به نظر میرسد فشارهای اقتصادی و نیز تدابیر دولت برای مهار کروناویروس به قدری در صد اخبار قرار گرفته که برخی جنبههای این همهگیری فعلا از دیدهها پنهان شده است. سلامت روان یکی از مهمترین مولفههای توسعه پایدار در هر جامعهای به شمار میرود که این روزها به شدت آسیبپذیر شده است. دکتر اندرو اسمیت (روانپزشک بیمارستان اتاوا) و دکتر نیل لاپلانت (رزیدنت سال آخر روانپزشکی بیمارستان اتاوا) در مقالهای در سیبیسی به بررسی این مساله و نیز وضعیت کنونی اقشار آسیبپذیرتر در این خصوص پرداختهاند که خلاصه آن را میخوانیم:
با گسترش سریع کووید-۱۹ در کشور، شاهد اثرات گسترده آن بر نظام سلامت روان و نیز اقتصاد هستیم. اما شاید هنوز برای قضاوت درباره اثرات ناگوار این پدیده بر سلامت روان شهروندان زود باشد.
تدابیر تعیینشده از سوی دولت (که البته لازم و ضروری است) موجب شده احساس انزوا و عدمتوانایی برای مقابله با مشکلات در کاناداییها تقویت شود. هر دوی این احساسات از جمله مواردی است که با افسردگی، اضطراب و حتی خودکشی ارتباط دارد. اثرات همهگیری کووید-۱۹ بر جامعه میتواند برای نظام سلامت روان بسیار ناگوار باشد. این در حالی است که نظام سلامت روان در کشور حتی پیش از این نیز از منابع کافی برخوردار نبود.
همه کاناداییها در ماههای آینده با مشکل روبرو خواهند بود. بر هم خوردن نظم زندگی، از دست رفتن حمایتهای مختلف از خانوادهها و نیز مشکلات اقتصادی همگی از چالشهای واقعی و مهمی هستند که نمیتوان آنها را دست کم گرفت. اما یکی از مشکلاتی که این روزها افراد دچار بیماریهای حاد یا مزمن روانی با آن روبرو هستند، کمتر مورد توجه قرار میگیرد.
وضعیت بیخانمانها، افرادی که مسکن مناسبی ندارند و نیز شهروندانی که نمیتوان صدای خود را به جامعه برسانند از اهمیت کمتری نسبت به موضوعاتی نظیر اقتصاد در حال افول و یا بستههای بزرگ حمایتی دولتی برخوردارند. وقتی صدای این افراد شنیده میشود که شاید دیگر برای دست به کار شدن، دیر شده باشد.
حتی در بهترین دورههای اقتصاد کانادا هم میدیدیم که افراد در حاشیه که مشکلات مزمن و یا حادی نظیر اسکیزوفرنی، اختلال دوقطبی و یا افسردگی مقاوم به درمان داشتند، معمولا زندگی پرمخاطرهای را در گوشه زندان یا اقامتگاههای ویژه بیخانمانها سپری میکردند. در همه این مکانها، فاصلهگیری فیزیکی امکانپذیر نیست و در دورههای پیشین همهگیری هم شاهد بودیم که بیماری در این اجتماعات با سرعت زیادی شیوع یافته بود. البته شاید برخی از این افراد که وضعیت بسیار بدی دارند (نظیر کسانی که دچار اسکیزوفرنی هستند) ممکن است ضرورت فاصلهگیری فیزیکی را درک نکنند.
با وجود اینکه نرخ مرگومیر ناشی از کووید-۱۹ در میان سالمندان بیشتر است، پژوهشها نشان داده که وضعیت نامناسب سلامت فرد سبب میشود که خطر مرگ ناشی از کروناویروس در هر سنی افزایش یابد. هر قدر فردی در ابتدای ابتلا ضعیفتر باشد، احتمال مرگش نیز به خاطر کووید-۱۹ افزایش مییابد.
احتمال مرگ آن دسته از کاناداییهای که بیماریهای مزمن روانی دارند به خاطر مسائلی نظیر مصرف دخانیات و یا ابتلا به بیماریهای ریوی بیشتر است. همچنین احتمال ابتلای آنها به بیماریهای مزمن جسمی و نیز دسترسی کمتر به مراقبتهای پزشک در میان این افراد بیشتر است.
میانگین عمر افرادی که بیماریهای مزمن روانی دارند نیز بین ۱۰ تا ۲۰ سال کمتر از سایرین است.
در روز ۲۸ مارس، مونترال به خاطر هراس از شیوع کووید-۱۹ در میان افراد بیخانمان، وضعیت فوقالعاده اعلام کرد و تلاشهایش برای اسکان این افراد را افزایش داد. اما واقعیت تلخ داستان اینجاست که شاید این تلاشها خیلی دیرهنگام باشد و بسیاری از این افراد آسیبپذیر به خاطر این تاخیر، جان خود را از دست بدهند.
میزان اهمیتی که در دورههای همهگیری به اقشار آسیبپذیرتر جامعه میدهیم، بر سایر مردم کشور هم تاثیر دارد. اگر نتوانیم شیوع بیماری در مکانهایی نظیر اقامتگاههای افراد بیخانمان و یا زندانها را محدود کنیم و همچنین اقامتگاه و مراقبتهای لازم را از افراد نیازمند فراهم آوریم، میزان موارد ابتلا در همین مکانها به تنهایی به قدری است که کل نظام سلامت باید برای درمان آنها بسیج شود که همین امر سبب افزایش نرخ مرگومیر برای همه کسانی که نیازمند بستری شدن در بیمارستان هستند خواهد شد.
در ابتدای همهگیری کووید-۱۹، اتاوا حدود ۱۵۵۰ نفر در زندان و اقامتگاههای افراد بیخانمان قرار داشت. اگر این ویروس در این مکانهای شیوع یابد و فرض را بر بستری شدن برخی از این افراد (بر اساس همان نرخ متوسط جهانی) بگذاریم، ۲۰ درصد از آنها نیازمند خدمات بیمارستانی هستند. اما نظام بیمارستانی ما پاسخگوی این افزایش تعداد افراد بیمار نیست.
درست همان طور که هر درمان پزشکی یک سری عوارض جانبی به همراه دارند، تدابیر شدید برای فاصلهگیری اجتماعی نیز یک سری پیامدهای منفی دارند و برخی کاناداییها که از نظر روانی سالم هستند هم در آینده به خدمات ویژه سلامت روان نیاز خواهند داشت. متاسفانه نظام روانپزشکی ما نیز به شدت در برابر وضعیت موجود، آسیبپذیر است.
البته خوشبختانه تغییراتی در این زمینه ایجاد شده و ظرفیت روانپزشکی در نظام سلامت طی هفتههای اخیر افزایش یافته است. با این وجود، به خاطر کمبود شدید تجهیزات حفاظتی در همه بخشهای نظام سلامت و کمبود منابع، بخش روانپزشکی نیز نخواهد توانست سیل مراجعان به خوبی مدیریت کند.
اما نباید این طور باشد که منتظر همهگیری یک بیماری بمانیم تا آنگاه به بررسی وضعیت اقامتگاههای افراد بیخانمان، زندانها و سایر محیطهای جمعی که برای افراد دارای مشکلات مزمن روانی ناسالم است بپردازیم.
افتتاح یک مرکز ویژه درمان کووید-۱۹ و نیز مرکز ایزوله برای افراد بیخانمان اتاوا، گامی در راستای درست است و سایر شهرهای کشور نیز باید روندی مشابه را در پیش گیرند. با این وجود، راهحل بلندمدت برای این مشکلات فقط به کنترل یک بیماری (مثل کووید-۱۹) خلاصه نمیشود.
رهبران دولتی باید در چنین موردی مداخله کرده و تصمیماتی بنیادین برای اصلاح امور اتخاذ کنند. تاریخ همیشه با رهبرانی که مهربان بودهاند، مهربان خواهد بود. اکنون بیش از هر زمان دیگری باید سرپناهی مناسب برای شهروندان آسیبپذیر فراهم کنیم.
هر بحرانی یک سری فرصتها را برای انجام اقداماتی متفاوت با خود به همراه دارد و در این فرصتهاست که میتوانیم خودی نشان دهیم. اگر از زاویهای دیگر به وضعیت این روزها نگاه کنیم، میبینیم همه کسانی که غذا و سرپناهی دارند، اکنون از فرصت خوبی برای رشد و یادگیری برخوردارند. ما به عنوان یک جامعه از فرصت خوبی در بحرانهایی این چنینی برای برخورد انسانی و توجه به نیازهایشان برخورداریم.
نباید چشم بر رنج کشیدن آنها ببندیم. پیامدهای بیتوجهی به این قضیه برای همه ما بسیار سنگین خواهد بود.