران جنگجویان افسانهای آمازون، تاکنون زنده است و در هر عصر و هر دورهای به نامی و شکلی برای مبارزه علیه آنچه ظلم میداند حضور پیدا میکند. بارها مرده است و بار دیگر آماده مرگ میشود.
همراهان او را دو جنگجوی عاشقی تشکیل میدهند که در زمان جنگهای صلیبی دشمن هم بودند و از آن زمان نامیرا شده و اکنون دلداده یکدیگرند و سربازی که همراه با ناپلئون بناپارت در لشکرکشیهای او حضور داشت و از آن زمان تاکنون نامیرا شده است.
آخرین و تازهترین عضو این گروه اما سربازی است که در افغانستان در تلاش برای نجات جان یکی از دشمنان تیرخورده، رگ گردنش را میبرند و درحالیکه باید بمیرد بیهیچ نشانی از زخم گردن، پریشان و سرگشته ازآنچه بر سرش آمده زنده میشود.
اگر این گروه بهظاهر نامیرا در طول تاریخ میتوانستند خود را از چشمان پنهان نگاهدارند و تا حد قابل قبولی ردپاهای خود را از حافظه تاریخ پاک کنند اما بااینوجود هنوز هم ردی در غبار از حضورشان باقیمانده است.
یکی از کارشناسان سازمان امنیت آمریکا، عمر خود را وقف یافتن آنها میکند. او بر این اندیشه است که آنچه این افراد را نامیرا کرده در دستان دانشمندان میتواند به اکسیری برای درمان بیماریها استفاده شود.
به همین دلیل هم در همکاری با یکی از شرکتهای داروسازی خصوصی سعی در به دام انداختن و آزمایش آنها دارد.
فیلم به کارگردانی جینا پرینس بیتوود، ساختهشده و اگرچه نخستین کارگردانی بزرگمقیاس و پر زدوخورد این کارگردان است موفق شده تا روایت قابل قبولی از داستان چندلایه خود را ارائه دهد.
داستان فیلم روایتهای متعددی را به دست میگیرد و دنبال میکند. داستان طمع و خیانت صنایع داروسازی که با جان مردم قمار میکنند و همهچیز را در قالب سود سالانه خود درک کردهاند و با پنهان شدن در پشت شعار حفظ جان مردم از رنج آنها مال میافزایند تا خستگی و دردها و رنجهای جاودانگی و تلاش برای زیستنی مسئولانه که قهرمانها را بارها و بارها با کام مرگ میکشد تا تلاش برای یافتن معنی برای نزده بودن و از سوی دیگر درک اهمیت کارهای کوچکی که ممکن است در آیندهای دور و نزدیک تبدیل به تغییری بزرگ در جهان شود.
نکته جالب روایت داستان درعینحال این است که نامیرایی این افراد هدیهای دائمی نیست. آنها هم میمیرند و روزی فرامیرسد که بدون هیچ توضیحی همانطور که نامیرا شده بودند، هدیه و موهبت نامیرایی خود را از دست میدهند. بدین ترتیب تصمیمهای آنها انسانیتر میشود. هر بار که خود را جلوی گلولهای قرار میدهند چنان اطمینانی ندارند که از آنسوی این مواجهه سالم و شادان بیرون بیایند و میدانند هر مواجهه با مرگی برای آنها میتواند آخرین مواجهه باشد.
فیلم به کارگردانی جینا پرینس بیتوود، ساختهشده و اگرچه نخستین کارگردانی بزرگمقیاس و پر زدوخورد این کارگردان است موفق شده تا روایت قابل قبولی از داستان چندلایه خود را ارائه دهد.
حضور شارلیز ترون هم در نقش تهیهکننده و هم بازیگر نقش اصلی وزنه اصلی فیلم به شمار میرود. او که در سالهای اخیر مشتاق به تصویر کشیدن صحنههای پرحرکت و دشوار است در این فیلم نیز توانسته است با کمک طراحان نبردهای تنبهتن نماهای خیرهکنندهای از این نبردها ارائه دهد؛ اما هنر اصلی او در بازسازی این مواجههای پربرخورد نیست بلکه آنجایی است که قرار است بار احساسی عمیقی را به مخاطبش منتقل کند. چه در جایی که خستگی قرنها مبارزه را میتوانی در صورتش ببینی و چه در زمانی که غم تنها گذاشتن دوستان و یاران قدیمش را حس میکنی.
محافظ قدیمی با استقبال خوب منتقدان نیز روبرو شده است و بهخصوص کارگردانی صحنههای پربرخورد، داستانگویی چندلایه و بازی شارلیز ترون موردستایش آنها قرارگرفته است.
این داستان را مجموعهای از کمیکها نیز همراه میکند. در این کمیکها فرصت بیشتری باری پرداخت شخصیتها وجود دارد و میتوانید گذشته و سرگذشت آنها را بهتر دنبال کنید.
برای تهیه کمیک این مجموعه میتوانید با فروشگاههای کمیک شهرتان مراجعه نمایید. در مونترال فروشگاه کمیک بوک کاپیتان کبک در شماره 1837 خیابان سن کاترین غربی یکی از فروشگاههای خوب شهر است که کادری مجرب و مجموعهای غنی از داستانهای مصور و اقلام مربوط دنیای شگفتانگیز آنها را عرضه میکنند.