ژان–ماتیلد با اینکه متولد ساسکاچوآن بود ولی در اتاوا به مدرسه ابتدایی رفت. او خیلی زود توانست در کلاس خودش سرپرست بچههای دیگر شود. روحیه بالای مدیریتی او از همان ابتدای کودکی کاملا مشهود بود. او برای ادامه تحصیل به دانشگاه اتاوا رفت. از آنجایی که خانواده او بسیار پرجمعیت بودند و توان پرداخت هزینههای دانشگاهش را نداشتند، ژان–ماتیلد تصمیم گرفت که به طور نیمه وقت کار کند. کاری که پیدا کرد، مترجمی برای فرماندار کانادا بود. برای این کار ژان–ماتیلد باید به شهر مونترال سفر میکرد. جایی که او همسر آینده خود موریس سووِه را ملاقات و با او ازدواج کرد. ۴ سال بعد از این ازدواج، همسرش برای ادامه تحصیلات به لندن سفر کرد تا در مدرسه اقتصاد به تحصیل مشغول شود. بعد از گذراندن این مدت زن و شوهر جوان با هم به پاریس رفتند. در آنجا ژان ماتیلد فرصتی پیدا کرد تا در یونسکو به عنوان یکی از مسئولان بخش شاخه جوانان کار کند. این شغل به او جسارت داد تا با توجه به تسلطی که در مدت زندگی و کار در مونترال به زبان فرانسه پیدا کرده بود، در دانشگاه سوربن روی مطالعات فرهنگی فرانسوی تحقیق کند. سال ۱۹۵۲ ژان–ماتیلد و همسرش به کانادا و شهر مونترال بازگشتند.
فرماندار آینده، روزنامهنگار و مجری تلویزیون سیبیسی میشود!
این بار ژان–ماتیلد که حالا یک پسر هفت ساله به نام جان–فرانسوا داشت، تصمیم گرفت با توجه به تجربیات و مطالعاتش به عنوان روزنامهنگار در رادیو کانادا مشغول شود. نخستین برنامه تلویزیونی او با نام Fémina در شبکه تلویزیونی سیبیسی به سرعت مشهور شد. تسلط ژان–ماتیلد به هر دو زبان انگلیسی و فرانسه یکی از قدرتمندترین ابزارهای او بود. او همچنین سالها برنامهای تلویزیونی به نام Opinions را اجرا میکرد که یکی از محبوبترین برنامههای تلویزیونی مورد علاقه جوانان در تمام مدت هفت سال اجرای زنده آن در شبکه سیبیسی به شمار میرفت. او در این برنامه به موضوعات بحثبرانگیز و چالشی روز مثل روابط جنسی نامتعارف، اعتیاد و مشکلات بین نسل جوان و والدین میپرداخت. این برنامه ژان–ماتیلد را به چهره بسیار سرشناسی در کانادا تبدیل کرد. در خلال همین سالهای روزنامهنگاری بود که پای ژان–ماتیلد کم کم به عرصه سیاست هم گشوده شد. البته ناگفته نماند که قبل از این شوهر ژان–ماتیلد یک پست سیاسی مهم را بر عهده داشت و بسیاری کار کردن مطبوعاتی و تلویزیونی او را یک رسوایی برای شوهرش میدانستند. ولی برای زنی که در مسیر رویاهایش حرکت میکند این چیزها مفهومی ندارد.
رویارویی با چالشهای سیاسی
تجربه فعالیتهای اجتماعی و سابقه و شهرت زان–ماتیلد به عنوان مفسر سیاسی و اجتماعی، باعث شدند تا او از طرف حزب لیبرال کانادا برای انتخابات پارلمان فدرال از استان کبک کاندید شود. او انتخاب شد و در دولت پییر ترودو (پدر جاستین ترودو، نخستوزیر فعلی کانادا) توانست نخستین زن کبکی شود که وزارت علوم و فناوری و نیز ارتباطات را به عهده گرفت. او مدتی هم سخنگوی پییر ترودو بود و در رفراندوم مشهور کبک برای جدایی از کانادا در سال ۱۹۸۰ یکی از مخالفین بزرگ جدایی و نماینده دولت فدرال در انتخابات بود. او همواره به اصل اتحاد ملی برای تمام کانادا اعتقاد داشت.
خانم فرماندار
در دسامبر ۱۹۸۳، پییر ترودو اعلام کرد که ژان–ماتیلد را برای تصدی مقام فرمانداری کل کانادا تقدیم ملکه الیزابت دوم کرده است. فرماندار کل کانادا، نماینده ملکه الیزابت و پادشاهی در کاناداست. در مطبوعات داخلی بازتاب این اتفاق به دلیل شهرت خوب و سابقه کاری روشن و دو زبانه بودن ژان–ماتیلد بسیار مثبت بود. در ژانویه همان سال به دلیل بروز عارضهای که احتمال داده میشد سرطان غدد لنفاوی است در بیمارستان بستری شد. حالش که بهتر شد مراسم تحلیف برگزار شد و حالا او نخستین فرماندار زن کانادا بود. ژان–ماتیلد با اینکه همیشه برای ملکه احترام قائل بود ولی به دلیل عقاید جمهوریخواهانهاش همیشه از طرف سلطنت طلبان مورد انتقاد قرار میگرفت.
تاسیس بنیاد سووِه در دانشگاه مکگیل
ژان–ماتیلد برای اینکه به جوانان با استعداد در عرصه سیاست و رهبری فرصت بدهد دو جایزه مالی تعیین کرد و برای این کار یک کرسی ویژه با نام بنیاد سووِه در دانشگاه مکگیل تاسیس نمود که از ۴۴ کشور دنیا به جوانان بورس اهدا میکند. پسرش ژان–فرانسوا، هم اکنون ریاست این بنیاد را بر عهده دارد.
همچنین او یک لیگ جهانی قهرمانی برای ورزشکاران زن در رشته هاکی تاسیس کرد که جایزه ویژه آن برای زنان ورزشکار آماتوری بود که کمترین میزان خشونت را در بازیها از خود نشان میدادند. ژان ماتیلد در نهایت به فاصله یک سال از همسرش فوت کرد و در گورستان کتدنژ به خاک سپرده شد.
دولت کانادا یک سال بعد از مرگ او، در سال ۱۹۹۳ تمبر یادبودی به افتخار نخستین خانمی که فرماندار کل کانادا شد، منتشر کرد.