چند روز پیش بود که انتشار یک کلیپ در رسانههای اجتماعی، تعجب خیلی از مونترالیها را به همراه داشت. ویدئویی کوتاه که بین مونترالیها دست به دست میشد، دختری را نشان میداد که سپر یک اتوبوس را گرفته بود و به پشت، روی خیابانهای یخزده مونترال لیز میخورد.
انتشار این ویدئو خیلی زود با واکنش پلیس کبک روبرو شد. پلیس اعلام کرد که این مساله را بررسی و در صورت لزوم با این فرد برخورد میکند. گفتنی است چنین اقدامی بین هزار تا ۳ هزار دلار جریمه و نیز ۱۲ امتیاز منفی به همراه دارد.
اما این دختر که بود؟ او کاساندر توما (Cassandre Thomas) نام دارد، ۱۹ ساله و اهل جزیره سن مارتین است. حدود دو سالی است که در مونترال زندگی میکند. صفحه ایسنتاگرامش پُر است از تصاویر و ویدئوهای اقدامات پرهیجان و عجیبوغریبی که شاید بسیاری از ما از انجامش وحشتزده شویم.
او به تازگی در مصاحبهای به بیان برخی جزئیات ناگفته از اقدام اخیر خود در مونترال پرداخته که ترجمه آن را با هم میخوانیم.
چرا در مونترال دست به این کار زدید؟
مدتی بود درباره انجامش فکر کرده بودم. آن روز برف روی زمین بود و مسیر هم هیچ چالهای نداشت و به همین خاطر، به این نتیجه رسیدیم که وقتش رسیده فکرم را عملی کنم.
برنامهریزی برای این کار چقدر طول کشید؟
ایدهاش مدتها پیش به ذهنم آمده بود. اما اخیرا دوباره ذهنم را مشغول کرد. باید مطمئن میشدم که شرایط برای انجامش مهیاست و در نهایت هم انجامش دادم.
در کلیپ دیدم که هیچ تجهیزاتی نداشتید. آیا به فکر استفاده از کلاه ایمنی یا هر چیز محافظت دیگر هم نبودید؟
نه! فکر میکردم نیازی به اینها نباشد. میدانستم که همه چیز خوب پیش خواهد رفت.
آیا برنامهای جایگزین برای حالتی که اوضاع طبق برنامه قبلی پیش نمیرفت داشتید؟
چند نفر دیگر نیز همراهم بودند که آماده بودند در صورت لزوم، وارد عمل شوند. کسانی که در خودروی پشت سر اتوبوس بودند را میشناختم.
بر اساس برنامه، اگر اتوبوس ترمز میکرد، قرار بود بلند شوم تا به خاطر لغزش روی سطح جاده زیر اتوبوس نروم…خیلی از موارد برنامهریزیشده و حسابشده بود. اتوبوس قرار نبود در مسیرش به چپ یا راست بپیچد. اما اگر میپیچید هم برایش برنامه داشتم.
آیا درباره پیامدهای قانونی این اقدام هم فکر کرده بودید؟
نه! نمیدانستم که این اقدام این قدر (از لحاظ قانونی) بد است. وقتی دیدم همه دارند درباره تبعات قانونی این اقدام صحبت میکنند، تازه متوجه عمق مساله شدم.
انتظار داشتید که پلیس هم در قضیه وارد شود؟
نه! انتظار نداشتم. خب، منظورم این است که اگر خودم را آن موقع میدیدم، بله! ولی فکر نمیکردم که پیامدهای زیادی داشته باشد. پلیس همچنان در حال بررسی این مساله است.
من هیچ وقت برای کارهای هیجانی که انجام میدهم، بلیت نمیفروشم!
آیا از پیامدهای انجام این کار نمیترسیدید؟
هیچ وقت، کارهایم با پیامدهای منفی روبرو نبود. هرگز پایم به بیمارستان نرسید و هیچ وقت آسیب ندیدم. از وقتی که کمسن بودم، به انجام این کارها عادت داشتم.
خیلی تمرین میکنم. انجام این کارها را به کسی توصیه نمیکنم. من با این کارها زندگی میکنم، هر روز از این کارها میکنم و تابهحال هیچ پیامد منفی قابلتوجهی برایم نداشته است. میدانم دارم چه کار میکنم. اگر کاری را انجام میدهم، دقیقا میدانم که چه کار میکنم.
چه احساسی به این میزان توجهی که در فضای آنلاین متوجه شما میشود دارید؟
خیلیها در کبک درباره من صحبت میکنند. به نظرم خوب است و میتواند به من کمک کند که توجه تهیهکنندگان (فیلم) را به خودم جلب کنم. فکر میکنم نشان دادن خودم (به دیگران) خوب باشد.
آیا تاکنون توانستهاید نظر مساعد فعالان حوزه بدلکاری را هم به خودتان جلب کنید؟
در حال حاضر، بدلکاری را به صورت حرفهای انجام نمیدهم. با این وجود پس از انتشار این ویدئوی جدید از من، چندین ایمیل در همین رابطه دریافت کردم.
برنامهای برای اجرای یک کار هیجانی دیگر هم دارید؟
چند هفتهای به سن مارتین برمیگردم. آنجا چند کار برنامهریزی شده را اجرا میکنم. سن مارتین به مراتب سختگیری کمتری (نسبت به مونترال) دارد.
مثلا، ما در جزیرهمان، چراغ راهنمایی نداریم. به همین دلیل، زیاد با این چراغها آشنا نبودم. وقتی وارد مونترال شدم، برای اولین بار در عمرم سوار مترو شدم. عادت به زندگی با انبوهی از مقررات و محدودیتها ندارم. به همین دلیل، بدلکاری و انجام کارهای هیجانی برایم چندان عجیب نیست.
اگر قرار بود دوباره این کار اخیر (لیز خوردن با اتوبوس) را انجام دهید، آیا باز هم انجام میدادید؟
نه! دوباره چنین کاری را نمیکردم. انتظار این حجم از واکنشها را نداشتم. نمیدانستم مردم این گونه واکنش نشان میدهند. منظورم این است که این کار برایم با سایر کارهای هیجانی که انجام میدهد تفاوتی ندارد. یک بار انجامش دادم و دیگر قرار نیست انجامش دهم.