از انتخابات سال ۲۰۱۵ که کانادا یکپارچه قرمز شد و حزب لیبرال به رهبری جاستین ترودو را بر مسند قدرت نشاند تا امروز که در آستانه یک انتخابات دیگر هستیم، کشور با یک شوک بزرگ در جنوب مرزهای خود روبرو شده است. انتخاب دونالد ترامپ با سیاستهای جنجالی داخلی و خارجی مخصوص به خودش، همه دنیا را تکان داد اما کانادا به دلیل همسایه بودن و روابط ویژهای که با این کشور دارد، بیش از همه تحت تأثیر قرار گرفت.
حالا جاستین ترودوی لیبرال با افکار چپ باید با برادر بزرگتری به شدت محافظهکار با افکار راست سر میز مذاکره مینشست. میز مذاکره اجباری برای تغییر دادن یک قرارداد تجاری قدیمی که ترامپ معتقد بود منافع آمریکا را به خوبی تأمین نمیکند.
نفتای جدید هرچند هنوز به تصویب مجالس آمریکا نرسیده است اما تا همینجا هم تأثیر عمیقی بر اقتصاد و پویایی تجارت خارجی کانادا گذاشته است.
نفتای جدید و حواشی آن از جمله تعرفههای جدید آمریکا گرچه اقتصاد کانادا را کمی آهسته کرد اما رشد اقتصادی بسیار بالای آمریکا به عنوان یک همسایه مصرفکننده ۳۰۰ میلیون نفری، آنقدر به اقتصاد کانادا خون تازه تزریق نمود که ظرف یکی دو سال گذشته همواره شاهد رشد مثبت اقتصادی بودهایم. این همان برگ برندهای است که جاستین ترودو از هر فرصتی برای به رخ کشیدن آن استفاده میکند تا بلکه بتواند کشتی تقریباً به گل نشسته لیبرالها را دوباره بر آب شناور کند. اما ..
کشتی به گل نشسته؟
چند ماهی به انتخابات سراسری باقیمانده بود که دو داستان کاملاً متفاوت، دولت جاستین ترودو را به سمت گوشه رینگ کشاند. یکی در عرصه سیاست داخلی و دیگری در صحنه جهانی.
ماجرای رسوایی غول پیمانکاری کانادا، شرکت SNC Lavalin اعتبار و محبوبیت دولت لیبرال را به شدت کاهش داد. ماجرا این بود که گویا کارمندان عالیرتبه دفتر نخستوزیر با فشار خود او تلاش کرده بودند تا مسیر رسیدگی به فساد مالی این شرکت عظیم کانادایی را عوض کنند. وزیر دادگستری که نمیخواسته زیر بار برود مجبور به استعفا شد اما بعداً با شهادت مقابل هیئت ویژه مجلس و انتشار یک فایل صوتی، عرصه را بر شخص نخست وزیر بسیار تنگ کرد. تا جاییکه ترودو مجبور شد دو وزیر دادگستری و خزانهداری را از حزب لیبرال اخراج کند.
محافظهکاران و نئودموکراتها از این موضوع نهایت استفاده را کردند و برای یک ماه، سرتیتر همه خبرها را به این رسوایی کشاندند تا مطمئن شوند در آستانه انتخابات، حزب لیبرال تا جای ممکن محبوبیت عمومی خود را از دست دهد.
از سوی دیگر در اوایل امسال وزارت دادگستری آمریکا طبق توافقنامه دوطرف استرداد مجرمین بین دو کشور از کانادا خواست تا یکی از مدیران ارشد شرکت هواووی را دستگیر و به آمریکا منتقل کند. شرکت هوآووی یکی از شرکتهای مهم چینی است و دستگیری مدیر ارشد این شرکت، بر مقامات چینی بسیار گران آمد. این ماجرا که همزمان با افزایش فشار آمریکا بر چین به منظور تغییر روند تجاری بین دو کشور شده بود،چینیها را وادار به عکسالعمل شدید نمود.
چین برای متوقف کردن حرکت آمریکا در جنگ تعرفهها،تصمیم گرفت روابط خود با کانادا را قربانی کند و لبه تیز چاقو را زیر گلوی دولت ترودو گذاشت. دستگیری دو کانادایی به اتهام جاسوسی، وضع تعرفه بر محصولات کشاورزی و دامی کانادا و همچنین به سردی کشاندن ورابط سیاسی با کانادا،از جمله این موارد بود.
در کل همه این موارد باعث شده تا نظرسنجیها پیشبینی کنند حزب لیبرال که در مجلس کنونی با ۱۷۷ کرسی، حداکثر مجلس را در اختیار دارد، نخواهد توانست برای تشکیل یک دولت لیبرال دیگر، به تعداد کافی نماینده راهی اتاوا نماید.
نظرسنجیهای تا اینجا حاکی از پیشتازی محافظهکاران دارد هرچند طبق همین نظرسنجیها، محافظهکاران نیز تعداد لازم کرسی را به دست نخواهند آورد و باید با یک حزب ضعیفتر ائتلاف نمایند.
احزاب سیاسی کانادا
احزاب سیاسی در نظام سیاسی کانادا نقش عمدهای بازی میکنند. سلسله مراتب در احزاب بسیار مهم است و رهبر حزب، سیاستهای کلان پارتی خود را مشخص میکند. بقیه نمایندگان از جمله نمایندگان مجلس عوام و سنا، باید به او و سیاستهایش وفادار باشند و در راستای تحقق سیاستها تلاش کنند. رهبر حزب این اجازه را دارد که اگر نمایندهای مسیرش را عوض کرد یا حرکت نادرستی نمود، او را از حزب اخراج کند. در انتخابات فدرال، رهبران احزاب به عنوان کاندیداهای نخستوزیری در انتخابات شرکت میکنند.
نظام سیاسی امروز کانادا را معمولا « دو حزبی و بیشتر» میخوانند. چون سالهاست که کانادا همواره یک حزب متمایل به چپ دارد که هدفش خدمات اجتماعی بیشتر است و یک حزب متمایل به راست که هدفش دولت کوچکتر و بازار قویتر است. در این میان همیشه یک یا دو حزب کوچکتر هم هستند که برای احزاب بزرگتر مشکل ایجاد میکنند.
از نظر تاریخی دو حزب بزرگ کانادا را لیبرالها و محافظهکاران (Conservatives) تشکیل میدهند. لیبرالها کمی چپگرا و محافظهکاران کمی راستگرا هستند. در کنار این دو حزب بزرگ، سه حزب کوچک دیگر نیز هست که عبارتند از حزب NDP یا آنطور که فرانسوی زبانها میگویند، NPD و حزب بلاک کبکوآ که جداییطلبان راستگرای کبکی هستند و این روزها تقریبا قدرت خود را از دست دادهاند و در انتها هم حزب سبز کانادا که در ماههای اخیر جایگاه قابل توجهی مخصوصا در غرب کشور به دست آورده است.
مردم چه میخواهند؟
یک نظرسنجی که جدیداً انجام شده نشان میدهد که سه موضوع کلیدی هزینههای زندگی، تغییرات اقلیمی و نیز بهداشت و درمان از مهمترین موضوعاتی بودند که کاناداییها در این نظرسنجی به آنها اشاره کردند. موضوع مسکن ارزان، تامین نیازهای اولیه نظیر غذا و همچنین بازنشستگی، از دیگر دغدغههای مهم کاناداییها بود که در این نظرسنجی به آن اشاره شد.
این نظرسنجی همچنین مشخص کرد که کاناداییها احساس میکنند زندگی روزمره آنها از نظر اقتصادی بهتر نشده است. این در حالی است که حزب حاکم لیبرال، معمولا بر بهتر شدن وضعیت اقتصادی طبقه متوسط و ضعیف این کشور تاکید دارد و آن را جزو دستاوردهای خود میشمارد.
مساله بهداشت و درمان همواره در ایام انتخابات به موضوعی مهم و بحثبرانگیز تبدیل میشود. اما نظرسنجی نشان میدهد که موضوعی به ظاهر نه چندان مهم یعنی تغییرات اقلیمی به عنوان سومین دغدغه شرکتکنندگان در رایگیری مطرح شده است. حدود دو سوم از افراد شرکتکننده در این مطالعه اعلام کردند که پرداختن دولت به این مساله بسیار ضروری بوده و باید به اولویتهای ملی تبدیل شود. دو سوم از مشارکتکنندان اعلام کردند که دولت باید اقدامات بیشتری را در زمینه مبارزه با تغییرات اقلیمی به انجام رساند.
این نظرسنجی همچنین دیدگاه طرفداران محافظهکاران را نیز مشخص میکند. از هر ده نفر، ۸ نفر اعلام کردند که باید از دیدگاه این حزب در قبال پدیده تغییرات اقلیمی آگاه شوند. همچنین ۶ درصد از پاسخدهندگان گفتند که هیچ باوری به پدیده تغییرات اقلیمی ندارند.
البته اندرو شییر، رهبر حزب محافظهکاران کانادا، چندی پیش و پس از رونمایی از برنامه خود برای کاهش آلایندههای جوی اعلام کرد که محافظهکاران به واقعی بودن این پدیده باور دارند.
عموم محافظهکاران پیدیده گرمایش جهانی را غیرواقعی میدانند و معتقدند چپگراها این توهم در مردم ایجاد شده تا بتوانند کسبو کارهای بزرگی در سایر حوزههای غیر سنتی مثل انرژی برق ایجاد کنند. موضوعی که موجب کاهش قدرت اقتصادی محافظهکاران و افزایش قدرت اقتصادی احزاب مخالف مثل لیبرالها یا دموکراتها میشود.