سالها پیش و در دوران پرآشوب خرداد ۸۸ و زمانی که اینترنت تازه داشت نفس رسانههای کاغذی را در ایران میگرفت، مردم در آن کشور هر روز صبح که از خواب برمیخواستند شاهد ظهور یک رسانه جدید بودند. امروز صبح «آ نیوز» با یک خبر جنجالی وارد میدان میشد و وقتی خوب رصدش میکردی میدیدی مدتهاست دارد خبرهای «ب نیوز»، «ج نیوز» و چند رسانه اسم و رسمدار دیگر را کپی میکند. بنابراین در اولین دیدار عمومی، رسانهای معتبر به نظر میرسید که منبع اخبارش کامل و به ماهها قبل و بلکه سالها قبل برمیگشت.
بعد «ب نیوز» یک خبر بر علیه «آ نیوز» مینوشت و «ج نیوز» تلاش میکرد تا نقش ریشسفید را بازی کند و اینها را با هم آشتی دهد. ناگهان این وسط «د نیوز»به دنیا میآمد و همه مرزهای تندروی قبلی را میشکست و خواننده را به «آ نیوز» راضی میکرد.
این خبرگزاریهای یک شبه، هیچ اصول و چهارچوب خبری را رعایت نمیکردند و هرچند در ظاهر شکل و شمایل یک بنگاه خبری معمولی را از خود نشان میدادند، با رد شدن آسان از مرزهای اخلاق و تعهد رسانهای، جنجالهای خبری قلابی ایجاد میکردند و از هر آب گلآلودی ماهی میگرفتند. این بازیها که نگاه مخاطب بیخبر را از داستان پشت سر این نمایش، دور نگه میداشت، کمکم باعث میشد تا هرکدام از این خبرگزاریهای تقلبی، هویتی در دنیای خبر به دست آورند و بنگاههای خبری واقعی را از مرکز توجه مردم دور کنند… تا زمانیکه موعد مقرر فرا رسد، موعدی که قرار بود «ناخبر» را به جای «خبر» به خورد مردم بدهند.
در آن موعد مقرر، صبح که از خواب برمیخواستی میدیدی «آ نیوز» خبری را به نقل از «ب نیوز» کار کرده و «ج نیوز» درباره آن تحلیلی بلند بالا نوشته و «د نیوز» بقیه خبرنگاران «بیغیرت» را متهم کرده که چرا وقتی چنین خبر مهمی توسط این همه خبرگزاری پوشش داده شده، آنها ساکت هستند و موضع نمیگیرند.
مهمترین دستاورد این روش نفوذ به جامعهی خبری، ایجاد خبر تقلبی یا ساکت کردن خبرنگار مستقل و آزاد اندیش نبود بلکه ایجاد «عدم اطمینان» در ذهن مردم بود. عدم اطمینان و اعتماد به همه چیز و همه کس!
چون اطمینان و اعتماد بزرگترین دستاورد و دارایی بشر است. با اطمینان و اعتماد است که ما دور هم جمع میشویم، یکپارچه میشویم و مشتهای کوچکمان به اسلحهای مخوف تبدیل میشود که دیگر هیچ قدرتی را یارای مقابله با آن نیست. ما به عنوان انسان از بودن در کنار هم انرژی میگیریم، یاد میگیریم، محبت میگیریم، ایده میگیریم و بزرگ میشویم.
این روزها من به عنوان یک خبرنگار کانادایی در کامیونیتی ایرانیان مونترال شاهد شکلگیری روزانه واحدهای خبری و رسانههای دیجیتالی هستم. اتفاقی مبارک و خوب که میتواند باعث قدرتمندتر شدن و رشد کامیونیتی ایرانیان کانادا گردد. شرایط همهگیری کروناویروس و بیکار شدن عده زیادی از دوستان علاقمند، از یک طرف و نیاز مردم به اخبار و اطلاعات جدید از سوی دیگر باعث شکلگیری یا رونق کانالهای تلگرامی و صفحات اینستاگرامی فارسیزبانی شده که هرچند در بسیاری موارد گردانندگانش هیچ سابقه خبری ندارند اما در شرایطی که مردم نیاز داشتند، شجاعت به خرج داده و وارد این میدان سخت شدهاند اما ….
… اما این اتفاق خوب اگر به درستی توسط مردم کنترل نشود، میتواند به اسلحهای برعلیه خودشان تبدیل شود. برای یک خبرنگار «قلم» و «کلمه» حرمت دارد. خبرنگار هیچگاه «کلمه» و «قلم» را نمیفروشد و میداند که بودن در جایگاه «چشم و گوش مردم» برای او ثروت و شهرتی به ارمغان نخواهد آورد که اگر بیاورد یک جای کار ایراد دارد. این جایگاه فقط بار مسئولیت بزرگی است که باید آگاهانه بر دوش گرفته شود. فروختن قلم به هر قیمتی که پرداخت شود، قلم را به اسلحهای به طرف مخاطب تبدیل میکند.
رسانههای تازه به دنیا آمدهی مونترال و کانادا باید بدانند که دنیای خبرنگاری گرچه در ابتدا در باغ سبز به نظر میرسد اما میدان جنگ بیامانی است بین قدرتطلبان و مردم و آنها به عنوان خبرنگار، سربازان مردم و امانتدار آنها هستند.
در این میان، مردم در کامیونیتی به عنوان مخاطبان این رسانهها باید «فعال»، «طلبکار» و »هوشیار» باشند. این شما خوانندگان هستید که خبرنگاران را روی مسیر درست نگه میدارید. اگر ایرادی دیدید، تذکر دهید، طلبکار باشید و هوشیارانه ما را رصد کنید. با خواندن رسانههای فارسیزبان کانادایی و توجه به آنها، بزرگترین سرمایه خود را در اختیار آنها میگذارید هرچند برای خواندن یا دیدن آنها هیچ هزینهای پرداخت نکرده باشید. پس این سرمایه بزرگ را با چند جنجال کوچک و بزرگ به رایگان در اختیار «آ نیوز»ها قرار نداده و متمرکز و هوشیار باقی بمانید.
این مطلب و خاطره ابتدایی آن، نباید تلاش من برای ربط دادن برخی رسانههای فارسیزبان مونترال و کانادا به جریانهایی مشابه «آ نیوز» تعبیر شود. این یادداشت صرفا تذکری به مردم است تا «توجه» خود را به رسانههایی تقدیم کنند که هویت مشخص دارند و برای کلمه و قلم، حرمت قائلاند.