احزاب سیاسی در نظام سیاسی کانادا نقش عمدهای بازی میکنند. سلسله مراتب در احزاب بسیار مهم است و رهبر حزب، سیاستهای کلان پارتی خود را مشخص میکند. بقیه نمایندگان از جمله نمایندگان مجلس عوام و سنا، باید به او و سیاستهایش وفادار باشند و در راستای تحقق سیاستها تلاش کنند. رهبر حزب این اجازه را دارد که اگر نمایندهای مسیرش را عوض کرد یا حرکت نادرستی نمود، او را از حزب اخراج کند. در انتخابات فدرال، رهبران احزاب به عنوان کاندیداهای نخستوزیری در انتخابات شرکت میکنند.
به غیر از نمایندگان، هر حزب تعدادی عضو نیز دارد که من و شما میتوانیم باشیم. برای عضویت در حزب باید یک هزینه سالیانهای پرداخت کرد که حداقل ۱۵ دلار است. اعضای حزب همانهایی هستند که در انتخابات داخلی احزاب، رهبر و نمایندگان محلی را از بین کاندیداهای موجود انتخاب میکنند.
احزاب سیاسی کانادا
معمولا بین یک تا دو درصد کاناداییها عضو احزاب سیاسی هستند. این افراد معمولا یا از وابستگان به سیاستمداران کانادایی هستند یا کسانی که خودشان به شدت در سیاست دخیل هستند. معمولا اعضای یک حزب سیاسی با نزدیک شدن به زمان انتخابات داخلی افزایش مییابد.
نظام سیاسی امروز کانادا را معمولا « دو حزبی و بیشتر» میخوانند. چون سالهاست که کانادا همواره یک حزب متمایل به چپ دارد که هدفش خدمات اجتماعی بیشتر است و یک حزب متمایل به راست که هدفش دولت کوچکتر و بازار قویتر است. در این میان همیشه یک یا دو حزب کوچکتر هم هستند که برای احزاب بزرگتر مشکل ایجاد میکنند.
از نظر تاریخی دو حزب بزرگ کانادا را لیبرالها و محافظهکاران (Conservatives) تشکیل میدهند. لیبرالها کمی چپگرا و محافظهکاران کمی راستگرا هستند. در کنار این دو حزب بزرگ، سه حزب کوچک دیگر نیز هست که عبارتند از حزب NDP یا آنطور که فرانسوی زبانها میگویند، NPD و حزب بلاک کبکوآ که جداییطلبان راستگرای کبکی هستند و این روزها تقریبا قدرت خود را از دست دادهاند و در انتها هم حزب سبز کانادا که در ماههای اخیر جایگاه قابل توجهی مخصوصا در غرب کشور به دست آورده است.
در حال حاضر جاستین ترودو، رهبر حزب لیبرال کاناداست. این حزب قدرت سیاسی کشور را در دست دارد. حزب رسمی مخالف دولت در حال حاضر، حزب محافظهکار کانادا به رهبری اندرو شییر است. بعد از این حزب، نئودموکراتها (NDP) با رهبری جاگمیت سینگ قرار دارد. حزب سبز کانادا به رهبری الیزابت می هم در آخر جدول قدرت سیاسی کشور نشسته است.
حزب لیبرال کانادا
حزب لیبرال کانادا قدیمیترین و از نظر تاریخی موفقترین حزب سیاسی کانادا به شمار میرود. لیبرالها که از این موضوع مغرورند، خود را «حزب طبیعی زمامدار کانادا» مینامند. آنها این عنوان را به افتخار بیشترین دوره زمامداری بر کشور به خود دادهاند.
این حزب را روشنفکران فرانسویزبان کبکی پایه گذاری کردهاند و سیاست کلی آنها ایجاد همزیستی بین جامعه فرانسویزبان کانادا در کنار هموطنان انگلیسی زبان آنها بوده است. حزب در اواسط قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم شکل گرفت. یکی از معروفترین و اولین نخستوزیرهای حزب لیبرال سر ویلفرد لوریه بود که چهار دوره پیاپی توانست حزب لیبرال را به قدرت برساند و با سیاستهای رفاه اجتماعی خود، نه تنها اقتصاد کانادا را رونق داد بلکه رفاه را نیز به سطح گستردهای از طبقه کارگر گسترش داد.
در دوران پس از جنگ جهانی دوم و زمانی که پییر ترودو، پدر جاستین ترودو، نخستوزیر فعلی، بر مسند قدرت نشست، حزب لیبرال خیلی به چپ متمایل شد تا جایی که به بازار آزاد هم پشت کرد و سیستمهای رفاه اجتماعی گسترده باعث بزرگ شدن بیش از حد دولت گردید.
حزب محافظهکار کانادا
حزب محافظهکار کانادا هم سابقه فکری طولانی در کشور دارد و هم در عین حال عملا یکی از جدیدترین احزاب سیاسی کشور است. این حزب که آن را به CPC (Conservative Party of Canada) نیز میشناسند در سال ۲۰۰۳ از ائتلاف دو حزب راستگرای قدیمیتر به وجود آمده است. یکی از این دو حزب، Progressive Conservative Party بود. حزبی که در کنار حزب لیبرال برای سالها قدرت سیاسی کانادا را در دست داشت.
حزب محافظهکار پیشروی کانادا تا قبل از این شامل همه سیاستمدارانی بود که مخالف لیبرالها بودند و نظام فکری و خط مشی خاصی را تبعیت نمیکرد و موضوعی که در اواخر قرن نوزدهم و با به قدرت رسیدن بریان مولرونی به شدت تغییر کرد و محافظهکاران کانادا همان خط فکری را پیدا کردند که امروز هم تقریبا به آن پایبند هستند. یعنی سیستم فکری بازار آزاد، دولت کوچک و نظام فکری بریتانیا محور و صدالبته بسیار مذهبی و مسیحی. بریان مولرونی یک مدیرعامل کبکی بود که در کار تجارت بسیار موفق عمل کرده بود.
مولرونی هرچند توانست محافظهکاران کانادا را متحد کند اما در قانع کردن کاناداییها ناموفق بود. او که در دور اول رهبری حزب توانسته بود ۱۶۹ کرسی مجلس را از آن حزب متبوع خود کند، در دور دوم فقط توانست ۲ کرسی به دست آورد.
مولرونی از سمت دیگر نیز بسیار تاریخ ساز بود. او به دلیل تربیت کبکی خود بسیار معتدل، تقریبا خنثی در برابر مذهب و کمی متمایل به چپ بود. همین موضوع باعث شد تا محافظهکاران دو آتشه مخصوصا در فلات کانادا و نواحی مرکزی کشور و همچنین مناطق روستایی، از حزب محافظهکار پیشرو انشعاب بزنند و حزبی که بعد از چند بار تغییر اسم به نام آلیانس شناخته میشد را تشکیل دهند.
وجود دو حزب راستگرا در عمل باعث شد تا رای یکدیگر را بشکنند و لیبرالها پیروز این ماجرا شوند. موضوعی که در نهایت در سال ۲۰۰۳ باعث اتحاد محافظه کاران پیشرو الیانس به رهبری استفان هارپر و تشکیل حزب محافظهکاران کانادا گردید. هارپر سه سال بعد و در سال ۲۰۰۶ توانست اعتماد کاناداییها را به خود جلب کند و برای دو دوره پیاپی زمان قدرت کشور را به محافظهکاران بسپارد.
حزب نئودموکرات NDP / NPD
در خلال دوران رکود بزرگ اقتصادی کانادا در سالهای ۱۹۲۹ تا ۱۹۳۹، حزب نئودموکرات کانادا از دور هم جمع شدن طبقه ناراضی کارگر شکل گرفت. این حزب در ابتدای تشکیل افکار سوسیالیستی عمیقی داشت و به منظور مبارزه با کاپیتالیسم و اقتصاد بازار آزاد شکل گرفته بود. اما از آن دوران تاکنون خیلی ملایمتر شده و سیاستهای این حزب تغییرات عمدهای کرده است. این حزب چپگرا هیچ وقت زمام قدرت کشور را در دست نداشته است. این حزب که روزگاری تلاش داشت تا اقتصاد دولتی را در کشور ایجاد کند امروز از نظر فکری بسیار به حزب لیبرال نزدیک شده است با این تفاوت که مواضع بسیار تندتری در قبال موضوعات مختلف میگیرد.
بعضی از خدمات اجتماعی کانادا مانند حقوق بازنشستگی برای کهنسالان و طرح بیمه عمومی از جمله دستاوردهای حضور این حزب در مجلس کانادا بوده است. هرچند کانادا تا امروز هیچوقت نخست وزیر نئودموکرات نداشته است.
این حزب تقریبا همیشه سومین حزب قدرتمند کانادا بوده به جز سال ۲۰۱۱ که توانست با پشت سر گذاشتن لیبرالها به دومین حزب قدرتمند کانادا و حزب مخالف دولت وقت که از آن محافظهکاران بود، تبدیل شود.
حزب سبز کانادا (Green Party)
حزب سبز کانادا تا همین اواخر یک حزب صرفا محیط زیستی بود که تلاش داشت با رویکرد حفاظت از محیط زیست همه موضوعات سیاسی اجتماعی کشور را حل کند. این رویکر مورد توجه مردم قرار نداشت و به همین دلیل حزب سبز ندرتا حتی میتوانست رهبر خود را هم به مجلس بفرستد.
اما از زمان به روی کار آمدن «الیزابت می» این حزب با چرخشی عمده، خود را یک حزب چپگرا متمایل به مرکز معرفی کرده است. همین تغییر رویکرد باعث توجه بیشتر رسانههای کانادایی به حزب سبز و انتخاب چند تایی نماینده سبز در مجلس شد.اما این حزب همچنان در انتهای جدول قدرت کانادا قرار دارد.
امسال اما شایعاتی به گوش میرسید که شاید جودی ویلسون ریبولد، وزیر سابق دادگستری دولت کنونی و عضو سابق حزب لیبرال که بر سر ماجرای جنجالی SNC-Lavalin توسط جاستین ترودو از حزب اخراج شد و همچنین جین فیلپات، وزیر سابق دادگستری دولت کنونی و عضو سابق حزب لیبرال که او هم بر سر موضوعی مشابه از حزب اخراج شد، میخواهند به حزب سبز بپیوندند. اگر این اتفاق میافتاد، اتحاد این دو زن قدرتمند در دنیای سیاسی کانادا با الیزابت می، میتوانست صحنه انتخابات کانادا را با شگفتی تاریخسازی روبرو کند. اما ویلسون ریبولد تصمیم گرفت تا به شکل مستقل در انتخابات شرکت کند.
حزب تازه تاسیس مردم (The People’s Party)
سال گذشته ماکسیم برنیه، وزیر سابق دولت محافظهکار در زمان استفان هارپر و عضو مجلس عوام کانادا با سر و صدای زیادی از حزب محافظهکاران جدا شد و حزب تازهای به اسم «حزب مردم» را پایهگذاری کرد. او که خود معمولا افکاری به شدت محافظهکارانه داشت در اعتراض به آنچه او ملایمت محافظهکاری تحت رهبری اندرو شییر، رهبر فعلی حزب محافظهکاران کانادا مینامید، از حزب خود جدا شد و با تشکیل حزب مردم تلاش دارد تا محافظهکارتر از محافظهکاران باشد. حزب مردم که این روزها در رسانههای اجتماعی به شدت محبوب شده است، در برابر سیاستهایی مثل مهاجرت و چندفرهنگی، عقایدی سفت و سخت دارد.
امسال اولین تجربه این حزب در یک انتخابات فدرال خواهد بود و هنوز خیلی زود است درباره آینده حزب مردم و اقبال مردم از آنها نتیجهگیری کرد. در حال حاضر این حزب فقط یک نماینده در مجلس دارد که خود ماکسیم برنیه، موسس این حزب است.