انتخابات دیروز یک پیام آشکار داشت: «کشورمان از نظر دیدگاه سیاسی دچار چند دستگی است»
چهار سال پیش لیبرالها توانستند با وعدهی تغییر در رویکرد سیاسی، به زمامداری ۱۰ ساله محافظهکاران پایان دهند. اما دیروز و تنها چهار سال پس از به دست گرفتن قدرت با اینکه توانستند دوباره به عنوان حزب حاکم به اتاوا بازگردند اما نتوانستند اکثریت کرسیهای مجلس را به دست آورند.
موضوعی که جایگاه آنها را در چانهزنیهای مجلس پایین آورده و باعث میشود یا امور کشور به دلیل اختلاف دیدگاههای احزاب، بلوکه شود و یا لیبرالها را به سمت ائتلاف با یک حزب دیگر که احتمالا نیودموکراتها خواهند بود، سوق دهد. گزینه دوم که محتملتر است باعث خواهد شد تا نیودموکراتها چند وعده اساسی خود را روی میز بگذارند.
جدای از موضوعاتی مانند بیمه دندانپزشکی و توقف پروژههای خط لوله نفت، نیودموکراتها به همراه حزب سبز مدتهاست که برای تغییر قانون شمارش آراء مبارزه میکنند. وعدهای که جاستین ترودو نیز در دوره قبل، قولش را داده بود اما مانند برخی دیگر از وعدههای او به فراموشی سپرده شد. نیما مشعوف، کاندیدای حزب نیودکوکرات از منطقه پاپینو که در شمارش آرای دیشب از رسیدن به مجلس بازماند نیز در گفتگو با «مداد» به موضوع لزوم تغییر قانون شمارش آرا اشاره کرده بود (اینجا).
آراء در کانادا به صورت محلی شمرده میشود. یعنی اگر دیروز در انتخابات شرکت کردهاید و به نمایندهای رای دادهاید که انتخاب نشده، رای شما از بین رفته و جای دیگری روی قدرت گرفتن حزبی که به نماینده آن رای دادهاید، تاثیری نخواهد گذاشت.
به همین دلیل است که میبینیم در انتخابات دیروز هرچند محافظهکاران آرای مردمی بیشتری به دست آوردند، اما کرسیهای کمتری را اشغال نمودند. اجازه بدهید ببینیم اگر ترودو به وعده سال ۲۰۱۵ خود مبنی بر تغییر قانون رایگیری و نحوه شمارش آراء عمل کرده بود، امروز چه کسی باید خود را برای تشکیل دولت چهل و سوم کانادا آماده میکرد.
در انتخابات دیروز حزب لیبرال با اینکه حدود ۱/۳ درصد آرای مردمی کمتری به دست آورده بود، توانست ۳۶ نماینده بیشتر از حزب محافظهکار روانه مجلس کند. این موضوع به دلیل قانون ۱۵۲ ساله انتخابات کانادا است که نمایندگان بر اساس آرای محلی انتخاب میشوند.
این قانون احزاب کوچکی مثل حزب نیودموکرات یا حزب سبز را به شدت آزار میدهد. چراکه چنین احزابی معمولا قادرند در هر حوزه رایگیری چند طرفدار جلب نمایند اما به دلیل سابقهدار بودن احزاب بزرگی مانند لیبرال و محافظهکار، نمیتوانند در منطقهای که سابقه چند ده سالهی لیبرال بودن یا محافظهکار بودن دارد، افکار اکثریت مردم را به نگرشی جدید تغییر دهند و بنابراین معمولا احزاب کوچک کانادایی در قانون فعلی شمارش آرا، زیر سایه احزاب بزرگ، موقعیت رشد و نمو پیدا نمیکنند.
این همان دلیل بزرگی است که لیبرالها تا قبل از به دست گرفتن قدرت در سال ۲۰۱۵ به دنبال تغییر قانون شمارش آراء بودن اما وقتی قدرت را به دست گرفتند از انجام آن منصرف شدند.
نیما مشعوف، کاندیدای حزب نیودموکرات در این رابطه به «مداد» گفته بود: «برنامه عمده حزب نئودموکرات کانادا مربوط به شمارش آراء است. ما فکر میکنیم که از لحاظ دموکراسی در شمارش آراء مشکل داریم. آراء مردم درست شمارش نمیشود…
…اگر یک حزبی در محلهای به اندازه کافی تراکم آراء داشته باشد آن حزب یک نماینده در پارلمان خواهد داشت اگر آراء در منطقههای مختلف پخش باشد، مثل همین حزب سبز که آرای آنها در کل کانادا پخش است و تراکم آراء ندارند، فقط میتواند یک نفر به پارلمان بفرستند. در صورتی که اگر تک تک آراء شمارش میشد و بر اساس درصد آراء مردم به احزاب کرسی تقدیم میشد، تعادل آرای بیشتری حاصل میشد و مجلس، میتوانست نماینده بهتری از افکار عمومی کشور باشد.»
با این تفاسیر اگر در انتخابات دیروز آرای عمومی شمرده میشد، مردم در واقع به یک حزب و برنامههای آن رای میدادند. در آن صورت کل کشور به عنوان یک منطقه واحد به سیاستهای احزاب پاسخ میداد و نقش نمایندگان و ارتباطات محلی آنها و نیازهای منطقهای کشور نادیده گرفته میشد.
اگر در انتخابات دیروز مشابه انتخابات ریاستجمهوری در ایران، فقط آرای عمومی شمرده میشد، کرسیهای حزب لیبرال از ۱۵۷ کرسی فعلی به ۱۱۲ کرسی تنزل پیدا میکرد. محافظهکاران نیز شاهد کاهش کرسیهای خود از ۱۲۱ کرسی به ۱۱۷ کرسی میشدند اما در نهایت با پنج کرسی بیشتر، میتوانستند خود را برنده دیشب اعلام نمایند. (منبع)
اما از آن سو حزب نیودموکرات با دو برابر کردن تعداد کرسیهای خود از ۲۴ کرسی فعلی به ۵۴ کرسی میتوانست قدرتمندانهتر در مجلس حضور پیدا کند.
نکته جالب این روش شمارش آرا حزب منطقهای مثل بلاک کبکوآ است که در صورت شمارش آرای عمومی شاهد تنزل تعداد کرسیهای خود از ۳۲ کرسی به ۲۶ عدد میبود.
اما برنده واقعی این تغییر قانون در انتخابات دیروز حزب سبز بود که با ۷ برابر کردن تعداد کرسی های خود، میتوانست ۲۱ نماینده سبز را راهی ساختمان مجلس در اتاوا نماید. حزب مردم هم که اکنون نتوانسته نمایندهای راهی مجلس کند، میتوانست با فرستادن شش نماینده، حرفی برای زدن میداشت.
روشهای دیگر شمارش آراء
در نظامهای پارلمانی نظیر کانادا، روشهای دیگری نیز برای رای دادن وجود دارد. در یکی از این روشها که در کشورهای ژاپن و روسیه هم اجرا میشود، مردم در روز رای گیری دو رای میدهند. یک رای به کاندیدای محلی خود و یک رای به حزب مورد نظرشان. نمایندگان با همان روش کنونی کانادا انتخاب میشوند و در لیست احزاب ثبت می شوند. در مرحله دوم ارای احزاب شمرده میشود و با توجه به سهم هر حزب از آرای عمومی، به آن حزب کرسی مجلس تعلق می گیرد. حالا احزاب از لیست نمایندگان انتخاب شده و بر اساس سهمیه دریافت شده، نسبت به ارسال نمایندگان به مجلس عوام اقدام میکنند.
اگر این روش در کانادا اجرا میشد، لیبرالها امروز به جای داشتن ۱۵۶ کرسی، صاحب ۱۴۲ کرسی کرسی شده بودند و همچنان باید دولت اقلیت تشکیل میدادند. تعداد کرسیهای محافظهکاران نیز از ۱۲۱ کرسی به ۱۲۰ کرسی تنزل پیدا میکرد.
بلاک کبکوآ تقریبا همین تعدادی که الان برنده شده را به دست میآورد اما نیودموکراتها میتوانستند ۱۰ نماینده بیشتر از الان به اتاوا بفرستند. تعداد نمایندگان حزب سبز و حزب مردم نیز در حد دو تا ۴ کرسی افزایش پیدا میکرد. در کل خوبی این روش به این است که بازی قدرت نزد احزاب بزرگ را چندان تغییر نمیدهد اما به احزاب کوچکتر امکان رشد میدهد.
در روش دیگر رایگیری پارلمانی که در آلمان مرسوم است، مردم باز هم دو رای میدهند. نماینده و حزب مورد نظرشان. باز هم مشابه روش قبل نماینده مورد نظر مردم میتواند از حزب دیگری باشد. اینبار اما آرای عمومی احزاب را ملاک ورود تعداد نمایندگان قرار میدهند. برای مثال اگر حزبی بتواند ۱۰ درصد آرای کشور را به دست آورد، ده درصد کرسیهای مجلس را نیز از لیست نمایندگان منتخب خود وارد مجلس خواهد کرد. این همان روشی است که در سال ۲۰۱۶ توسط کمیسیون ویژه بررسی تغییر قانون رای گیری پیشنهاد داده بود.
در این روش لیبرالها فقط میتوانستند ۱۱۲ کرسی به دست آوردند و در مقابل محافظهکاران با کسب ۱۱۷ کرسی باید به فکر تشکیل اقلیت میبودند. نیوموکراتها باید به جای ۲۴ نماینده، ۵۴ نفر را راهی اتاوا میکردند و بلاک کبکوآ ۶ کرسی خود را از دست میداد. حزب سبز برنده واقعی این روش بود که میتوانست با فرستادن ۲۲ نماینده، به حزبی قدرتمند و موثر تبدیل شود و حزب مردم هم صاحب ۶ کرسی میشد.
تغییر خوب است تا وقتی به نفع من باشد!
تا امروز چندین بار تلاش شده تا نظام رای گیری کانادا تغییر کند تا فضا برای رشد نظرات جدیدتر باز شود. فضایی دوقطبی که از ابتدای شکلگیری کشور کانادا تحت سلطه دو حزب لیبرال و محافظهکار بوده است. اگر دنبال فرصت منتسب برای تغییر میگشتیم، هیچ زمانی بهتر از الان پیدا نمیکردیم. همیشه معمولا یکی از دو حزب بزرگ کانادا زمام امور را در اختیار دارد. اما امروز در لحظهای از تاریخ ایستادهایم که مجلس بین ۵ حزب بزرگ و کوچک تقسیم شده است و زمان مناسبی برای به مطرح کردن این پیشنهاد است.