فرار «ماری آن شد» به کانادا
«ماری آن شد»، فرزند سیزدهم خانواده از پدر و مادری سیاه اما آزاد بود. پدر و مادرش گه قبلاً برده سیاه بودند طی اتفاقات آن دوران توانسته بودند برگه آزادی خود را بخرند و بنابراین فرزندان آنها هم دیگر برده نبودند و آزاد محسوب میشدند.
خانه محقر و کوچک پدر و مادر آزاد شده «ماری آن شد» در یک ایستگاه متروک قطار بود. پدرش کفاشی بود که در جنبشهای مبارزه برای آزادی حقوق بردگان در آمریکا به طور جدی فعالیت میکرد. به لطف تولد در چنین خانوادهای ماری توانست برخلاف هم نسلان بردهزادهاش تحصیلات مناسبی کند و به عنوان یک معلم در نیویورک مشغول به کار شود.
تا اینجا به نظر میرسید که او زندگی عادی در پیش داشتهباشد، ولی ناگهان کنگره آمریکا قانونی تصویب کرد که به موجب آن تمامی آزادیهایی که تا پیش از این به بردگان اعطا شدهبود لغو میشد و آنان دوباره به عنوان کالا به همراه فرزندانشان به صاحبان قبلیشان بازگردانده میشدند. دیگر درنگ جایز نبود و تنها راه چاره برای خانواده آزادیخواه «ماری آن شد» در این زمان فرار به کشور کانادا بود که آزادی سیاهان را به رسمیت میشناخت.
ماری در شهر ویندزور کانادا که در استان انتاریو و در نزدیکی مرزهای آمریکا قرار دارد ساکن شد. این شهر جمعیت زیادی از سیاهپوستان فراری را در خود جای داده بود. ماری به محض رسیدن به کانادا بیکار ننشست و خیلی زود مدرسهای عمومی برای تحصیل سیاهپوستان فراری به کانادا تاسیس کرد.
اما «ماری آن شد» که به خاطر سخنرانیهای تند و تیز خود علیه رکود و سستی جمعیت سیاهان کانادا میکرد مخالفان سرسختی داشت، از مدرسهای که خودش تاسیس کرده بود، اخراج شد. بعد از این واقعه ماری شال و کلاه کرد و فورا به تورنتو رفت تا آرزوی دیرینهاش برای راهاندازی یک روزنامه مخصوص سیاهپوستان را عملی کند.
«ماری آن شد» به محض رسیدن به کانادا مدرسهای عمومی برای تحصیل سیاهپوستان فراری از آمریکا تاسیس کرد.
دنبال کردن همین آرزو بود که ۲۴ مارس سال ۱۸۵۳ را برای ماریآنشَد مخصوص رده بود. حالا او نخستین زن سیاهپوستی بود که در آمریکای شمالی روزنامهای تاسیس کرده بود. اما افکار عمومی جامعه در آن زمان نمیتوانست بپذیرد که یک زن سردبیر روزنامه باشد. به همین دلیل ماری تا مدتها روزنامه را به اسم یکی از همکاران مرد خود منتشر میکرد.
بازگشت به آمریکا
سالها بعد وقتی ماریآن شهروندی کانادا را به دست آورد، با دو فرزندش به آمریکا بازگشت. حالا او دیگر فقط یک زن سیاهپوست نبود که بتوان بعنوان برده بازداشتش کنند بلکه لقب نخستین بانوی روزنامهنگار کانادا و نخستین سردبیر زن سیاهپوست در آمریکای شمالی را با خود حمل میکرد. «ماری آن شد» خستگیناپذیر، به دانشکده حقوق دانشگاه هاروارد رفت و توانست لقب اولین زن حقوقدان آمریکا را نیز از آن خود کند.
«ماری آن شد» همواره خود را مدیون آزادیای که کانادا به او بخشیده بود، میدانست و در همه سخنرانیهایش به سیاهان تاکید میکرد حالا که کانادا فرصت برابری با سفیدان را برای آنها قائل شده، از آن در مسیر قانونی کمال استفاده را ببرند.
او با این تحصیلات به جنبشهای حمایت از حق رای زنان در انتخابات آمریکا پیوست و اولین زن سیاهپوستی شود که در انتخابات آمریکا رای نام خود را برای رأی دادن ثبت کرد. ماری در ۶۰ سالگی به وکالت رسید و در تمام دوران کاریش خدمات شایانی به سیاهپوستان ارائه داد.
ماری همواره خود را مدیون آزادی که کانادا به او بخشیده بود، میدانست و در همه سخنرانیهایش به سیاهان تاکید میکرد که همه کارها و فعالیتهایشان را در قالب حقوقی پیگیری کنند و حالا که کانادا این فرصت برابری با سفیدان را برای سیاهان قائل شده، از آن کمال استفاده را ببرند. «ماری آن شد» با وجود تمام مشغلههایش، از کار روزنامهنگاری دست نکشید و تا آخر عمر در نقش سردبیر با روزنامههای مطرح آمریکایی مانند «مدافع مردم» و «عصرملی» همکاری کرد.
خواندن این مطلب را هم به شما پیشنهاد میکنیم: